خیلیها شلمچه را با غروبش میشناسند، غروب که میشود، سرخی آسمان که جای خورشید را میگیرد، حزن عجیبی دل را محاصره میکند، انگار یک عالمه حقیقت، یک عالمه ذکر، یک عالمه صدا و ناله میخواهند هجوم بیاورند به مغزت و تو از همه اینها در امان نیستی !
عجیب است ... آدم در هجوم این همه باشد و لذت هم ببرد، عشق بازی کند، خودش را بیندازد روی خاک و خاک را مشت کند و توی دستهایش بگیرد.
خیلیها شلمچه را با غروبش میشناسند، اصلا نذر میکنند که غروب به شلمچه برسند، نجوای غروب شلمچه با بقیه ساعات روز فرق میکند، فقظ باید یک بار امتحانش کرد.
شلمچه هنوز هم گلوگاه عراق است، کمی آن طرفتر حسینیه شلمچه قرار دارد، با نشانههای پر رنگ پایداری، تانکهای به گل نشسته، مینهای خنثی نشده، کلاه و قمقمههای ترکش خورده و نخلهای بیسر.
چشمانت را که ببندی یکی از استثناهای تاریخ بشریت را میتوانی تصور کنی.
عملیات کربلای ۴تمام شده بود، هنوز طعم تلخ پیروزی عراقیها زیر زبان رزمندهها بود.
فرماندهان باید کاری میکردند که روحیهها برگردد ، شناسایی منطقه هم که کار راحتی نبود، شلمچه از همه مهمتر بود، دروازه بصره بود، از این نقطه میشد به دشمن نفوذ کرد.
البته دشمن محکمترین مواضع و موانع را برای جلوگیری از نفوذ رزمندگان اسلام، بر پا کرده بود.
بررسی منطقه کلی وقت میبرد، دشمن در منطقه آب رها کرده بود، خط اولش دژ محکمی بود با سنگرهای بتونی، پشت آن تانکها مستقر بودند و بخوبی بر منطقه اشراف داشتند، خط دو و سوم که کانال بود و خط چهارمش هم پشت نهر "دوعیجی" بود، خط پنجم هم قرارگاه تاکتیکی دشمن بود و مرکز توپخانه ، تازه این همه ماجرا نیست.
شکستهای پیاپی، دشمن را به این نتیجه رسانده بود که به جای حالت تهاجمی، حالت تدافعی بگیرد.
دشمن در شلمچه موانع وسیعی به شکل "ن" و به ارتفاع هفت متر ساخت که عرض دهانه باز آنها ۳۰۰متر به طرف ایران بود.
دیدی که از اطراف این گودال بر سر رزمندهها داشت امکان هر تحرکی را، به تصور خودش از رزمندگان میگرفت.
اما رزمندههای ایرانی برای فتح هریک ازاین موانع شهدای بسیاری را تقدیم کردند و بالاخره از سد تمامی موانع گذشتند.
چشمانت را که باز کردی خودت را میان موانع نونی شکل در منطقه شلمچه که توسط رزمندگان بازسازی شده، میبینی ، اکنون عقلت با حساب دو ، دو تا چهار تا با کمک منطق به میدان میآید.
آیا میشود از این همه موانع گذشت !
چطوری با توکل ! ، "هر کس به خدا توکل کند خدا برای او کافی است".
پس حالا که دوباره برگشتی به دنیای خودت بدان که اینجا شلمچه است، همین!
ارزش پند پنهان
«مَنْ وَعَظَ أَخاهُ سِرًّا فَقَدْ زانَهُ، وَ مَنْ وَعَظَهُ عَلانِیَةً فَقَدْ شانَهُ
هر که در نهان، برادر خود را پند دهد او را آراسته، و هر که آشکارا برادرش را پند دهد او را کاسته
عرض ادب واحترام به پیشگاه حضرت بقیه الله الاعظم وشما بزرگواربه مناسبت میلاد باسعادت امام حسن عسکری (ع)
التماس دعا