گلهای بوستان انقلاب

وبلاگ اطلاع رسانی پایگاه مقاومت شهید دهنوی محله میرآباد ارجمند شهرستان نرماشیر

گلهای بوستان انقلاب

وبلاگ اطلاع رسانی پایگاه مقاومت شهید دهنوی محله میرآباد ارجمند شهرستان نرماشیر

خاطره

خاطره ای از علامه محمدتقی جعفری
استاد بسیار وارسته از علایق ماده و مادیت و حکیم و عارف بزرگ مرحوم آقا شیخ مرتضی طالقانی قدس الله سره که در حوزه علمیه نجف اشرف در حدود یک سال و نیم خداوند متعال توفیق حضور در افاضاتش را به من عنایت فرموده بود دو روز به مسافرت ابدی اش مانده بود که مانند هر روز به حضورش رسیدم . وقتی که سلام عرض کردم و نشستم فرمودند : برای چه آمدی آقا
عرض کردم : آمده ام که درس را بفرمایید.
شیخ فرمود : برخیز و برو. آقا جان برو درس تمام شد. چون آن روز که دو روز به ایام محرم مانده بود خیال کردم که ایشان گمان کرده است که محرم وارد شده است و درس های حوزه نجف برای چهارده روز به احترام سرور شهیدان امام حسین علیه السلام تعطیل است . لذا درس ها هم تعطیل شده است .
عرض کردم : دو روز به محرم مانده است و درس ها دایر است .
شیخ در حالی که کمترین کسالت و بیماری نداشت و همه طلبه های مدرسه مرحوم آیت الله العظمی آقا سید محمدکاظم یزدی که شیخ تا آخر عمر در آن جا تدریس می کرد از سلامت کامل شیخ مطلع بودند فرمودند : آقاجان به شما می گویم درس تمام شد. من مسافرم . خر طالقان رفته پالانش مانده روح رفته جسمش مانده .
این جمله را فرمود و بلافاصله گفت : لااله الاالله .
در این حال اشک از چشمانش سرازیر شد. در این موقع متوجه شدم که شیخ از آغاز مسافرت ابدی اش خبر می دهد با این که هیچ گونه علامت بیماری در وی وجود نداشت . و طرز صحبت و حرکات جسمانی و نگاه هایش کم ترین اختلال مزاجی را نشان نمی داد.
عرض کردم : حالا یک چیزی بفرمایید تا بروم .
فرمود : آقا جان فهمیدی متوجه شدی بشنو.
تا رسد دستت به خود شو کارگر
چون فتی از کار خواهی زد به سر
بار دیگر کلمه لااله الاالله را گفتند و دوباره اشک از چشمان وی به صورت و محاسن مبارکش سرازیر شد. من برخاستم که بروم . دست شیخ را برای بوسیدن گرفتم . شیخ با قدرت زیادی دستش را از دست من کشید و نگذاشت آن را ببوسم (شیخ در ایام زندگی اش مانع از دستبوسی می شد). من خم شدم و پیشانی و صورت و محاسنش را بوسیدم . قطرات اشک چشمان شیخ را با لبان و صورتم احساس کردم که هنوز فراموش نمی کنم . پس فردای آن روز در مدرسه مرحوم صدر اصفهانی که در حدود یازده سال این جانب در آن جا اشتغال داشتم اولین جلسه روضه سرور شهیدان امام حسین علیه السلام را برگزار کرده بودیم . مرحوم آقا شیخ محمدعلی خراسانی که از پارساترین وعاظ نجف بودند آمدند و روی صندلی نشستند. پس از حمد و ثنای خداوند و درود بر محمد و آل محمد(ص ) گفتند : انالله و اناالیه راجعون . شیخ مرتضی طالقانی از دنیا رفت و طلبه ها بروند برای تشییع جنازه او.
همه ما برخاستیم و به طرف مدرسه مرحوم آقا سید کاظم یزدی رفتیم و دیدیم مراجع و اساتید و طلبه ها آمده اند که جنازه شیخ را بردارند. از طلاب مدرسه مرحوم سید داستان فوت شیخ را پرسیدیم . همه آن ها گفتند شیخ دیشب مانند همه شب های گذشته از پله های پشت بام بالا رفت . در حدود نیم ساعت به مناجات سحرگاهی با صدای آهسته مانند همیشه پرداخت و سپس از پله ها پایین آمد و نماز صبح را خواند. پس از دقایقی چند چراغ را خاموش کرد. تا این جا حالت همیشگی شیخ بود ولی شیخ همیشه نزدیکی طلوع آفتاب از حجره بیرون می آمد و در حیات مدرسه قدم می زد و بعضی از طلبه ها و اغلب جناب حجه الاسلام والمسلمین آقا سید هادی تبریزی معروف به خداداد صبحانه شیخ را آماده می کردند و شیخ می رفت به حجره و تدریس را شروع می فرمود. امروز صبح متوجه شدیم که با این که مقداری از طلوع آفتاب می گذرد شیخ برای قدم زدن در حیات مدرسه نیامد. لذا نگران شدیم و از پشت شیشه پنجره حجره شیخ نگاه کردیم . دیدیم شیخ در حال عبادت :
جانی که بدو سپرده بد حق
مرجوع نمود و مستردش
(منبع : کار و ثروت از دیدگاه اسلام اثر علامه محمدتقی جعفری )

ماهیت اشرار

تمثیل و تشبیهی درباره آفات و آسیب های عناصر شرور
آیا آدم های شرور را دیده اید و سعی در شناخت آنان کرده اید و یا در معرض آسیب و زیان ناشی از رفتار و عملکردشان قرار گرفته اید
اگر چنین کسان را نمی شناسید اینک بشناسید و اگر می شناسید بیشتر و بهتر بشناسید و مراقبت کنید.
« شرور » یا « شریر » صاحب شر و متصف به شرارت را گویند و « شر » یعنی بدی تباهی فساد بدذاتی و بدکرداری .
شر و تباهی در بسیاری از رفتار و کنش ها تجلی دارد و به همین دلیل موضوعات مختلفی را شامل می شود و انواع و اقسامی را به خود اختصاص می دهد.
یکی از شناخت های مهمی که باید نسبت به اشرار و بدکرداران کسب نمائیم این است که آنان به طور مستمر و پیوسته مرتکب ظلم و جور و شرارت و پستی می شوند و هرگز اینگونه نیست که خطا و فسادی از آنان صادر شود و به ندامت و پشیمانی بیفتند و زبان به استغفار بگشایند و به توبه گرایش یابند که اینان از عملکرد تباه خود نادم و شرمنده نمی شوند و به توبه متمایل نمی گردند و شگفت انگیزتر این که بدکاری های خود را نیکوکاری تلقی می کنند! و باز هم شگفت انگیز این که از دیگران انتظار تمجید و تکریم و بزرگداشت دارند!
اگر بخواهیم در معرض آسیب و زیان های اشرار قرار نگیریم باید بسیار دقیق و عمیق به ارزیابی رفتار و عملکرد افرادی بپردازیم که بیم شر و بدکرداری از آنها می رود و به هیچ وجه به غفلت و تسامح در این امر مهم گرفتار نیاییم .
حضرت امام محمدتقی (ع ) ما را در نیل به شناخت این افراد مساعدت می کنند و مشخصه مهم و خطرآفرین آدم های شرور را می نمایانند تا ما در مواجهه با افراد گوناگون در صحنه های حیات اجتماعی و سیاسی در سطح و ظاهر نمانیم و به عمق و ژرفا نظر گستریم و از این راه ماهیت افراد شرور را دریابیم و خود را در معرض آسیب های مکرر آنان قرار ندهیم .
امام محمدتقی (ع ) همه ما را مخاطب قرار می دهند و می فرمایند :
« ایاک و مصاحبه الشریر فانه کالسیف یحسن منظره و یقبح اثره »
« از مصاحبت و پیوستگی با آدم های شرور بپرهیز که اینان همانند شمشیر ظاهری درخشان و اثری نامطلوب و زیانمند دارند. »
حضرت امام محمدتقی (ع ) این تمثیل و تشبیه ماهیت اشرار را می نمایانند و همگان را به مراقبت و دقت و بیداری و هوشیاری فرا می خوانند تا در دام آسیب و زیان های برکرداران گرفتار نیایند. برای پیام گیری از این رهنمود ژرف امام (ع ) لازم است در آنچه در ذیل می آید تعمق روا داریم .
1 ـ امام محمدتقی (ع ) در این رهنمود از تمثیل و تشبیه بهره می برد . از این طریق به اهمیت شیوه مزبور در ایجاد ارتباط با مخاطب واقف می گردیم و متوجه می شویم که تمثیلات و تشبیهات در زودتر و بهتر منتقل کردن حقایق و واقعیت ها اهمیت و نقش بسیار مهمی ایفا می نمایند.
تفاوت این کلام که « آدم های شرور ظاهری زیبا و باطنی زشت دارند » با این کلام که « آدم های شرور همچون شمشیر ظاهری درخشنده دارند و اثری نامطلوب و آسیب رسان » در این است که عبارت دوم ـ که آمیخته با تمثیل است ـ سریع تر مخاطب را به واقعیت های تلخ نهفته در رفتار و کنش اشرار رهنمون می شود و او بهتر و عمیق تر درمی یابد که شروران از چه ماهیتی برخوردار می باشند. به دیگر سخن مخاطب به گونه ای ملموس واقعیت وجودی اشرار را در می یابد و بدون آنکه نیازی به استدلال و بحث نظری داشته باشد سریع متوجه می شود که اشرار از چه ماهیت خطرناک و زیانباری برخوردار می باشند.
2 ـ در این تمثیل آدم های شرور و لاابالی به شمشیر تشبیه می شوند . شمشیر دو مشخصه و خصوصیت بارز دارد . اولا درخشنده و روشن است و در اثر نداشتن تیرگی و زنگ همواره برق می زند و چشم را به خود جلب و خیره می کند. ثانیا تیز و فرورونده و نابودکننده می باشد.
آدم های شر و بدکردار همین گونه اند : ظاهری خوب و موجه و زیبا دارند ولی باطنی خبیث و پست و خطرناک . ظاهرشان به گونه ای است که کمتر کسی می تواند به این نتیجه قطعی برسد که اینان آفت زا و زیان رسان می باشند و به همین دلیل بسیارند افرادی که تحت تاثیر ظاهرهای موجه و جذب کننده اشرار قرار می گیرند و فریب می خورند و به دام می افتند و آسیب و زیان می بینند. این فریب خوردگی تا آنجا شدت و فزونی می یابد که بعضی از افراد با آدم های شرور پیوند دوستی برقرار می کنند و این شمشیرهای هلاکت بار را همواره بر بالای سر خویش آماده نگه می دارند!
3 ـ « اشرار » انواع و اقسامی دارند که در یک نگرش کلی می توان آن را به اشرار اقتصادی اشرار اجتماعی و اشرار سیاسی تقسیم بندی نمود.
« اشرار اقتصادی » کسانی هستند که به مال و ثروت مردم جامعه دست می یازند و حاصل زحمات طولانی آنان را یکباره به غارت می برند و نه تنها دزدی و حرامخواری و خیانت به اموال مردم را زشت و نکوهیده نمی دانند که امری ممدوح و پسندیده تلقی می کنند تو گویی دیگران وظیفه دارند با فعالیت های وقفه ناپذیر اقتصادی به کسب مال و ثروت مشروع و حلال بپردازند و اشرار بیایند و حاصل کار تلاش آنان را چپاول کنند!
« اشرار اجتماعی » کسانی است که اولا برای مردم جامعه مزاحمت ایجاد می کنند و امنیت و سلامت آنان را مختل می نمایند و با نظم و سامان و قانون مخالفت و معارضه می کنند. ثانیا به گردنکشی می پردازندو قلدری می کنند و از این طریق به ضرب و جرح افراد می پردازند. ثالثا نوامیس مردم را هتک می کنند و مزاحمت برای آنان به وجود می آورند و به تعدی و تجاوز می پردازند.
عربده کشی زورگیری فحاشی چاقوکشی و سایر نمایش های مضحک مبتنی بر رفتار زشت « لات منشی » از دیگر جلوه های رفتار اشرار اجتماعی به شمار می روند.
« اشرار سیاسی » از اشرار اقتصادی و اجتماعی خطرناک ترند و رد پای آنان را در جریان ها و احزاب سیاسی و باندها و جناح ها می توان مشاهده نمود.
اشرار سیاسی به این دلیل از اشرار اقتصادی و اجتماعی خطرناک ترند که عرصه سیاست و قدرت دارای وسعت بیشتر می باشد و به میزان این وسعت و تشکیلات عریض و طویل دامنه نفوذ جریان ها و احزاب نیز گسترش می یابد و از همین جا مصادیق و صحنه های فتنه انگیزی و اختلاف افکنی با پی آمدهای وحشتناک آن روبه فزونی می رود. همچنین به همین دلیل و از همین جا « ترور فکری » صالحان کاردان با نشر دروغ و تهمت و فریب و نیرنگ شدت می گیرد و راه ها به بیراهه ها تبدیل می شود و افکار عمومی جامعه از حقایق و واقعیت های منحرف می گردد.
اشرار سیاسی به « ترور فیزیکی » نیز روی می آورند و در مواقعی که خودشان تشخیص می دهند چهره های شاخص را نشانه می روند تا جامعه و کشور را از افکار و طرحها و خدمت های صادقانه آنان محروم کنند.
پرخاشگری هتاکی حرمت شکنی استبداد رای زورگویی و دروغ بافی از مشترکات « اشرار اقتصادی و اجتماعی و سیاسی » محسوب می شود و آنان اگرچه در موضوع کار خود از هم جدا می باشند لکن در « ادبیات اخلاقی » در یک مسیر و با هدف واحد قرار دارند.
« اشرار سیاسی » از اشرار اقتصادی و اجتماعی خطرناک ترند و ردپای آنان را در جریان ها و احزاب سیاسی و باندها و جناح ها می توان مشاهده نمود. اشرار سیاسی به این دلیل از اشرار اقتصادی و اجتماعی خطرناک ترند که عرصه سیاست و قدرت دارای وسعت بیشتر می باشد و به میزان این وسعت و تشکیلات عریض و طویل دامنه نفوذ جریان ها و احزاب نیز گسترش می یابد و از همین جا مصادیق و صحنه های فتنه انگیزی و اختلاف افکنی با پی آمدهای وحشتناک آن روبه فزونی می رود. همچنین به همین دلیل و از همین جا ترور فکری صالحان کاردان با نشر دروغ و تهمت و فریب و نیرنگ شدت می گیرد و راه ها به بیراهه ها تبدیل می شود و افکار عمومی جامعه از حقایق و واقعیت ها منحرف می گردد
پرخاشگری هتاکی حرمت شکنی استبداد رای زورگویی و دروغ بافی از مشترکات « اشرار اقتصادی و اجتماعی و سیاسی » محسوب می شود و آنان اگر چه در موضوع کار خود از هم جدا می باشند لکن در « ادبیات اخلاقی » در یک مسیر و با هدف واحد قرار دارند