گلهای بوستان انقلاب

وبلاگ اطلاع رسانی پایگاه مقاومت شهید دهنوی محله میرآباد ارجمند شهرستان نرماشیر

گلهای بوستان انقلاب

وبلاگ اطلاع رسانی پایگاه مقاومت شهید دهنوی محله میرآباد ارجمند شهرستان نرماشیر

منتخبین کلاسهای تابستانی

رتبه اول:هادی میر زاده

رتبه دوم مجید روز به

رتبه سوم :رضا غلا مشا هزاده

ملاکهای سنجش و شناخت نیرو های مخلص بسیج در نهج البلاغه

الف:نیرو های بسیجی کسانی هستند که با میل و رغبت و از روی عشق و علاقه به اسلام و امام و رهبر جامعه به میدان آمدند و در این راه جز اجرای احکام نورانی اسلام هدف دیگری را مد نظر ندارند.

ب:برای دفاع از کیان انقلاب اسلامی زن و فرزند و خانمان را وداع گفته و سرا سیمه به میادین نبرد حق علیه باطل می شتا بند.

ج:در بلا و رخا و سختی و آسایش زبان به شکر و سپاس خداوند متعال گشوده و در همه حال از او راضی و خشنود می باشند.

د:دست و زبان و دل خود را در تمامی ابعاد زندگی برای دفاع از دین و ارزشهای خلق شده آماده نگه داشته و هیچگاه بر سر اصول و مبانی انقلاب با هیچ مقا می و در هیچ شرایطی معا مله نمی کنند .

ه:در همه حال به فکر معاد بوده و هرگز از حساب و وارسی روز رستاخیز غافل نمی شوند و عمر گرانبهای خود را در امور فنا پذیر دنیوی مصرف نکرده و در سایه معاد با وری به کارهایی همت می گمارند که وقوف کامل به آثا ر جاو دانه آن در دنیا و آخرت دارند.

برگزاری اردو

اردوی یک روزه کلاسهای طرح میثاق تابستان ۸۶در تاریخ ۱۲

مرداد ماه با حضورتعداد ۳۰ نفر از شرکت کنند گان در طر ح

تابستانی برگزار شد.

در این اردو شرکت کنند گان ضمن استفاده از امکانات تفریحی با مسائل اعتقادی اخلاقی و سیاسی آشنا شدند .

این اردو در یکی از مناطق سردسیری استان برگزار شد.

 

اطلاعیه

گرد همایی بسیجیان به مناسبت سال اتحاد ملی

انسجام اسلامی با حضور فرماند هی ناحیه مقاومت

شهرستان بم سرهنگ پا سدار  حسین پور

پنجشنبه۲۸تیر ماه بعد از نماز مغرب و عشاء

حرمت مدافعان ولایت

 

امام حسن عسکرى (علیه السلام) نقل می نمایند که: روزی به پدرشان امام هادی (علیه السلام) خبر رسید مردی از فقهاى شیعه ایشان با یکى از ناصبیان (دشمنان اهل بیت(علیهم السلام)) سخن گفته و با برهان خود او را شکست داده تا به آنجا که رسواییش را آشکار ساخته است.

آن مرد فقیه به خدمت امام هادی (علیه السلام) آمد، در حالى که در بالاى مجلس تکیه گاهی بزرگ نهاده بودند و آن حضرت خارج از آن تکیه گاه، بر زمین نشسته بود و گروهی از علویان و بنى هاشم نیز در خدمتش بودند. امام دهم، آن فقیه را پیوسته بالا و بالاتر آورد تا او را بر آن تکیه گاه نشانید و رو به او نمود. این کار حضرت، برای آن گروه از اشراف (و سادات) گران تمام شد. علویان سرزنش را به وقتى دیگر موکول کردند، امّا شیخ و بزرگ هاشمیان گفت: اى پسر رسول خدا! آیا این گونه فردى عادی را بر سادات بنى هاشم، اعمّ از فرزندان ابو طالب و فرزندان عباس ترجیح مى‏ دهى؟

امام هادی (علیه السلام) فرمود: «شما را بر حذر مى‏دارم از کسانى باشید که خداى تعالى در خصوص آنان فرمود: "آیا ندیدى کسانی را که بهره‏اى از کتاب به آنان داده شد، به سوی کتاب خدا فراخوانده مى‏شوند تا میانشان داوری کند، پس گروهى از ایشان در حالى که (از قبول حق) روی گردانند، پشت می کنند."(1) (بنابر این) آیا راضی هستید که کتاب خدا داور باشد؟

هاشمیان گفتند: آرى.

امام(علیه السلام) فرمود: آیا خداوند نمى‏فرماید: "اى کسانى که ایمان آورده‏اید، چون به شما گفته شود: «در مجالس جاى باز کنید»، پس جاى باز کنید تا خدا براى شما گشایش حاصل کند،... تا آنجا که گوید: "و کسانى را که علم به آنان داده شده، درجات عظیمى مى‏بخشد"؟(2) پس همانند آنکه براى مؤمن به مقامى راضى نمی شود؛ مگر آن که از مقام غیر مؤمن بالاتر باشد، براى مؤمن عالم (نیز) راضى نمى‏شود جز آن که نسبت به مؤمن غیر عالم بالاتر باشد.

به من بگویید، آیا خدا این گونه فرمود (که):" خدا آنهایى را که ایمان آورده‏اند و کسانى را که دانش یافته‏اند به درجاتى بر می افرازد"، یا آنکه فرمود: خدا کسانى را که به آنان شرافت نسب داده شده است، برمی افرازد؟

و آیا خداوند عزّ و جلّ نگفته است: «آیا کسانى که مى‏دانند با کسانى که نمى‏دانند یکسانند؟!»(3)

پس چگونه برای من ناپسند مى‏شمارید که این شخص را از آن جهت که خداوند او را بزرگ داشته، بزرگ دارم؟! شکستى که این شخص با برهانهاى الهى، که خدا بدو آموخته، به فلان ناصبى داد، بیگمان از هر شرافت نسبى برتر و والاتر است»...

آری، مقام و جایگاه مدافعان حریم ولایت در نزد خداوند و بواسطه آن در نزد اهل بیت(علیهم السلام) این گونه است. پس خوشا آنانی که راهیان این مسیرند...

نماز

هو المحبوب...

در سرسرای نماز ولوله ای برپاست! دل شکفته می شود و حزین بر آستان محراب سرمی کوبد. نوای اندوه با آوای شادی در هم می آمیزد و تب محراب بر جان عشق می ریزد. اینک قلم در راه جنون بر سکوی پرش از مرز عقل پای نهاده، قلمدان سینه گشوده و قلم از سوز عشق شعله به جان دفتر می زند.[1] در آستانه نماز، ققنوس، از خود بی خود شده، سر بر دیواره دل می کوبد و بی تاب حضور در محراب است. بی پروا از حزن و شادی برپا می شود و اشک و لبخند، یکدیگر را د رآغوش می گیرند. کِلک بی زبان دیوانه وار با آوای بلند بر سجاده نماز چنین می نگارد:

در سایه سار حیرانی قلم، محراب بیش از هزار صفحه در دفتر دل گسترده می شود.

درهنگامه هجران، شهپر عشق دلم، قاف تا قاف جهان را گشت، ولی دلپذیرتر از قله قاف تو جایی نیافت. سبکبال و سبکدل، جان را بر ضریح تمنا، گره زد تا آتشبان جاودان آتش وجودش باشد.

در هنگامه مهروزی از مشتی گِل عروج می کنماز دور دیار فراموشان، پا فرا می کشم و در تمنای عالم بقا قامت می بندم. از شهر شهود می گویم و برای تصویر آن دیار به نقش نماز می پردازم.

در گلباران ستایش سخن از برترین کرنش در محضر بانی عشق است تا پیک مهربانی محبوب، بال رحمت گشاید و با آن دل را از این غربت خاکی به ملکوت گره زند و افلاکی شود.

با محک نماز طینت نا پاک ابلیس هویدا شد و در آغوش آن "آدم و حوا" هبوط از بهشت را به جبران نشستند.

در پای نماز ابراهیم خلیل الله، برپا کرد حریمی نورانی از کعبه دلها که پروانه وار، گرد آن، روح را به پرواز در می آورند.

در عرصه نماز، اسماعیل (علیه السلام) از منا قربانگاهی ابدی آفرید و در نوای آن، نوح نبی کشتی ایمان خویش را از گرداب معصیت رهاند.

در قامت آن تصویر قامت های قیامت آفرین تماشایی ست.

 در حمد نماز بهترین واژه های ستایشگر در کنارهم، قداست محبوب را گواه می دهد و در سوره های آن برگزید ه ترین آیات خدا، زمزمه عاشقی و نجوای دلدادگی را به آدمیان می آموزد.

در قنوت نماز، هزاران ساغر ساقی در حال پر کردن قدح دل از کوثر رحمت رحمانی اند.

در رکوع آن هزار رکعت عشق در قاب یک گلواژه "رب العظیم" سرِ تعظیم فرود آوردنددر سجده نماز تصویر رجعت انسان به خاک در سجاده ساجدین نقش بسته است.

تشهد آن تصویر تابناک شهیدان تاریخ، وادی عشق را زینت می بخشد.

و سلام نماز ساحل امن نیایش در آغوش پیداترین ناپیداست.