گلهای بوستان انقلاب

وبلاگ اطلاع رسانی پایگاه مقاومت شهید دهنوی محله میرآباد ارجمند شهرستان نرماشیر

گلهای بوستان انقلاب

وبلاگ اطلاع رسانی پایگاه مقاومت شهید دهنوی محله میرآباد ارجمند شهرستان نرماشیر

جبهه پیمان شکنی

امیرمومنان حضرت علی (ع ) تامین آزادی در حد اعلا در حکومت اسلامی را اصل و قانونی ضروری و مهم می دانست که با خاستگاهی چون نظام سیاسی اسلام فضایی تهی از اجبار و ارعاب به وجود می آورد و جامعه و کشور را در بلندای قله آزادگی و آرامش می نشاند و برای همه استعدادها فرصت ظهور و بروز و حضور در صحنه های فعالیت های
اجتماعی و سیاسی و مشارکت در نظارت بر عملکرد زمامداران و کارگزاران حکومتی را فراهم می آورد.
در این فضای سرشار از آزادی تنها دوستان و حامیان و توده های مردم اسلام گرا و مسئول و متعهد در یاری رسانی به دین و حکومت دینی حضور نداشتند که در کنار آنان مخالفان حکومت و مدیریت امام علی (ع ) نیز حاضر و ناظر بودند و با تدبیر امیرمومنان (ع ) آزادانه فعالیت میکردند.
علاوه بر جبهه خوارج که از سرسخت ترین دشمنان امام (ع ) محسوب می شدند و در عین حال از آزادی فعالیتهای سیاسی برخوردار بودند و تا زمانی که به قیام مسلحانه علیه نظام حکومتی و امنیت کشور و نفوس مردم بی گناه نپرداخته بودند از این آزادی بهره می بردند جبهه ای دیگر به نام جبهه پیمان شکنان نیز در حکومت امیر مومنان (ع ) از آزادی کامل برخوردار بودند و مانعی بر سر راه آنان وجود نداشت .
جبهه پیمان شکنان از دو چهره سرشناس به نام های طلحه و زبیر برخوردار بود که در کنار آنها گروه هایی از مردم قبایل و شهرها حضور داشتند و با حکومت علی (ع ) مخالفت می ورزیدند در حالی که با آن پیشوای الهی بیعت کرده بودند و باید به پیمان خویش وفادار باقی می ماندند و سودای عناد و نفی و انکار در سر نمی پروراندند.
طلحه و زبیر سابقه ای درخشان در اسلام داشتند و در میادین مختلف جنگ و جهاد علیه کفار در کنار پیامبر اکرم (ص ) حضور داشته و فداکاری های بسیار کردند و در کسب پیروزی های خیره کننده سپاه حق سهیم بودند. اینان با رحلت پیامبر اکرم (ص ) و فاصله ای که بین آن و حکومت عدالت پرور حضرت علی (ع ) به وجود آمد به دامان ثروت اندوزی و سرمایه داری در غلطیدند و با تجمل گرایی و رفاه افراطی زیستند و باروی کار آمدن امام (ع ) چنین انتظار داشتند که شیوه سرمایه داری و زراندوزی آنان تداوم یابد و از جانب امیرمومنان (ع ) در تشکیلات حکومتی راه یابند و ضمن برخورداری از قدرت و ریاست در زرق و برق ثروت و التذاذ مکرر از چرب و شیرین های دنیای رفاه زدگی و اشرافی گری بهره و نصیب ببرند.
حضرت علی (ع ) در مواجهه با طلحه و زبیر سه راه پیش پای داشت . راه اول این بود که تسلیم خواسته آنان شود و حکومت کوفه و بصره را در اختیارشان قرار دهد و با این « تطمیع » مانع مخالفت های آنان شود. برخی از افراد به امام (ع ) پیشنهاد دادند که زبیر را در بصره و طلحه را در کوفه به حکومت بگمارد. لکن امام مخالفت نمود و اعلام نمود : « اینها در این دو شهر دارای نفوذ میباشند و مال و ثروت دارند و چون برگردن مردم مسلط گشتند سفیهان را به طمع مال به سوی خویش جلب می کنند و حقوق ضعفا را پایمال می نمایند و به زورمندان قدرت و تسلط می دهدند . » (1 )
امام (ع ) روش تطمیع را مردود اعلام می نماید ضمن آن که طلحه و زبیر را با رویکردهای جدیدشان عناصر سالمی نمی داند و معتقد است که چنانچه به حکومت برسند مردم را تحت سیطره زورمندان در می آورند و حقوقشان را ضایع می سازند. بنابراین از دیدگاه امام (ع ) نه تنها کوفه و بصره که هیچ شهر و منطقه از کشور اسلامی صلاح نیست تحت حکمرانی و مدیریت آنان در آید.
راه دوم « تهدید » بود و براین مبنا امام (ع ) می توانست این دو عنصر را با روش مبتنی بر ارعاب و خشونت از فعالیت سیاسی باز دارد و منزوی نماید و در صورت اجتناب و خودداری از مخالفت دستگیر و زندانی کند.
امام (ع ) این روش را نیز نمی پسندید و نمی خواست تحت عنوان مخالفت با نظام و حکومت و زمامدار اسلامی مانع فعالیت های آزادانه سیاسی افراد و گروه ها شود و آنان را تحت فشار و محدودیت قرار دهد.
راه سوم پایبندی به اصل و قانون « آزادی » بود و محقق ساختن جلوه خاص و حساس آن یعنی آزادی فعالیت افراد و احزاب مخالف تا زمانی که دست به اسلحه نبرده اند و علیه امنیت جامعه و کشور آشوب و بلوا به پا نکرده اند
امیرمومنان (ع ) راه سوم را برگزید و آن را مطابق با تعالیم و دستورالعمل های سیاسی اسلام دانست .
طلحه و زبیر بر مبنای راه و روش اسلامی امیرمومنان (ع ) آزادانه به مخالفت و اعتراض فکری و سیاسی علیه زمامداری و روش های عدالت خواهانه آن حضرت می پرداختند و امام (ع ) اخبار و گزارشات این تحرکات سیاسی را دریافت می کرد و هیچ اقدامی برای محدود کردن و یا جلوگیری از فعالیت های سیاسی آنان انجام نمی داد.
روزی امام (ع ) بر فراز منبر قرار گرفت و خطبه ای درباره روش های عادلانه خود خواند و همگان را به تسلیم در برابر تعالیم و قوانین قرآن و اطاعت از سیره و روش رسول خدا دعوت نمود و از تمایلات اقتصادی نامشروع و فزون طلبی های ضد عدالت نهی نمود. سپس از منبر فرود آمد و دو تن از یارانش را به نزد طلحه و زبیر که در گوشه مسجد نشسته بودند فرستاد و آن دو را به نزد خویش فراخواند.
وقتی آنها به حضور امام (ع ) رسیدند آن حضرت به روش های الهی خود در تامین آزادی برای آنان اشاره کرد و از جمله این واقعیت ها را به صورت پرسش در برابر آنان نمایاند که آیا من شما را در بیعت با خود مجبور کردم و آیا زوری بر سر شما بود یا این که با میل و رغبت با من بیعت کردید آیا من جلوی حقی از شما را گرفتم و ظلمی به شما روا داشتم
طلحه و زبیر در پاسخ به پرسش های امام (ع ) روش های مبتنی بر آزادی و سعه صدر آن حضرت را ستودند. آن گاه در تقسیم بیت المال و در نظر نگرفتن تمایلات فزون طلبانه افراد توسط امام (ع ) اعتراض کردند. آن حضرت با آرامش و مدارا به طور مستدل اعتراضات و انتقاداتشان را پاسخ داد و آن دو را به آمرزش خواهی از خداوند متعال فراخواند . (2 )
طلحه و زبیر که نمی توانستند از دنیاخواهی و قدرت طلبی و ریاست گرایی بگذرند و دست در دست امیر مومنان (ع ) در رفع مشکلات جامعه و کشور اسلامی بکوشند پس از گذشت چند روز از ملاقات با امام (ع ) در مسجد و شنودن رهنمودهای او خود را به نزد آن پیشوای عدالت گستر رساندند و با صراحت حکومت بصره و کوفه را درخواست نمودند.
امام (ع ) به آن دو اعلام نمود که باید در این باره فکر کنم . طبیعی می نمود که امیر مومنان (ع ) هرگز به خواسته آنان تن در نمی داد و تاخیر در پاسخ گویی دلیل روشنی بر این تصمیم بود. طلحه و زبیر دریافتند که پیشوای مسلمین حکومت کوفه و بصره را به آنها وا نمی گذارد به همین دلیل نزد حضرت آمدند و اجازه خواستند که به زیارت عمره رهسپار گردند.
امام (ع ) به آنها فرمود :
« شما نمی خواهید به عمره بروید »
آن دو سوگند یاد کردند که جز سفر عمره قصد دیگری ندارند. امام (ع ) پاسخ داد :
« شما به عمره نمی روید بلکه قصد خیانت و پیمان شکنی دارید. »
پس از آن که طلحه و زبیر دیگر بار اعلام کردند که قصد پیمان شکنی ندارند و می خواهند به سفر عمره بشتابند امام (ع ) فرمود :
« پس بیعت خود را دوباره تجدید کنید. »
آن دو با محکم ترین سوگندها تجدید بیعت کردند.
امام (ع ) اجازه خروج داد لکن هنگامی که بیرون رفتند به حاضران فرمود :
« به خدا سوگند دیگر آن دو را نخواهید دید جز در فتنه ای که در آن به کشتار برخیزند. »
طلحه و زبیر بیرون رفتند و بر خلاف سوگند خویش به این و آن گفتند : بیعت و پیمانی از علی بن ابیطالب در گردن ما نیست . (3 )
مشاهده می کنیم که امیرمومنان (ع ) به دلیل شدت پایبندی به تامین آزادی مخالفان سیاسی با آن که می داند طلحه و زبیر قصد فتنه و آشوب دارند آنها را آزاد می گذارد و مخالف با دستگیری و زندان آن دو می شود که در سیره و روش امام (ع ) به جرم انجام نیافته و به ظهور و عینیت در نیامده مجازات تعلق نمی گیرد.
حضرت علی (ع ) بر مبنای قوانین نظام سیاسی اسلام تا زمانی که طلحه و زبیر به جنگ مسلحانه علیه حکومت اسلامی نپرداخته و به غارت اموال بیت المال و کشتن بی گناهان مبادرت نکرده بودند آزادی فعالیت های سیاسی آنان را تامین می نمود لکن پس از اقدام نظامی علیه نظام اسلامی و دست یازی به امنیت جامعه و جان و مال مردم به سرکوب این جبهه معاند پرداخت . (4 )
امام علی (ع ) پس از سرکوب فتنه جبهه پیمان شکنان روش مبتنی بر تامین آزادی بازماندگان و خودداری از ارعاب و تهدید و دستگیری آنان را پی گیری و عمل نمود.
وقتی تعدادی از این مخالفان برای پوزش و عذرخواهی نزد امام (ع ) آمدند حضرت با روشنگری درباره سیر تاریخی حکومت اسلامی پس از رسول اکرم (ص ) و نقش مخرب پیمان شکنی و خیانت طلحه و زبیر و حامیان جبهه آنان هیچ رنج و فشار و تضییع حقوقی نسبت به این جمع روانداشت و آنها در کمال آزادی و امنیت در جامعه به زندگی روزمره خود ادامه دادند. حتی وقتی عنصر فاسد و خطرناک این جبهه یعنی مروان بن حکم را که در جنگ به اسارت گرفته شده بود نزد حضرت آوردند او را آزاد کرد . (5 )
همچنین پس از جنگ جمل « صفیه » ـ مادر طلحه ـ وقتی چشمش به امیرمومنان (ع ) افتاد فریاد زد و گفت : « خدا فرزندان تو را یتیم کند که فرزندانم را یتیم کردی »
امام (ع ) پاسخی به او نداد. پس از لحظه ای صفیه دیگر بار سخنانش را تکرار نمود ولی حضرت سکوت نمود و او را آزاد گذاشت .
یکی از همراهان امام (ع ) به خشم آمد و به حضرت عرض کرد : « یا امیرالمومنین چرا پاسخ او را نمی دهی »
امام (ع ) فرمود :
« چه می گویی و چه فکر می کنی مگر خداوند به ما نفرموده که به زنها تعرض نکنیم اگر چه کافر باشند پس چگونه می شود به زن های مسلمان تعرض کرد » (6 )
به این ترتیب امیرمومنان (ع ) در نقش و مسئولیت بزرگ زمامدار حکومت اسلامی ضمن تامین آزادی های اساسی برای عموم مردم جامعه و فراهم آوردن زمینه های لازم برای رشد و رونق فعالیتهای سیاسی و مشارکت ملت در تعیین سرنوشت خویش در تامین آزادی برای مخالفان سیاسی خود نیز می کوشید و آنان را تا زمانی که سلاح برنگرفته و به قیام نظامی علیه نظام اسلامی و امنیت جامعه و کشور نمی پرداختند آزاد می گذاشت تا به فعالیت های سیاسی اهتمام ورزند و دیدگاه و نظرات و اعتراضات خود را در غیاب و حضور اعلام نمایند.
اگر چه مخالفان حضرت علی (ع ) به جبهه پیمان شکنان و جبهه خوارج محدود نمی گردید لکن متشکل ترین و خطرناک ترین مخالفان آن پیشوای الهی همین دو جبهه و حزب سیاسی بودند.
تفاوت اساسی جبهه خوارج با جبهه پیمان شکنان در این بود که خوارج اسیر جهل و نادانی و جمود و قشری گرایی بودند و همین عامل آنان را به مخالفت با اسلام اصیل و ناب و رهبر بصیر و جامع نگر و مدیر و مدبر حکومت اسلامی واداشت و سرانجام این جهل و جمود مسلخ و قربانگاهشان گردید. لکن پیمان شکنان اسیر جاذبه های قدرت و ریاست و ثروت و شهرت بودند و عطش سیری ناپذیر سرمایه اندوزی و تجمل گرایی و اشرافی گری آنان را به رویارویی خونین با امام و پیشوای حق قرار داد و فرجام تفکرات باطل و عملکردهای خیانت آمیز و جنایت بارشان به ذلت و اضمحلال منتهی گردید.
« جهل و جمود » و « قدرت طلبی و اشرافی گری » اگر چه از یک سنخ و ماهیت نیستند لکن هر دو از گنداب عفن و آلوده « باطل » تغذیه می شوند و در نهایت نیز به همان جا باز می گردند.
این دو آفت و آسیب در همه اعصار و زمان ها از جمله عصر و زمان ما حاضر و خطرآفرین و زیان رسان می باشند. حکومت اسلامی و زمامداران و کارگزاران و مدیران امروز باید در روش مواجهه با این دو جریان و جبهه به امیرمومنان (ع ) اقتدا نمایند و در عین تامین آزادی فعالیت سیاسی آنان در صورت ایجاد آشوب و بلوا و فتنه و با به خطر افکندن اسلام و نظام اسلامی و امنیت مردم جامعه در مقابله و معارضه مستقیم و قاطع و بازدارنده قصور و تسامح روامدارند.
ـــــــــــــــــــــــــــــ
پاورقی :
1 ـ مواضع سیاسی حضرت علی (ع ) در قبال مخالفین جلال درخشه انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی ص 125
2 ـ زندگانی امیرالمومنین (ع ) سید هاشم رسولی محلاتی دفتر نشر فرهنگ اسلامی ص 345 و 346
3 ـ همان منبع ص 349
4 ـ جبهه پیمان شکنان به بصره حمله ور شدند و حاکم آن « عثمان بن حنیف » را دستگیر و پس از ضرب و شتم موی سر و صورت و ابرو و مژگانش را کندند. سپس هفتاد نفر از نگهبانان را به وضع فجیعی همچون گوسفند سر بریدند. آنگاه به سراغ محافظان بیت المال رفتند و پنجاه نفر از آنها را گردن زدند و اموال بیت المال را غارت کردند و سپس به قتل و جنایات دیگر پرداختند و در مجموع چهار صد نفر را به قتل رساندند. حضرت علی (ع ) با وجود این جنایاتی که از ناحیه جبهه پیمان شکنان به وقوع پیوست پیک هایی به نزد آنان فرستاد تا مانع جنگ شود ولی موفق نشد. این جبهه حتی در لحظه ای که دو سپاه در برابر هم صف آرایی کرده بودند آخرین پیک امام (ع ) را در حالی که قرآنی به دست داشت و آنان را دعوت به عمل به تعالیم و قوانین الهی میکرد و از جنگ نهی می نمود به قتل رساندند. امام (ع ) باز هم آغازگر جنگ نشد و سپاهیانش را از شروع نبرد باز داشت تا آن که سپاه خصم تیراندازی به سوی لشگر حق را آغاز کردند و تنی چند را به خاک و خون کشاندند. در این لحظه بو دکه امیر مومنان (ع ) به سرکوب جبهه پیمان شکنان پرداخت و جنگ را با پیروزی به اتمام رساند.
5 ـ نهج البلاغه ترجمه محمد دشتی انتشارات پارسایان خطبه 73
6 ـ توسعه سیاسی از دیدگاه امام علی (ع ) علی اکبر علیخانی انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی ص 216
امیرمومنان (ع ) در نقش و مسئولیت بزرگ زمامدار حکومت اسلامی ضمن تامین آزادی های اساسی برای عموم مردم جامعه و فراهم آوردن زمینه های لازم برای رشد و رونق فعالیت های سیاسی و مشارکت ملت در تعیین سرنوشت خویش در تامین آزادی برای مخالفان سیاسی خود نیز می کوشید و آنان را تا زمانی که به قیام علیه نظام اسلامی و امنیت جامعه و کشور نمی پرداختند آزاد می گذاشت تابه فعالیت های سیاسی اهتمام ورزند
تفاوت اساسی جبهه خوارج با جبهه پیمان شکنان در این بود که خوارج اسیر جهل و جمود بودند و همین عامل آنان را به مخالفت و قیام علیه اسلام اصیل و رهبر بصیر حکومت اسلامی واداشت لکن پیمان شکنان اسیر جاذبه های قدرت و ریاست و ثروت و شهرت بودند و عطش سیری ناپذیر سرمایه اندوزی و اشرافی گری آنان را در رویارویی خونین با امام و پیشوای حق قرار داد
دو آفت « جهل و جمود » و « قدرت طلبی و اشرافی گری » در همه اعصار و زمان ها از جمله عصر و زمان ما حاضر و زیان رسان می باشند. حکومت اسلامی و زمامداران امروز باید در روش مواجهه با این دو جریان و جبهه به امیرمومنان (ع ) اقتدا نمایند و در عین تامین آزادی فعالیت های سیاسی آنان درصورت ایجاد آشوب و فتنه در مقابله و معارضه مستقیم و قاطع قصور و تسامح روا مدارند

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد