گلهای بوستان انقلاب

وبلاگ اطلاع رسانی پایگاه مقاومت شهید دهنوی محله میرآباد ارجمند شهرستان نرماشیر

گلهای بوستان انقلاب

وبلاگ اطلاع رسانی پایگاه مقاومت شهید دهنوی محله میرآباد ارجمند شهرستان نرماشیر

یادداشت رهبر معظم انقلاب در باره مناجات شعبانیه

رهبر معظم انقلاب اسلامی در دی ماه 1369 درباره مناجات شعبانیه یادداشتی تحریر فرمودند که پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله خامنه ای آن را روزیکشنبه منتشر ساخته است.
متن یادداشت به شرح زیر است:

بسم‌الله الرحمن‌الرحیم
دعا، وسیله‌ى مؤمن و ملجأ مضطر و رابطه‌ى انسان ضعیف و جاهل با منبع فیاض علم و قدرت است، و بشر بى‌رابطه‌ى روحى با خدا و بدون عرض نیاز به غنى بالذات، در عرصه‌ى زندگى سرگشته و درمانده و هدر رفته است؛ «قل ما یعبؤا بکم ربىّ لولا دعاؤکم»1.
بهترین دعا آن است که از سرمعرفتى عاشقانه به خدا و بصیرتى عارفانه به نیازهاى انسان انشا شده باشد، و این را فقط در مکتب پیامبر خدا (صلّى‌اللَّه‌علیه واله‌وسلّم) و اهل‌بیت طاهرین او - که اوعیه‌ى علم پیامبر(ص) و وراث حکمت و معرفت اویند - مى‌توان جست. ما بحمداللَّه ذخیره‌یى بى‌پایان از ادعیه‌ى مأثوره‌ى از اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) داریم که انس با آن، صفا و معرفت و کمال و محبت مى‌بخشد و بشر را از آلایشها پاکیزه مى‌سازد.
مناجات مأثوره‌ى ماه شعبان - که روایت شده اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) بر آن مداومت داشتند - یکى از دعاهایى است که لحن عارفانه و زبان شیواى آن، با مضامین بسیار والا و سرشار از معارف عالى‌یى همراه است که نظیر آن را در زبانهاى معمولى و محاورات عادى نمى‌توان یافت و اساساً با آن زبان قابل ادا نیست. این مناجات، نمونه‌ى کاملى از تضرع و وصف حال برگزیده‌ترین بندگان صالح خدا با معبود و محبوب خود و ذات مقدس ربوبى است. هم درس معارف است، هم اسوه و الگوى عرض حال و درخواست انسان مؤمن از خدا.
مناجاتهاى پانزده‌گانه که از امام زین‌العابدین حضرت على‌بن‌الحسین (علیه‌السّلام) نقل شده، گذشته از خصوصیت بارز دعایى مأثور از اهل‌بیت (علیهم‌السّلام)، این مزیت را داراست که به مناسبت حالات مختلف مؤمن، مناجاتها را انشا فرموده است.
خداوند به همه توفیق استفاضه و خودسازى به برکت این کلمات مبارک را عنایت فرماید.
آمین.
69/10/1
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. قُلْ مَا یَعْبَؤُاْ بِکُمْ رَبِّی لَوْلا دُعَآؤُکُمْ فَقَدْ کَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ یَکُونُ لِزَاماً. بگو: اگر دعای شما نباشد، پروردگار من برای شما وزن و ارزشی قائل نیست (زیرا سابقه‏ی خوبی ندارید). شما حقّ را تکذیب کرده‏اید و به زودی کیفر تکذیبتان دامن شما را خواهد گرفت. سوره مبارکه فرقان آیه 77


/ خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) / کد خبر 626634

آبروی خاک

ما بی تو تا دنیاست دنیایی نداریم
چون سنگ خاموشیم و غوغایی نداریم
ای سایه سار ظهر گرم بی ترحم !
جز سایه دستان تو جایی نداریم
تو آبروی خاکی و حیثیت آب
دریا تویی ما جز تو دریایی نداریم
وقتی عطش می بارد از ابر سترون
جز نام آبی تو آوایی نداریم
شمشیرها را گو ببارند از سر بغض
از عشق ما جز این تمنایی نداریم !
سلمان هراتی

اوصاف منتظران

انسان، منشأ فساد وتباهی
انسان از زمانی که به سبب علل و عوامل مختلف اجتماعی، نیازمند دولت و حکومت شد، با مشکل مدیریت و مهار قدرت مواجه شد. از آن جایی که تک تک افراد جامعه به شکلی، بخشی از قدرت را به نهاد حکومت تفویض و واگذار می کنند، دولت ها وحکومت ها از قدرت واقتدار مشروع شگفتی برخوردارشدند که هیچ یک از مردم و یا گروه های اجتماعی به تنهایی قادر به مهار وکنترل آن نبوده اند. از این رو اندیشه «قدرت فساد آور است» درحافظه تاریخی مردم جا گرفت و هر جا سخن از اقتدار دولت و قدرت حکومت پیش می آید، از باب تداعی معانی، فساد نیز به اذهان تبادر می کند.
برخی بر این باورند که اصولاً سخن گفتن ازحکومت صالح و اجتماع، همانند اجتماع نقیضین محال و ممتنع است؛ زیرا قدرت متمرکز و حتی غیر متمرکز به شکل تفکیک، قوای سه گانه نیز نمی تواند چیزی جز فساد را با خود همراه داشته باشد و اصولا قدرت، همواره دیکتاتوری و استبداد و تقدیم خواسته های فردی و گروهی برخواسته های ملت را به دنبال می آورد و انسان را از پذیرش حق و تبعیت از آن بازمی دارد.
درتحلیل و تبیین قرآن از جامعه، گزارش های بسیاری از قدرت های باطل و غیر مشروع بیان شده که به زور شمشیر و یا حیله بر مردم حاکم شده اند و درحق آنان به شکل مادی و معنوی ظلم و ستم رواداشته اند و یا قدرت هایی که درآغاز به روش های دمکراتیک روی کار آمده اند ولی در ادامه به سبب بینش و نگرش نادرست به هستی و اهداف و فلسفه خلقت و دوری از تقوای فطری و اکتسابی، در دام قدرت استبدادی و هوای نفس افتاده و خود و ملتی را به تباهی کشانده اند. شاید فرعون و نمرود، مهم ترین نمادهای قدرت فاسد در آیات قرآنی باشند. که آیات بسیاری به آنها پرداخته و بینش و نگرش آنان را تحلیل و تبیین و نقد کرده است.
با این همه، قرآن بیان می دارد که اصولا جریان طبیعی هستی و آفرینش به گونه ای است که حاکمیت مطلق از آن خیر و صلاح است و در یک فرآیندی که می توان از آن به جبر تاریخی نیز یاد کرد، هستی وجامعه بشری به عنوان بخشی از کل و یا کلی به سوی خیر و صلاح در حرکت می باشد، هرچند که دراین میان فراز و نشیب هایی است و در برخی از موارد به نظر می رسد که شر و فساد برخیر و صلاح می چربد، ولی درهمان حال نیز خیر و صلاح است که حاکمیت و غلبه دارد وگرنه اگر شر و فساد چیره می شد، جهان از هم فرو می پـاشید.
فراز و نشیب هایی که درجهان و جامعه ملاحظه می شود درهمه موارد به سبب افعال و رفتار بشر تحقق خارجی می یابد. از این رو قرآن به صراحت، فساد در دریا و خشکی و محیط زیست را به دستاوردهای بشری نسبت می دهد و آنان را متهم می سازد که موجبات تباهی وفساد را درآن ها فراهم ساخته اند. انگشت اتهام در فساد و تباهی درهر کجای جهان از خشکی و دریا به سوی انسان نشانه رفته است و خداوند به صراحت می فرماید:ظهر الفساد فی البحر و البر بما کسبت ایدی الناس.
چنان که گفته شد، فرآیند طبیعی هستی به سوی خیر و صلاح مطلق است، هرچند که در برخی از موارد نوعی پدیده چیرگی فساد در جهان دیده می شود ولی باز در آن موارد نیز چیرگی با خیر و صلاح است.
البته ناگفته نماند که جامعه بشری گاه این حالت را به خود نمی بیند و برخلافت کلیت هستی، جوامع بشری به سبب ویژگی های خاص، دچار نوعی غلبه شر برخیر و فساد برصلاح است.
این مساله ای است که موجبات نیستی جوامع بشری را در طول تاریخ بدنبال داشته است و گزارش های قرآنی نشان می دهد که بسیاری از جوامع بشری به سبب چیرگی فساد بر صلاح و شر برخیر از میان رفته است.
این مطلب در زمانی به شکلی تحقق یافت که خداوند ناگزیر شد تا به یک پاکسازی جهانی اقدام کند و از نسل بشر جز شماری را باز نگذارد. این مساله در زمان حضرت نوح همان برنامه ریزی جهانی شدن اسلام و حکومت اسلامی صالح است که در کنار فرآیند جهانی شدن می تواند ما را به مقصد و مقصود برساند. از آن جایی که انسان مأمور به وظیفه نه نتیجه است، بر ماست که در این راستا برنامه نظری و عملی داشته باشیم و در این مسیر حرکت کنیم، هر چند که به نظر برسد شکست خورده ایم ولی در عمل پیروزیم؛ زیرا به حکم وعده الهی، حکومت عدالت محور صالحان در همه زمین تحقق خواهد یافت. (انبیاء آیه105)
اوصاف حاکمان صالح
حاکمانی که قرآن از آن به حکومت صالحان یاد می کند، چنان هستند که از نظر همگان شایسته احترام و تکریم خواهند بود و حتی پیامبران بزرگ خداوندی در برابر چنین قدرتی سر تعظیم و تکریم فرود می آورند و اطاعت خویش را نسبت به آن اعلام می دارند.
این گونه است که پیامبری چون حضرت یعقوب(ع) در برابر عرش حکومت یوسف عدالت محور، سر تعظیم و اطاعت فرود می آورد و در نماد و عمل آن را نشان می دهد. (یوسف آیه 100 و 101)
از نظر قرآن یکی از مهم ترین راه های دست یابی به اصلاح و هدایت بشر و جوامع بشری، تصحیح مرکزیت قدرت و حاکمیت جامعه است و اگر جامعه و یا جوامعی بخواهند به آسایش و آرامش همه ظرفیت ها و استعدادهای خویش برسند می بایست نخست حاکمیت و مرکزیت قدرت را تصحیح و اصلاح کنند. (اعراف آیه103 و مؤمنون آیه45 و 46 و قصص آیه32 و زخرف آیه26 و اعراف آیه129)
در تحلیل قرآنی، حضور قدرت فاسد و حکومت جبار در هر جامعه و سرزمینی، چیزی جز تباهی و فساد برای جامعه به ارمغان نمی آورد. (نمل آیه 34) تحقیر عزیزان جوامع و اهل کرامت و شرافت و خواری آنان، از پیامدهای حکومت استبدادی و اشغالگر و ظالم است، زیرا چنین حکومت هایی با نخبگان و اهل خرد و دانش جامعه، برخوردهای سرد و خشونت آمیزی خواهند داشت و برای نخبگان و خیرخواهان جامعه ارزشی قایل نیستند. (نمل آیه34)
از ویژگی ها و اوصاف حاکمان صالح از نظر قرآن، نیکوکاری و احسان است. به این معنا که نسبت به مردم صالح نه تنها بر اساس قانون و عدالت می نگرند بلکه با توجه به شرایط مختلف انسانی می کوشند تا با عطوفت و مهروزی و از روی عواطف و احساسات با ایشان برخورد کنند و دل های مردم را به دست آورند. اگر جا دارد، از حق دولت می گذرند و عفو می کنند. (یوسف آیه78)
در نمونه ای که قرآن از روش حکومت صالح و عادل حضرت یوسف بیان می کند، گذشت و عفو ایشان نسبت به اموری بوده است که مرتبط به فرد حاکم است. با آن که برادران به ایشان ظلم و ستم روا داشته بودند ولی آن حضرت(ع) در اوج قدرت به ایشان مهرمی ورزد و از حق خویش می گذرد و آنان را به عدالت نمی گیرد، بلکه با احسان با ایشان رو به رو می شود. (همان)
بر این اساس بر اهالی قدرت و دولت مردان صالح است که تا می توانند از حق شخصی خویش بگذرند و مردم را به دلایلی به دادگاه و محاکم قضایی و کیفری نکشانند. این مسئله می تواند حتی در امور دولتی و حکومتی نیز تعمیم یابد ولی به شرط این که احسان دولت موجب نشود تا حقوق مردم تضییع شود. بنابراین در جایی که تضییع حقوق مردم و بیت المال نمی شود و یا قانون تضعیف نمی گردد، عفو و گذشت از سوی دولت مردان صالح، اصلی اساسی است.
این مطلب را در دعای خاص امام زمان(عج) نیز می توان یافت آن جایی که می فرماید: و علی الامراء بالعدل و الشفقه؛ بر دولت مردان است که براساس عدالت و شفقت با رعیت و ملت برخورد کنند.
بر این اساس حکومت صالح باید بنیاد خود را بر نیکوکاری و احسان و شفقت در کنار عدالت بگذارد، در عین حال به این مسئله نیز توجه داشته باشد که هر گونه بی توجهی به (ع) اتفاق افتاد و آن حضرت(ع) با آن که بیش از نهصدو پنجاه سال در میان ملت ها و جوامع به دعوت به سوی خیر و صلاح پرداخت ولی جامعه بشری به گونه ای بود که جز فسادکار و تباهکار و اهل شر و شرور پرورش نمی داد: انک ان تذر هم یضلو عبادک و لایلدوا الا فاجراً کفاراً؛ اگر آن مردم را به حال خویش واگذار کنی، بندگان صالح تو را نیز فاسد می کنند و جز فاجر و کافر نزایند. (نوح آیه 27)
در چنین دورانی است که توفان نوح برای نیستی همه فساد و تباهی جامعه، چنان بشریت را در می نوردد که تنها شماری از ایشان که بر کشتی نوح سوار بودند از مرگ رهایی می یابند و هر یک از ایشان خود امتی می شوند که در زمین پراکنده می شوند.
حاکمیت نهایی «خیر» بر جهان
به هر حال جوامع بشری با همه فراز و نشیب های خطرناک، در تبیین قرآنی، به سوی خیر می رود و در نهایت زمین از آن صالحان و حکومت صالحان می شود. این مسأله از نظر قرآنی، به شکل جبر تاریخی، تحقق یافتنی است و هیچ امری نمی تواند جلوی آن را بگیرد. در برخی از روایات بیان شده است که اگر از عمر زمین روزی بیش باقی نماند، خداوند آن روز را آن چنان طولانی گرداند تا حکومت صالحان تحقق یابد.
با این که حکومت صالحان در آخرالزمان امری قطعی و یقینی است و به شکل حکومت جهانی در هر حال تحقق می یابد، ولی این جهانی شدن حکومت صالحان می تواند در کنار برنامه جهانی سازی قرار گیرد. به این معنا که جهانی شدن حکومت صالحان در کنار جهانی سازی حکومت، می بایست به شکل یک برنامه و دستور و مأموریت تعریف شود.
بنابراین بر صالحان و بندگان خداوند است تا با باور به جهانی شدن حکومت عدالت محور صالحان، برنامه ای برای جهانی سازی و حکومت عدالت محور درنظر داشته باشند. به سخن دیگر، در کنار فرآیند تکوینی و اراده و سنت الهی درباره جامعه بشری، می بایست مؤمنان، طرحی به عنوان مأموریت و مسئولیت جهانی سازی حکومت عدالت محور داشته باشند. این همان چیزی است که در برخی از روایات به عنوان انتظار واقعی از آن یاد شده است. منتظر واقعی کسی است که زمینه و بستری برای حکومت جهانی عدالت محور صالحان فراهم می آورد و در مسیر هدایت الهی گام برداشته و نه تنها خود را نجات می دهد، بلکه به حکم وظیفه امر به معروف و نهی از منکر به خوبی ها امر کرده و از زشتی ها باز می دارد و گام های اساسی برای اجرایی کردن جهانی سازی دین، برمی دارد.
ویژگی های حکومت صالحان
اکنون این پرسش پیش می آید که ویژگی های حکومت صالحان چیست و چه اهداف و مأموریت هایی برای آن تعریف شده است؟ هدف از پاسخ گویی به این پرسش می تواند افزون بر ایجاد انگیزه و امید در دل های مردم برای شناخت حکومت صالحان در زمین و خصوصیات و ویژگی های آن، امری مهم تر و اساسی تر باشد. به این معنا که تبیین و بیان اوصاف حکومت صالحان تنها برای ایجاد امید و انگیزه از عصر طلایی در آینده نیست؛ بلکه هدف اصلی و اساسی آن است که در حال حاضر کسانی که در انتظار این دولت کریمه هستند خود به حکم وظیفه و مسئولیت انتظار، می بایست گام هایی اساسی برای تحقق بخشی همه آن ها بردارند. از این رو می توان گفت که جهانی سازی به عنوان بخشی از طرح و برنامه منتظران واقعی در دستور کار می باشد و همه مؤمنان واقعی و منتظران ظهور و تحقق حکومت عدالت محور جهانی صالحان، می بایست در این راه کوشش و تلاش کنند و برنامه جهانی سازی را براساس این اوصافی که برای حکومت صالحان مطرح می شود، طرح ریزی کنند و به مورد اجرا درآورند.
در حقیقت پاسخ گویی به پرسش درباره ویژگی ها و اوصاف حکومت صالحان به معنای شناخت برنامه و وظایف و مسئولیت های منتظران واقعی است. هر یک در حد توش و توان و قدرت و امکانات و استعدادها و ظرفیت های خویش به عنوان وظیفه و مسئولیت لازم است بستری برای تحقق این اوصاف فردی و جمعی در دولت ها ایجاد کنند و جوامع مختلف بشری را از خاور دور تا باختر و از شمال تا جنوب به سوی این اوصاف و ویژگی ها هدایت کنند. این عدالت و احسان در حکم ستمگری است. به این معنا که ستمگری هرچند که دارای دامنه گسترده و مصادیق بسیاری است، اما امری که در حکومت های دیگر ستم دانسته نمی شود، در حکومت صالحان می تواند ستمگری باشد. بنابراین احتیاط باید در این نوع حکومت، بسیار بیشتر باشد و به سادگی از احسان و مهرورزی و شفقت نگذرد و تا می تواند به احسان و نیکوکاری توجه کند. (یوسف آیه 78 و 79)
از آن جایی که حاکمان صالح، بینش و نگرش خاصی به قدرت و دولت دارند و آن را از آن خویش نمی شمارند بلکه امانتی می دانند که مدتی دراختیار ایشان قرار گرفته است تا با آن، مسئولیت و وظیفه ای را انجام دهند، لذا همواره در هنگام حکومت و فرمانروایی و صدور حکم و قانون یاد خدا در دل هایشان است و متوجه این نکته می باشند که دولت و قدرت فقط از آن خداست. این گونه است که در رفتار و منش و کنش های خویش به دور از هرگونه غرور و مکنت و قدرت عمل می کنند و خود را بنده ای کوچک از بندگان خدا می شمارند که به مأموریتی رفته اند. (یوسف آیه 101) آنان هر کاری را به مشیت و اراده الهی انجام می دهند و توکل و اتکای ایشان خداست. (یوسف آیه 99 و 101)
از ویژگی های حاکمان صالح از نظر قرآن در عمل اجتماعی و منش و کنش فردی واخلاق شخصی و اجتماعی می توان به اموری چون اجتناب از استبداد و خودرأیی (آل عمران آیه 159) دوری از ظلم و ستم (یوسف آیه 78 و 79) انجام کارهای خیر و نیک (نور آیه 55) مشورت با مردم پیش از تصمیم (آل عمران آیه 159)، قاطعیت در امور و کارهای پس از مشورت و اتخاذ تصمیم و حکم (آل عمران آیه 159)، قاطعیت در امور و کارهای پس از مشورت و اتخاذ تصمیم و حکم (آل عمران آیه 159)، تقوای فردی و اجتماعی (اعراف آیه 128 و یوسف آیه 56 و 57) توانایی جسمی برای انجام کارها (بقره آیه 226و 227) توانایی علمی (بقره آیات 226 و 247 و یوسف آیه 55) امانت داری (نساء آیه 58 و یوسف آیه 54و 55) پرداخت زکات و دیگر واجبات مالی (مائده آیه 55) است. ازنظر قرآن حاکم صالح حاکمی است که خود را بنده خدا می شمارد. (انبیاء آیه 55)
حکومت جهانی در آخرالزمان و تشکیل حکومت واحد جهانی به دست بندگان صالح خداوند که به عنوان فرجام نهایی جوامع بشری در زمین در آیه 105 سوره انبیاء بیان شده است، از آن روست که ما به عنوان باورمندان به چنین حکومتی به انتظار تحقق می بایست گام های عملی برای آن برداریم.
اگر مردم مستضعف و مؤمن واقعی و منتظر بخواهند به وعده الهی برسند و از جهانی شدن حکومت عدالت محور بهره مند شوند خود می بایست شرایطی را فراهم آورند تا حاکمیت یکتاپرستی به سرعت و به خواست و اراده مردم تحقق یابد. (نور آیه 55) ازنظر قرآن هرچند که جهانی شدنی امری طبیعی است، ولی اراده ملت نیز نقش اساسی دارد واین همان است که خداوند از تغییر سرنوشت قوم و ملت ها براساس خواست مردم خبر می دهد. (انفال آیه 53)در حکومت صالحان، امنیت اجتماعی و فراگیر امری است که خداوند بدان وعده داده است. (نور آیه 55) و چون زکات به کلی و درستی پرداخت می شود همگان از رفاه خوبی برخوردار می گردند. (حج آیه 41) و دین بر همه جهان سیطره و حاکمیت می یابد. (نور آیه 55) و عدالت از سوی مردم اجرا و برپا می گردد؛ زیرا عدالت هدف بعثت بوده است و در حکومت مردمی و جهانی انجام می شود. (حدید آیه 25)
شرک ستیزی و زمینه رشد و بالندگی کامل بشر و بروز و ظهور استعدادها برای بشر و بهره مندی هرکسی به مقدار تلاش و کوشش، بی آن که مزاحمتی بیرونی وجود داشته باشد از دیگر شاخصه های حکومت صالحان است. این ها پاره ای از صفات دولت صالحان است که امید است با تلاش و کوشش جمعی خود به عنوان منتظران واقعی، بخش هایی از آن را ایجاد و بستری برای جهانی سازی و جهانی شدن حکومت عدالت محور و یکتای صاحب الزمان(عج) فراهم آوریم.

 

صحیفه سجادیه

بی‌تردید آنچه از زندگی ائمه اطهار(ع) پیداست، این است که آن بزرگواران در هر برهه از تاریخ که بوده‌اند، با توجه به مقتضیات زمان خویش سلاح برداشته و با حکومت جور و ستمگران زمان می‌جنگیده‌اند؛ یک جایی سلاح نبرد امام، شمشیر بوده است، یک زمانی علم و دانش، یک زمانی شرکت در مجالس بحث و مباحثه و... که این امر در دوران امامت امام سجاد(ع) به شکل دعا و نیایش ظاهر می‌شود. شاید برخی تصور کنند اینکه امام زین العابدین(ع) به جای آنکه  به صورت مستمر، رودرروی حاکمان جابر و جائر قرار گیرند، محراب و دعا و نیایش را انتخاب کردند، نوعی سکوت آن حضرت در برابر آنان بوده است که نوعی برداشت غلط و اشتباه می‌باشد. زیرا دوران زندگی و امامت آن حضرت یکی از پرتنش‌ترین دوره‌های زندگانی ائمه اطهار(ع) می‌باشد که حکومت ستمگر بنی امیه پس از به شهادت رساندن امام حسین(ع) و شهدای کربلا به خیال خود که انتقام جنگ بدر، حنین و احزاب را گرفته‌ و این گونه کینه بنی‌امیه را نسبت به خاندان رسول خدا(ص) کمی التیام بخشیده‌اند، در آن دوره جور و خفقان به دنبال آن بودند تا از هر فرصت پیش آمده برای سرکوب و حتی محو کردن بنی‌هاشم و شیعیان علی‌بن ابیطالب(ع) استفاده کنند. پس در این دوران پرفراز و نشیب است که امام سجاد(ع) برای حفظ جان شیعیان و نیز حفاظت از درخت راستین اسلام ناب محمدی(ص) به صورت غیر مستقیم وارد میدان نبرد با دشمن می‌شود و آن هم به دست گرفتن سلاح دعا و نیایش. البته نباید این مطلب را از خاطر دور ساخت که حلقه محاصره حاکمان نسبت به امام روز به روز تنگ‌تر می‌شد و حتی در برهه‌ای از زمان، آن حضرت اجازه سخنرانی و خطبه خواندن هم نداشت. پس آن بزرگوار، همان‌طور که اشاره شد از میدان مبارزاتی دعا و نیایش بهره جست، چنانچه ایشان در قالب همین ادعیه، همان سیره و روش حضرت علی(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را پیاده کرد و این چنین برای فرزندان خود، همچون امام محمدباقر(ع) و امام صادق(ع) خط مبارزاتی تازه‌ای را با توجه به شرایط زمان خودشان ایجاد کرد و ماحصل این مبارزات امام(ع) در سنگر محراب، ادعیه و نیایش‌های فراوانی شد که برخی از آنها همانند گوهرهای ناب و آسمانی در اختیار ما قراردارند.
باید اذعان داشت هر زمان نام مبارک امام زین العابدین(ع) را می‌شنویم، به همراه نام ایشان نام کتابی چون «صحیفه سجادیه» در ذهنمان خطور می‌کند؛ کتابی که شامل ادعیه آسمانی با مضامین بسیار گسترده‌ای چون عقیدتی، سیاسی، روان شناختی، اجتماعی، اقتصادی و... که کلمه به کلمه آن از حال و هوای خاصی برخوردار است. البته ذکر این نکتهلازم است که تنها اثر باقیمانده از امام سجاد(ع) «صحیفه سجادیه» نسیت. بلکه اغلب دعاهای پرمحتوایی که در کتبی چون «مفاتیح الجنان»، «مفتاح الفلاح» شیخ بهائی، «مصباح المجتهد» مرحوم سید بن طاووس و... آمده منسوب به امام سجاد(ع) است و چنانچه در ابتدای این نوشتار اشاره شد ما قصد داریم سمت و سوی نوشتارمان صحیفه سجادیه باشد.
صحیفه سجادیه که بدون هیچ شک و گمانی سندیت آن به امام زین العابدین(ع) می‌رسد، بعد از قرآن کریم و نهج البلاغه، معتبرترین نوشتار مسلمانان، بخصوص شیعیان است. این کتاب ارجمند در طول تاریخ تحت عناوینی چون «اخت القرآن»، «انجیل اهل بیت(ع)»، «زبور آل محمد(ص)» و «صحیفه کامله» یاد شده، مجموعه ادعیه‌ای است که امام سجاد(ع) آنها را در شرایط گوناگونی برای اصحاب خویش بیان کرده و در طول قرون متمادی از طرف ارادتمندان خاندان رسول خدا(ص) شرح‌های بسیاری بر آن نگاشته‌اند. صحیفه‌ای که هم اکنون وجود دارد، سندش به «بهاء الشرف» می‌رسد که این ادعیه را او از اجداد خویش به صورت ارث دریافت کرده است و زمان آن به سال 516 ه-.ق و ماه ربیع‌الاول می‌رسد که توسط بهاء الشرف رونویسی شده، هر چند که مرحوم علامه مجلسی(ره) در میان آثارش گاهی اوقات از صحیفه‌ای یاد می‌کند که مربوط به سال 333 ه-.ق می‌باشد در این جا ذکر این نکته لازم است که ادعیه مربوط به امام سجاد(ع) به نیایش‌های آن حضرت در صحیفه کامله سجادیه منحصر نمی‌باشد، بلکه به چندین برابر این ادعیه است که از آنها تحت عنوان مستد رکات یاد می‌شود که عبارتند از؛ صحیفه سجادیه، الصحیفه السجادیه الثانیه، الصحیفه السجادیه الثالثه،‌ الصحیفه السجادیه الرابعه، الصحیفه السجادیه الخامسه، الصحیفه السجادیه السادسه که در تمام اینها زیباترین ادعیه با مفاهیم بسیار والایی آمده است.
همان طور که اشاره شد ادعیه موجود در صحیفه سجادیه از جنبه‌های گوناگون حائز اهمیت است زیرا این ادعیه مفاهیمی چون سیاست، تربیت، روان شناسی و... را در خود دارند که حول محور خداوند و ارتباط انسان با وی حرکت می‌کنند. پس می‌توان گفت که این مجموعه ادعیه الهی از لایه‌های مختلفی تشکیل شده که هر لایه در بر دارنده مفاهیم بسیار والایی است؛ چنانچه به عنوان مثال درباب انسان مفاهیم یاد شده در صحیفه سجادیه را می‌توان در بخش‌هایی چون پیدایش و ساختار انسان، آغاز و فرجام انسان، ظرفیت‌های اخلاقی و رفتاری انسان، نوع دوستی انسان، اسیر خویشتن بودن انسان، حسادت و تنگ‌نظری انسان، ناشیکیبایی انسان، جهل و نادانی انسان و... تقسیم بندی کرد که هر کدام از آنها حرف و سخن خاص خودشان را دارند. پس بر همین اساس است که انسان نمونه و والا را از صحیفه سجادیه چنین می‌توان به دست آورد که او‌ایمان به توصیه دارد،‌ایمان به عدل دارد،‌‌ایمان به وحی و نبوت حضرت رسول(ص) دارد،‌ایمان به امامت دارد،‌ایمان به معاد و رستاخیز دارد،‌ایمان به حساب و کتاب آخرت دارد و چنین انسانی به این مراتب نمی‌رسد، مگر آنکه  شوق دیدار خداوند داشته باشد، دوستی با خداوند و بندگان او کند، آبادی دنیا و آخرت را برای خود و دیگران بخواهد، پاسداری از کرامت و عزت انسانی کند، احساس مسئولیت اجتماعی داشته باشد، حق مدار باشد، ظلم ستیز باشد، در برابر خداوند و بندگان خوب او سپاسگزار باشد و سرانجام اینکه در همه حال فروتن و خاضع باشد.
باید گفت در طول هزار و چند صد سال گذشته راجع به صحیفه سجادیه، سخنان و نوشتار بسیاری بیان شده است،‌از آن جمله مرحوم فیض الاسلام در این باب گفته: «این کتاب را هر کس از روی اخلاص و با نیت پاک بخواند و در فهم معانی آن‌اندیشه نماید، بی درنگ نور الهی در دل او تابیده و متوجه خداوند متعال می‌شود و به راه سعادت و نیک بختی دنیا و آخرت قدم می‌گذارد و یا حضرت امام خمینی(ره) در وصیت‌نامه سیاسی الهی خود را صحیفه سجادیه در کنار دیگر کتب برجسته اسلامی چنین یاد می‌کند: «ما مفتخریم که ادعیه حیات بخش که او را قرآن صاعد می‌خوانند، از ائمه معصومین(ع) ماست. مناجات شعبانیه امامان و دعای عرفه حسین بن علی(ع) و صحیفه سجادیه این زبور آل محمد(ص) و صحیفه فاطمیه(س) که کتاب الهام شده از جانب خداوند تعالی به زهرای مرضیه(س) است از ماست.» جالب آنکه  غیر مسلمانانی که صحیفه سجادیه  را مطالعه کرده‌اند به بی نظیر بودن و حتی آسمانی بودن آن اذعان کرده‌اند، چنانچه «آندره کوفسکی» دانشمند و خاورشناس مسیحی که اهل لهستان بود، وقتی نسخه‌ای از ترجمه صحیفه سجادیه برای وی ارسال می‌شود، پس از مطالعه آن با نوشتن نامه‌ای چنین می‌گوید: «من عمیقا تحت تاثیر‌اندیشه‌های امام مسلمانان،‌ امام سجاد(ع) قرار گرفته ام که افکار بلند و متعالی او در صفحات صحیفه سجادیه تبلور یافته است. مطالعه این اثر گرانبها و دقت در مفاهیم و معارف سرشار این کتاب به شدت روح مرا تحت تاثیر قرار داده و مجذوب خود ساخته است و» .‌.‌.‌ و یا خانم پروفسور «آنه شمیل» محقق، مولوی شناس و نویسنده توانای آلمانی در یکی از مصاحبه‌هایش که اشاره‌ای به ادعیه اسلامی داشت، چنین می‌گوید: «من خودم همواره دعاها، احادیث و اخبار اسلامی را از اصل عربی آن می‌خوانم. بخش کوچکی از کتاب مبارک صحیفه سجادیه را به آلمانی ترجمه و منتشر کرده ام. قریب هفت سال پیش وقتی مشغول ترجمه دعای رویت هلال ماه مبارک رمضان و دعای وداع با آن ماه بودم، مادرم در بیمارستان بستری بود و من که به او سر می‌زدم، پس از آنکه  او به خواب می‌رفت، در گوشه‌ای از آن اتاق با آرامش به کار پاکنویس کردن ترجمه‌ها مشغول می‌شدم.»
به هر حال آنچه بیان شد شمه‌ای بود از ویژگی‌های منحصر به فرد و آسمانی صحیفه سجادیه که ذکر شد. امید که بتوان کاری کرد ادعیه گرانبهای این کتاب در جایجای زندگی‌مان حضور داشته و اثرات سازنده خود را باقی بگذارد.

حقوق دوستان

چون برادرت از تو جدا گردد تو پیوند دوستی را برقرار کن اگر روی برگرداند تو مهربانی کن و چون بخل ورزد تو بخشنده باش هنگامی که دوری می گزیند تو نزدیک شو و چون سخت می گیرد تو آسان گیر و به هنگام گناهش عذر او را بپذیر چنان که گویا بنده او می باشی و او صاحب نعمت تو می باشد.
مبادا دستورات یاد شده را با غیر دوستانت انجام دهی یا با انسان هایی که سزاوار آن نیستند بجا آوری دشمن دوست خود را دوست مگیر تا با دوست دشمنی نکنی . در پند دادن دوست بکوش چه او خوب باشد یا بد و خشم را فرو خور که من جرعه ای شیرین تر از آن ننوشیدم و پایانی گواراتر از آن ندیده ام .
با آن کس که با تو درشتی کرده نرم باش که امید است به زودی در برابر تو نرم شود; با دشمن خود با بخشش رفتار کن زیرا سرانجام شیرین دو پیروزی است (انتقام گرفتن یا بخشیدن ) اگر خواستی از برادرت جدا شوی جایی برای دوستی باقی گذار تا اگر روزی خواست به سوی تو باز گردد بتواند; کسی که به تو گمان نیک برد او را تصدیق کن و هرگز حق برادرت را به اعتماد دوستی که با او داری ضایع نکن زیرا آن کس که حقش را ضایع می کنی با تو برادر نخواهد بود; و افراد خانواده ات بدبخت ترین مردم نسبت به تو نباشند و به کسی که به تو علاقه ای ندارد دل مبند. مبادا برادرت برای قطع پیوند دوستی دلیلی محکم تر از برقراری پیوند با تو داشته باشد و یا در بدی کردن بهانه ای قوی تر از نیکی کردن تو بیاورد. ستمکاری کسی که بر تو ستم می کند در دیده ات بزرگ جلوه نکند چه او به زیان خود و سود تو کوشش دارد و سزای آن کس که تو را شاد می کند بدی کردن نیست . (نهج البلاغه نامه 31 )