آیت الله محمد تقی مصباح یزدی | |
سیزدهمین روز رجب، ماه خدا و سرآغاز بهار معنویت تولد فصیح ترین شعر حیات و زیباترین آواز آفرینش، پیشوای صالحان و مقتدای پرهیزکاران، امیر مومنان، امام علی بن ابیطالب(ع) است. |
مولودیه برای امام علیع
(1)
هم از آن دست که
برتر از آدم برآمدی
به زیباترین ماه ادب «رجب»
پای
بر فرق جهان گذاشتی
با طلوع تو
در طلیعه ماه
هزار شعبانیه
بر صحیفه جانها رقم خورد
هم از آن دست که
به زیباترین ماه ادب «رجب»
پای
بر فرق جهان گذاشتی
به زیباترین شب «شب قدر»
پای بر فرق آسمان گذاشتی
و از نو
متولد شدی
(2)
پیش از تولد آدم
نوری بودی در بطن تیرگی
آسمان گشتی زد
و به دنیا آمدی
شیعیان
پس از تولد آدم
لوح تقدیر تو را
بر سردر کعبه
آویختهاند
تو
خورشید کعبهای
و اگر نبودی
چراغ هیچ خانهای
روشن نبود
(3)
پیش از آن که به دنیا بیایی
آسمان به گرد نامت چرخ میزد
و ماه به زمین میآمد
تا به گشت شبانه
رکعتانی نماز گزارد
پیش از دمیدن خورشید
کعبه تو را به دنیا آورد
ما
امروز خورشید کعبه را
در هر شبانهروز
به عیان میبینیم
همه محتاج شمهای از عدل تو هستند
روز کدام است و ماه کدام
هر سال روز میلاد توست
(4)
نامت کم نشد
و هر روز تکثیر شد
تو کم نشدی
کوفه چه کسی است؟
جهان پیش تو کم آورد
یکصد و ده سده برآمد
و باز کم نشدی
هزارهها پیش تو هیچاند
هنوز از مادر نزاییده است
آن کس که با تو برابر آید
شکفته باد نامت
بر دیوار کعبه
برخیز و شمشیر از نیام برکش
که دوستانت
به دشمنانگی
و دشمنانت
به دوستکامی
به کام دیوان آمدگاناند بر زمین
یاعلی!
دکتر غلامحسین عمرانی (نسیما فیروزکوهی)
اقیانوس
چنین است گویی:
که با جامی خالی،
بر ساحلی صخرهای،
پیش روی امواج
ایستادهام
واپاش ساحلکوب موجها
صخره زیر پایم را میشوید
و من هر بار
که موجی در میرسد
جام بر کف،
خم میشوم
به بوی سهمی
کز کاکل موج بر میگیرم
اما از آن پیش
موج در خود واشکسته است
و من،
عزمی دوباره را
چون پرچمی،
بر صخره واپس میایستم
دگر باره چون موجی پیش میرسد
جام را چون داسی قوس میدهم
تا از سر خوشه آب
دستهای واچینم
اما، باز
جام خالی است
و دریا در موج
و فاصله،
به درازای یک دست
و به دوری یک تاریخ!
شتک خیزاب امواج،
تنها
یک دو قطره
بر دیواره شفاف جام میچکاند
و عطارد، در جام من است
نهجالبلاغه را میبندم.
دکتر سیدعلی موسوی گرمارودی
مولاعلی
جان تاریک من اینک مثل دریا روشن است
صبحگون از تابش خورشید مولا روشن است
تیغ یادش ریشه اندوه و غم را میزند
آفتاب هستیاش چشم عدم را میزند
اینک از اعجاز او آئینه من صیقلی است
طالع از آفاق جانم آفتاب یا علی است
یا علی میتابد و عالم منور میشود
باغ دریا غرق گلهای معطر میشود
چشم هستی آبها را جز علی مولا ندید
جز علی مولا برای نسل دریاها ندید
قلب من با قلب دریا همسرایی میکند
یاد از آن دریای ژرف ماورایی میکند
اینک این قلب من و ذکر رسای یا علی
غرش بیوقفه امواج، در دریا علی
سیدحسن حسینی
واژهای به ژرفی دریا
نام تو را زیاد شنیدیم، در حسرت مرام تو مانده
ای اولی که سکه مردی تا همچنان به نام تو مانده
تو واژهای به ژرفی دریا، تو مشکلی به هیات آسان
ای تا همیشه پای قلمها در بحر عین و لام تو مانده
ای عاشقان برای پرستش تا بوده بعد حق به تو مدیون
ای شاعران برای سرودن تا هست، تا هست زیر وام تو مانده
عقل آسمان این همه عاقل، در پله نخست تو عاجز
عشق افتخار آن همه مجنون، زنجیری مدام تو مانده
هم ماه در حضور تو کودک، هم مهر در رکاب تو تاریک
هم روز در مسیر تو لنگان، هم شب در احترام تو مانده
ای هر که دیده رنگ ملامت، لبخند تو شکسته و زخمی
ای هر که برده لذت شیرین، همواره تلخ کام تو مانده
از داغ فقر و قحط عدالت، از گند زور و لاشه تسلیم
بعد از چقدر سال نرفته است بویی که در مشام تو مانده
بعد از چقدر سال که گفتی، بعد از چقدر گوش که نشنید
آنک به سوی ظالم و مظلوم، انگشت اتهام تو مانده
نهجالبلاغه کو که بخوانند، نهجالبلاغه کو که بفهمند
این گوشها چقدر هراسان، از سیلی کلام تو مانده
بادا که تا هنوز بیفتد اینجا کلاه از سر دنیا
بیچاره او که خیرهسرانه دنبال گرد بام تو مانده
ما هر قدر که خاک تو باشیم، قنبر یکی است مثل خود تو
فخر فقط برای تو بودن در قبضه غلام تو مانده
آه ای تمام! من چه بگویم تا تمام شود شعر
گفتم تمام خوب نگفتم، کو مهدی، انتقام تو مانده
عباس چشامی
سیزده، روز آغاز بود
هوالاول
و سیزده
روز آغاز بود
با آمدنت
حساب اعداد را پاک کردی
جهان با تو تقسیم شد
تو توان عالم بودی
هستی با تو در ذرات
ضرب شد
کل شد
هست شد
هستی شد
و تنها تو
بساط تفرقه و تفریق را جمع کردی
تو همان
هوالاول و هوالآخر
بودی
سیدحسین ثابت محمودی (سهیل)
پاشیدهاند عطر دعا باز در زمین
پاشیدهاند عطر دعا باز در زمین
آنک دوباره قافله ناز در زمین
صبح و سلام میرسد از آسمان ببین
آوردهاند یک سحر آواز در زمین
هر شب هزار ماه به ما سجده میبرند
در حسرت شکفتن یک راز در زمین
رازی که آن سپیده دم از سینه علی (ع)
بر لب رسید و رفت به اعجاز در زمین
گفتند او نشانه شبهای قدر بود
گفتیم مانده باز روزنهای باز در زمین
شاید شبی بشارتی از آسمان رسید
چون یازده نشانه پرواز در زمین
سیدضیاءالدین شفیعی
مولای گل و آینه
در کشمکش خاک نیامیخت تنش را
از روح سرشتند گمانم بدنش را
دیوار مگو این دهن حیرت کعبه است
وامانده چنین هلهله آمدنش را
میآمد و زیر قدمش کعبه میانداخت
تا عطر تبرک بزند پیرهنش را
طاووس بهشتی است که باید دو سه روزی
پر لاله ببیند چمن یاسمنش را
تنهایی از این بیش که دیده است که دریا
در چاه بگرید غم تنها شدنش را
یا غربت از این بیش که خورشید شبانه
بر دوش کشد نیمه خاموش تنش را
مولای گل و آینه حیف است ببیند
در سیطره شوم کلاغان چمنش را
حسن دلبری
یکی از منشورهای جاودانه تاریخ بشریت، عهدنامه امام علی(ع) به مالک اشتر است که به هنگام انتصاب او به استانداری مصر آن را به عنوان قانون اساسی کشورداری در اختیار مالک قرار داد.
اگر مالک اشتر به حکومت مصر می رسید و عهدنامه وی اجرا می شد اکنون جهان نمونه ای زیبا از حکومت بر مدار دین را دارا بود و برای کارگزاران- به ویژه کارگزاران نظام اسلامی- تصویری زیبا از کارگزاری اسلامی به نمایش درآمده بود و هیچ حجتی برای هیچ کارگزاری باقی نمی ماند تا افراد زیر مجموعه اش را با تربیت دین نپرورد.
اما هرچند مالک اشتر قبل از رسیدن به مصر با زهر جهالت به شهادت رسید و جهان تشنه چنان حکومتی ماند و خواهد ماند اما امید است کارگزاران نظام اسلامی با مطالعه این عهدنامه، خود را به اخلاق کارگزاران مدنظر امیرمؤمنان بیارایند و چنان باشند که علی(ع) از کارگزارانش می خواست.
آنچه درپی می آید بیان برخی شاخصه های مهم اخلاق کارگزاران حکومتی است که در نامه 53 نهج البلاغه یا همان عهدنامه امام علی(ع) به مالک آمده است و به لحاظ اهمیت آنها مناسب دیدیم که آن را به بهانه میلاد امام همام بازتاب دهیم تا به مصداق آب دریا را اگر نتوان کشید، هم به قدر تشنگی باید چشید تلنگری باشد برای همه کارگزاران حکومت اسلامی.
همچنین برخی از این پارامترها به جملاتی از امام خمینی(ره) نیز مزین شده که با هم آن را ازنظر می گذرانیم.
1- تقوای الهی
«امره بتقوی الله، و ایثار طاعته، و اتباع ما آمر به فی کتابه. من فرائضه و سننه، التی لا یسعد الا باتباعها و لا یشقی الا مع جحودها و اضاعتها و ان ینصرالله سبحانه بقلبه و یده و لسانه، فانه- جل اسمه- قد تکفل بنصر من نصره و اعزاز من اعزّه.»
او را به ترس از خدا و برگزیدن طاعت او بر همه امور و پیروی از واجبات و مستحباتی که در کتاب خود بدان فرمان داده است، امر می کنم که کسی جز به پیروی از آنها به سعادت نرسید و جز با انکار و ترک آنها به شقاوت در نیفتاد و باید که خدای سبحان را با دل و دست و زبان خود یاری نماید که خدای- جل اسمه- یاری کردن هر کس را که یاری اش کند و عزیز داشتن هر کس را که عزیزش دارد برعهده گرفته است.»
امام علی(ع) در ابتدای عهدنامه خود به مالک اشتر به مهم ترین وصف کارگزاران که همانا تقوا است اشاره می کند و مالک را به «تقوای الهی» امر می کند. نکته ظریف این جاست که امام مالک را سفارش به تقوا نمی کند بلکه او را امر به تقوا می نماید. زیرا اگر عنان تقوا از دست کارگزار رها شود، دین و دنیای رعیتش را به باد فنا خواهد داد. امام خمینی(ره) هم در باب تقوی و تقوای کارگزاران سخنانی زیبا ایراد فرموده است:
«تقوا بر همه لازم است و برای کسانی که متصدی امور هستند لازم تر است، آنهایی که متصدی امور نیستند تقوا یک امری است برای شخص خودشان و احیاناً هم برای یک عده ای که با او تماس دارند مؤثر است و خلاف تقوا برای شخص خود آن آدم و برای اشخاصی که با او معاشر هستند گاهی سرایت میکند و مؤثر می شود، اما متصدیان امور بر حسب تصدی که دارند اگر خدای نخواسته تقوا نداشته باشند... این همه به کشور سرایت میکند، همه کشور را خدای نخواسته یک وقت به باد می دهد و لهذا برای آنها اهمیت تقوا بیشتر است تا برای اشخاص...»
2- مهار نفس
«و امره أن یکسر نفسه عندالشهوات و یضعها عند الجمحات، فان النفس اماره بالسوء الا مارحم الله.
و او را فرمان می دهد که زمام نفس خویش را در برابر شهوت ها به دست گیرد و از سرکشی هایش باز دارد، زیرا نفس همواره به بدی فرمان می دهد، مگر آن که خداوند رحمت خویش را شامل حالش گرداند.»
اهمیت مهار نفس در برابر شهوت ها و سرکشی ها تا بدان جاست که علی(ع) در فراز دیگری از همین نامه 35 می فرماید:
«در هر صبح و شام از خدای بترس و نفس خود را از دنیای فریبنده بر حذر دار و در هیچ حال امینش مشمار و بدان که اگر نفس خویش را از آنچه دوست می داری- به سبب آنچه ناخوش میداری- بازنداری، هوا و هوس تو را به راه هایی می کشاند که زیان های فراوان در انتظارت خواهد بود، پس همواره زمام نفس خویش فروگیر و راه خطا بر او ببند و چون به خشم آمدی مقهورش ساز و سرش را فرو کوب و خردش نمای.»
از سخنان امام علی(ع) درباره نفس و مهار آن چنین برمی آید که چنان چه نفس تزکیه نشود، زیانهای فراوانی در انتظار است و هیچگاه نباید به نفس اعتماد کرد زیرا همواره به بدی امر می کند. تزکیه نفس در کلام امام خمینی(ره) اهمیتش تا پایه ای است که امام غایت و هدف بعثت را تزکیه نفس می شمارد و تزکیه نفس را عامل طاغوت زدایی معرفی می نماید.
3- مهرورزی با مردم
«و اشعر قلبک الرحمه للرعیه و المحبه لهم و الطف بهم، و لاتکونن علیهم سبعا ضاریا تغتنم اکلهم... یفرط منهم الزلل و تعرض لهم العلل و تؤتی علی ایدیهم فی العمد و الخطا، فاعطهم من عفوک و صفحک مثل الذی تحب و ترضی آن یعطیک الله من عفوه و صفحه.»
اما پس از خودسازی، آنچه که برای کارگزاران مهم است مردم داری است:
«مهربانی به رعیت و دوست داشتن آنها و لطف در حق ایشان را شعار دل و جان خود ساز و چون حیوان درنده ای مباش که خوردنشان را غنیمت شماری... (چنان چه) گناهی از ایشان سربزند یا علتی بر آنها عارض شود یا خواسته و ناخواسته مرتکب خطایی شوند، به خطای آنها منگر و از گناهانشان درگذر، همان گونه که دوست داری خداوند نیز تو را مشمول عفو و بخشایش خود کند.»
مردم داری و مسامحه با مردم و مهربانی و لطف در حق آنها از اساسی ترین اخلاق کارگزاران است و کارگزار بدون مردم، مفهومی ندارد و کارگزار بدون مردم دار، بقایی نخواهد داشت.
کارگزار مردم بودن، نعمتی است از جانب خداوند که شکر این نعمت، مردم داری و مهربانی در حق آنان است. امام علی(ع) در نامه ای به امرای جیوش درباره حق مردم بر والی می فرمایند: «شایسته است اگر والی، مالی به دستش افتاد و یا به نعمتی، مخصوص گردید نسبت به افراد رعیتش دگرگون نشود بلکه نعمتی که خدا به او ارزانی می دارد سبب فزونی نزدیکی او به بندگان و توجه و مهربانیش به برادرانش گردد.»
4- پرهیز از غرور قدرت
آن چه یک کارگزار اسلامی را همواره در معرض سقوط قرار می دهد غروری است که به خاطر داشتن مقام و قدرت در وی پدید می آید. امام علی(ع) با یادآوری این نکته به مالک اشتر می فرماید:
«و اذا احدث لک ما انت فیه من سلطانک ابهه او مخیله فانظر الی عظم ملک الله فوقک و قدرته منک علی ما لاتقدر علیه من نفسک فان ذلک یطامن الئک من طماحک و یکف عنک من عزبک و یفیء الیک بما عزب عنک من عقلک.
«هرگاه از سلطه و قدرتی که در آن هستی در تو نخوت و غروری پدید آمد، به عظمت ملک خداوند بنگر که برتر از توست و بر کارهایی تواناست که تو توان انجام آن را نداری، چنین نگرشی سرکشی تو را تسکین می دهد و تندی و سرافرازیت را فرو می کاهد و خرد از دست رفته ات را به تو باز می گرداند.»
امام خمینی(ره) در ضمن بیانات خویش قدرت و غرور قدرت را عامل فساد شخص و جامعه می شمارد:
«هرچه قدرت انسان اضافه بشود حرص به قدرت اضافه می شود و اگر مهذب نباشد انسان، آن قدرت را برای خودش به کار می گیرد.»
«قدرت طلبی در هر که باشد این اسباب این می شود که زمین بخورد، قدرت طلبی از هر که باشد از شیطان است... خودخواهی همیشه اسباب این است که انسان را به فساد بکشد، تمام فسادهایی که در عالم پیدا می شود از خودخواهی پیدا می شود از حب جاه، از حب قدرت، از حب مال.»
5- نگاه پدرانه به مردم
کارگزاران اسلامی باید نگاهشان به کار امت نگاه پدرانه باشد، پدری که برای آسوده بودن فرزندانش مشکلات آنها را به جان و دل می خرد و برای آسایش آنها از جان مایه می گذارد. و این تلاش و دل سوزاندن برای پدر گواراست، علی(ع) هم از کارگزارانش می خواهد چونان پدری به کار مردم بپردازند و آنها را از دردها و رنجهایشان رهایی بخشند:
«ثم تفقد من امور هم ما یتفقد الولدان من ولدهما.»
آنگاه به کار امت آن چنان بپرداز که پدر و مادر به کار فرزند خویش می پردازند.»
به راستی اگر کارگزاران نظام اسلامی متصف به چنین صفتی گردند. مشکلات یکی پس از دیگری از جامعه مسلمین رخت خواهد بست. و ویرانی ها به آبادانی و فقرا به متمکنین و خشکی صحرا به سرسبزی بدل خواهد شد.
6- توجه جدی به توده های ضعیف
توده های ضعیف و مستضعف هر جامعه ای نیاز بیشتری به دستگیری و یاوری دارند و دل گرمی آنها کارگزارانند تا حقوق آنها را به آنان برگردانند. توجه به این قشر و یاری آنها در نزد مولای متقیان نیز از جایگاه ویژه ای برخوردار است علی(ع) در نامه خویش به مالک اشتر با تأکید «الله الله فی الطبقه السفلی» توجه مالک- و دیگر کارگزاران را- به رسیدگی به امور آنان جلب می کند.
«ثم الله الله فی الطبقه السفلی من الذین لاحیله. لهم من المساکین و المتاجین و اهل البؤسی و الزمنی، فان فی هذه الطبقه قانعا و معترا، واحفظ لله ما استحفظک من حقه فیهم و الجعل لهم قسما من بیتمالک.»
خدا را، خدا را در باب طبقه ضعیف جامعه، مساکین و نیازمندان و بینوایان و زمین گیران بیچاره ای که در میان آنها مردمی هستند که نیاز خود را ابراز می کنند و کسانی هم هستند که در عین نیازمندی، روی ابراز ندارند. خداوند حقی برایشان مقرر داشته و از تو خواسته است که رعایت کنی، پس در نگهداشت حق آنان بکوش و برای اینان در بیت المال خویش حقی مقرر دار.»
امام خمینی(ره) هم به کارگزاران نظام جمهوری اسلامی چنین می فرماید:
«وظیفه ما و همه دست اندرکاران است که به این مردم خدمت کنیم و در غم و شادی و مشکلات آنان شریک باشیم که گمان نمی کنم عبادتی بالاتر از خدمت به محرومین وجود داشته باشد.»
7- دقت عمل در رفتار افرد تحت امر و رسیدگی به امور متخلفین
یک کارگزار اسلامی وقتی موفق است که به رفتار و کردار افراد تحت امرش تسلط داشته باشد. در هر مجموعه ای ممکن است افراد ناصالح ومهذب نشده ا ی وجود داشته باشد و اگر کارگزار اسلامی غفلت کند ممکن است عمل خلاف یکی از افراد تحت امر، تلاش و کوشش یک دستگاه و مجموعه را زیر سؤال ببرد پس دقت عمل در رفتار افراد تحت امر و در صورت بروز تخلف از شخصی مجازات او از مهم ترین وظایف کارگزاران است:
در این باره امام علی خطاب به مالک اشتر می فرماید:
«مراقب یارانت باش تا هرگاه یکی از ایشان دست به خیانت گشود و اخبار جاسوسان در نزد تو به خیانت گرد آمد و همه بدان گواهی دادند، همین خبرها تو را بس باشد تا او را به سبب خیانتی که کرده تنبیه کنی و از کاری که کرده است بازخواست نمایی و سپس خوار و ذلیلش سازی و مهر خیانت بر او زنی و ننگ تهمت رابرگردنش آویزی.»
8- اجرای عدالت و محبت به مردم اصلی ترین مسئولیت کارگزار:
بی شک عدالت - که مقصد بعثت انبیاء هم در قرآن کریم برپای داشتن آن است. در جامعه در درجه اول اهمیت است و اقامه عدالت از سوی کارگزاران نیز اولین و اصلی ترین مسئولیت آنهاست:
«و ان افضل قره عین الولاه استقامه العدل فی البلاد، و ظهور موده الرعیه ... فافسخ فی آمالهم، و واصل فی حسن الثناء علیهم و تعدید ما ابلی ذوو البلاء منهم فان کثره الذکر لحسن افعالهم تهزالشجاع و تحرض الناکل، ان شاءالله تعالی.
باید که مهمترین مایه شادمانی والیان، برپای داشتن عدالت در بلاد باشد و پدید آمدن دوستی در میان مردم... پس امیدشان را نیک برآور و پیوسته آنان را به نیکیشان ستایش کن و رنج هایی را که تحمل کرده اند همواره برزبان آور، زیرا یادکردن از کارهای نیکشان دلیران را برمی انگیزد و از کار ماندگان را ترغیب می کند. ان شاءا...»
براساس این فرمایش مولا، مایه شادمانی کارگزاران، اجرای عدالت است و محبت به مردم، مردمی که به فرموده امام علی (ع) در همین نامه، پشتیبان واقعی دین هستند. «و انما عمودالدین و جماع المسلمین و العده للاعداء، العامه من الامه ، فلیکن صفوک لهم و میلک معهم.» همین توده مردم پشتیبان دین و موجب انبوهی مسلمین و آماده پیکار با دشمنانند پس باید توجه به آنان بیشتر و میل تو به ایشان افزونتر باشد.»
امام خمینی (ره) هم در زمینه برپای داشتن عدالت و اهمیت آن چنین می فرماید:
«پیغمبر به مجرد این که توانست حکومت تشکیل بدهد علاوه بر معنویات، اقامه عدل کرد، حکومت تشکیل داد و این مستمندان را از زیر بار ستمگران تا آنقدر که اقتضا داشت وقت، نجات داد... حکومت اسلام باید اقامه عدل بکند در عین حالی که معنویات را تصحیح و ترویج می کند.»
9- تشویق افراد پرتلاش و صالح
کارگزاران جامعه اسلامی با دقت در اعمال و کردار افراد تحت امر خویش تلاش و کوشش یکی را به حساب دیگری نخواهند گذاشت و با تشویق افراد پر تلاش و صالح، دیگران را نیز به این سمت و سوی هدایت خواهند کرد:
(همواره در نظر دار که هر یک در چه کاری تحمل رنجی کرده اند، تا رنجی را که یکی تحمل کرده به حساب دیگری نگذاری و کمتر از رنج و محنتی که تحمل کرده، پاداشش ندهی، شرف و بزرگی کسی، تو را واندارد که رنج اندکش را بزرگ شماری و فرودستی کسی تو را واندارد که رنج بزرگش را خرد به حساب آوری.)
امام علی (ع) در جای دیگری از همین نامه به مالک یادآوری می کند که:
«ولایکونن المحسن والمسی عندک بمنزله سواء فان فی ذلک تزهیداً لاهل الحسان فی الاحسان و تدریباً لاهل الأساءه علی الاساءه و ألزم کلا ما الزم نفسه!
نباید نیکوکار و بدکار نزد تو برابر باشند، زیرا این کار سبب می شود که نیکوکاران به نیکوکاری بی رغبت شوند و رغبت بدکاران به بدکاری بیشتر شود، با هر یک چنان رفتار کن که او خود را بدان ملزم ساخته است.»
پس تشویق و ترغیب در پیشبرد کار کارگزاران نقش عمده ای دارد و امام خمینی (ره) هم در این باره بیانی زیبا دارد:
«اگر زارعی خوب زراعت کرد و زراعتش خوب بود شما این شخص را به جای مقامات کشور در صفحه اول بگذارید و زیرش بنویسید این زارع چگونه بوده است، این منتشر بشود و یا کارمندی خوب کارکرد و یا اگر طبیبی عمل خوبی انجام داد عکس او را در صفحه اول چاپ کنید و بنویسید که این عملش چطور بوده است... ولی ماها نسبت به آنها حقمان کم است.»
منابع و مأخذ
1- گزیده نهج البلاغه، ویژه جشنواره دانشجویان سراسر کشور با ترجمه استاد عبدالمحمد آیتی تهیه و تدوین: کمیته علمی جشنواره ناشر: دبیرخانه جشنواره - نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها 9731.
2- مفاتیح الجنان - تألیف شیخ عباس قمی (ره)
3- اخلاق کارگزاران در کلام و پیام امام خمینی (ره) ناشر: دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، تهیه و تنظیم، بنیاد مستضعفان و جانبازان تاریخ انتشار بهار 7731
4- صحیفه نور - مجموعه سخنرانی ها - پیام ها و نامه های امام خمینی (ره) تدوین سازمان فرهنگی انقلاب اسلامی 0731
/font>
تکامل و رسیدن به قله های بلند معرفت و تخلق به ارزشهای والای انسانی هدف ارجمندی است که منادیان توحید و راهنمایان ![]() راستین بشر آن را وجهه همت خود ساخته اند، هرگاه جامعه بشری با بحران هویت انسانی و معنوی مواجه شده است و از سرچشمه لایزال الهی و حقیقت هستی دور گشته، ظهور مردان بزرگ و فرهیخته و مرتبط با منبع وحی آنان را بسوی حق و راستی رهنمون گشته است. آنان خود مجاهدان سختکوشی بودند که با تلاش و همت به آب حیات دست یافته و حقیقت ناب را شهره کرده بودند. تا سر سلسله هادیان به سوی نور مهر خاتمیت بر سیر بعثت انبیای الهی زد و با تجلی نور مقدس او آیین حق به کمال و تمام برای مردم بیان شد که فرمود اینک و در این روز دینتان را کامل و نعمت را بر شما تمام کردم. (آیه 3 سوره مائده) و پس او انوار دوازده گانه سکاندار نشر و تفسیر دین حق گشته و ابعاد و زوایای قانون کمال را نگاشته و ترویج و تبیین نمودند تا آن یار غایب از نظر، بر چهره درخشان خویش پرده غیبت کشید و مشتاقان خویش در حسرت دیدار عیانش بگذاشت. از آن روز پاسداری از کیان نور برعهده عالمان راستینی قرار گرفت که خود در کوران مجاهدت با شیطان درون و برون فولادی آبدیده گشته و مردانه کمر به اصلاح جامعه بستند. ظهور چنین رادمردانی هر از چندگاه در جوامع بشری نسیم معرفت را بر مشام جویندگان حقیقت ناب رسانده و حرکت بزرگی را بسوی فلاح و رستگاری موجب شده است در جهان معاصر که بحران معنویت و دوری از معیار حقیقت از خطرناکترین بحرانها به شمار می رود انسان امروز با سرگشتگی در برهوت بی هویتی خویش، درمانده و از پای افتاده است. در چنین فضایی تاریک او به هر کورسوی دور و نزدیک امید می بندد و نجات خویش در مکتبهای گوناگون که بسیاری از آنها بسوی دامهای هولناکی در پیش پای بحران زدگان می گشایند جذب می شوند و سراب را آب پنداشته و حمیم را شراب ناب می دانند. در چنین وضعیتی خداوند یکی از بندگان راسخ خویش را برای مشعلداری جامعه بشریت مأمور ساخت مردی از تبار اولیاء، با انگیزه و برانگیزاننده، او که فقه را به کمال و فلسفه را به تمام و عرفان را به حقیقتش دریافته بود. او آمده بود تا بار دیگر حقیقت ناب را بر مذاق تشنه گم گشته گان راه بچشاند و مشعل هدایت بر دست گیرد و همه را به سوی راه رستگاری رهنمون گردد. حق آن است که تأثیر کلامش و نفوذ بیانش در عمق جان رهجویان تأثیری پیامبرگونه داشت و می توانست در چند جمله آتش بر جان مشتاقان زند و پریشانی خاطر از دلها بزداید، اینک باید دید این مایه از نفوذ معنوی که در عصر این عارف شیفته رخ داد، از کدام جنبه شخصیتی این مرد بزرگ سرچشمه می گرفت؟ از اجتهاد او در فقه و فقاهت و تأملات عمیق در دانش فقهی و اصولی ایشان که بسیاری از فقیهان وارسته و آگاه و والاتر از مقام علمی امام امت بودند و چنین تأثیری را در جامعه بر جای نگذاشتند. آیا چنین توان و تأثیری از ابعاد شخصیت فلسفی و معقول ایشان متأثر است و یا از عرفان و سلوک و مقام معنوی ایشان. پس راز و رمز آن تجلی و آن شکوه و عظمت را که موجب بازگشت دوباره ارزشهای دینی و اخلاقی به جامعه گردید، در تحلیل شخصیت ایشان باید جستجو کرد. به نظر می رسد فقه امام(ره)، فلسفه امام، کلام امام، سیاست امام، مدیریت امام و دیگر ابعاد وجودی ایشان همه در سایه دیدگاه عمیق و افکار رقیق عرفانی ایشان شکل گرفته است. تاریخ اسلام عارفان بزرگی را به خود دیده است که مقامی بسیار رفیع و عظیم داشته اند، اما عارف سالک و پیرفرزانه معاصر ما ویژگیهایی دارد که ایشان را از جمع عارفان دیگر ممتاز می نماید. ایشان با ظهور و بروز متفاوت از دیگر عارفان و اهل معرفت در جامعه تابلوی بسیار زیبا و چشم نوازی از حقیقت «سیر از حق به خلق را» به نمایش گذاشت که دیدگان مشتاقان را خیره می سازد. نگرش عرفانی منحصر به فرد ایشان و سلوک فردی بی بدیلشان نه تنها زندگی مردم ایران را در برهه ای خاص تحت تأثیر قرار داد که مسلمانان جهان و بسیاری از غیرمسلمانان را نیز در پرتو هدایت خویش قرار داد. در حقیقت بعد شخصیت عرفانی امام رمز اصلی این موفقیت است. البته تحلیل همه جانبه از این بعد از شخصیت ایشان نیاز به تلاش پژوهشگران و انجام مطالعات عمیق و گسترده در آثار علمی، بیانات و گفتارها، مکتوبات دیوان اشعار، بیانیه ها و انجام مصاحبه های دقیق با مریدان و شاگردان مکتب عرفانی ایشان دارد. آنچه در این نوشتار کوتاه می توان موضوع بررسی قرار داد، مروری کوتاه و فشرده به ویژگیها و احیاناً تفاوتهای مشی و شرب عرفانی امام امت با دیگر بزرگان اهل معرفت و شهود است. این تفاوتها و ویژگیها را در چند محور می توان دسته بندی کرد و مورد بحث قرار داد. 1 - قرآن مداری و شریعت محوری عرفان امام به تمام و کلیت مبتنی بر شریعت و در گرو عمل به فرامین قرآن و سنت و سیره عملی اولیای الهی است. ایشان در این راه هم خود پیروی بسیار دقیق و محتاطانه از فرامین شریعت را در ترک محرمات و انجام واجبات شرعی و به مستحبات و فروگذاشتن مکروهات داشته و هم مسلک عرفانی خویش را مبتنی بر اصول شریعت کرده اند. امام امت طریقت و حقیقت را جز از طریق شریعت قابل وصول نمی دانند و راه رسیدن به باطن را از جاده ظاهر شریعت می دانند و در هیچ شرایطی ظاهر و باطن و شریعت و حقیقت را جدایی پذیر نمی دانند و دست یافتن به باطن را در گرو انجام اعمال ظاهری (شریعت) و پیروی مجدانه از تکالیف و فرامین الهی می شمارند و بر این باورند که اگر کسی به باطن و حقیقت دست نیافت، نشانگر آنست که بر انجام تکالیف شرعی کمر همت نبسته و در این راه کاهلی پیشه کرده است. (تعلیقه بر شرح فصوص ص 201 ) ایشان بر این باورند که آدمی به مقام انسانیت حقیقی نمی رسد، جز از طریق مبارزه لشکر رحمانی وجوبی او با جنود شیطانی درونش و پیروزی او در این مبارزه بی امان که در دو عرصه روان و تن (جهاد با نفس) و جامعه بیرونی (مبارزه با طاغوت و ستمگری) به انجام می رسد. (شرح چهل حدیث ص) 2 - پرهیز از انزوا طلبی و گوشه نشینی یکی از ویژگیهای بارز عرفانی امام همان انزوا ستیزی و عزلت گریزی است، ایشان برخلاف مشی و شرب معمول اهل شهود که انزواطلبی، گوشه نشینی و عزلت گزینی را پیشه خود ساخته و از جامعه و حضور در عرصه های مبارزاتی و درگیریهای سیاسی پرهیز کرده و به اصطلاح عطای دنیا را به لقای آن وا می نهند، در تقابل جدی است و هیچ گاه گوشه عزلت را بر نتافتند و حضور در جامعه را نصب العین خود ساختند، آن هم حضوری جدی و حداکثری و در بالاترین سطح مشارکت در امور مدنی. عرفان امام در متن زندگی ایشان وارد شده بود و در فعالیتهای اجتماعی و سیاستهای او تبلور یافته بود، عرفان آن رادمرد در موضع گیریهای او در عرصه های صلح و جنگ، سفر و حضر، خانواده و اجتماع و در سلوک فردی ایشان و مناجاتهای شبانه و تمام زندگی روزانه اش حضوری ملموس داشت (ر.ک/رحیمی امین، امام و عرفان اسلامی/ص 29 ) این امر از تفاوتهای برجسته نگرش عرفانی امام است. امام امت هم عرفان را در بعد فردی آن تا حد اعلای درجه مدنظر دارد تا رسیدن به قله سعادت و انسانیت و مقام انسان کامل و هم در بعد اجتماعی، خطرها را به جان خریده و در مقابل دنیاداران فریاد برمی آورد که اگر جهان خواران بخواهند در مقابل دین ما بایستند، ما در مقابل همه دنیای آنان خواهیم ایستاد.(صحیفه امام/ج /20 ص 325 ) امام امت در فرازی از بیانات خویش عزلت گزینان را که به حلقه های ذکر اکتفا کرده و یکسره از دنیا و مردم آن دوری می کنند، به نقد کشیده و با معرفی امام علی(ع) به عنوان آیینه تمام نمای عرفان و معرفت می فرماید: «خیال کردند یک دسته زیادی که معنای عرفان، عبارت از این است که انسان یک محلی پیدا شود و یک ذکری بگوید،... مرتبه اعلای عرفان را امام علی(ع) داشته است. خیال می کردند کسی که عارف است باید دیگر به کلی کناره گیرد... امیرالمؤمنین(ع) در عین حال که اعرف خلق ا... بعد از رسول ا... در این امت اعرف خلق ا... به حق تعالی بود، مع ذلک نرفت کنار بنشیند و هیچ کاری به هیچی نداشته باشد... این سلوک در انبیاء زیادتر از دیگران بود. امت... لکن نرفتند تو خانه شان بنشینند و بگویند ما اهل سلوکیم» (صحیفه امام ج 20 ص 116 ) چنین نگرشی در عرفان از یک سو با انزواطلبی، تنبلی و تن پروری و سازش با ظلم سر سازگاری ندارد و از سوی دیگر برآیند آن، حرکت و پویایی و رساندن فریاد آزادیخواهی و سلحشوری و ندای دین و فطرت انسانی به جامعه است. ایشان برای این منظور عرفان را با حماسه درآمیخته و برخلاف اهل حماسه و حماسه سرایان به جای بهره گیری از واژه هایی مانند وطن، زبان، ملیت و اسطوره پردازی، قهرمانان خود را از میان چهره های حقیقی برمی گزیند. ائمه اطهار(ع) وجود نازنین عقیله جهان انسانیت حضرت زهرا(س) و مکتب راستین تشیع و دین حق را موضوعاتی برای خلق حماسه های خویش می داند و با بیان شیوا و زبان تأثیرگذار مشی شرب آنان را به عنوان قهرمانان راه حقیقت به تصویر می کشد و با بیان حماسی خویش فرد و جامعه را به سوی توحید ناب فرا می خواند. برای این منظور مرزها را در می نوردد و پیامهای خویش را به گوش جهانیان می رساند که؛ «هان ای مسلمانان جهان و ای مستضعفان گیتی به پا خیزید و مقدرات خود را به دست گیرید. تا کی نشسته اید تا مقدرات شما را واشنگتن یا مسکو تعیین کنند.» (صحیفه نور ج 15 ص 59 ) 3. تأکید بر عرفان شیعی نگرش عرفانی امام خمینی(ره) کاملاً مبتنی بر آموزه ها و باورهای شیعی است. برای نمونه به چند مورد از دیدگاههای ایشان در این مورد اشاره می کنیم. الف) مصداق انسان کامل از نگاه امام، مصداق انسان کامل بخصوص پیامبر(ص) است. ایشان در بحث از انسان کامل به عنوان کاملترین مظهر هستی و آینه و مظهر حق و صفات او آدرس اشتباه نمی دهند. مصداق انسان کامل را کسی می دانند که خداوند اسم اعظم را به او آموخت تا امانت الهی را حمل نماید. از دیدگاه امام، تجلی اسم اعظم، پیامبر(ص) است (شرح دعای سحر ص 77 - 76 ) در حالی که نور مقدس آن حضرت با مولی الموحدین علی بن ابیطالب و دیگر امامان معصوم متحد است (همان، صفحه 2 ) ب) امامت در عرفان امام، امامت به عنوان قوه و جریان قانون دارای اهمیتی برابر با ارزش و اهمیت نبوت و اعتقاد بر توحید دارد تا جایی که بدون این پایه از اهمیت قانونگذاری امری لغو و بیهوده خواهد بود (کشف اسرار، نشر مصطفوی ص 136 - 134 ) ج) حضرت زهرا(س) امام امت ضمن اظهار عجز از توصیف معنوی حضرت زهرا(س) به نزول جبرئیل بر آن بانوی بزرگوار براساس روایتی از کافی از امام صادق(ع) که به سند صحیح و معتبر نقل شده است اشاره می کنند و می فرمایند: مسأله آمدن جبرئیل برای کسی یک مسأله ساده نیست. خیال نشود جبرئیل برای همه کسی می آید و امکان دارد بیاید. این یک تناسب لازم است میان روح آن کسی که جبرئیل می خواهد بیاید و مقام جبرئیل که روح اعظم است... حتماً درباره ائمه هم من ندیده ام که وارد شده باشد، این طور که جبرئیل بر آنها نازل شده باشد فقط این است که برای حضرت زهراست که آنکه من دیده ام که جبرئیل به طور مکرر در این 75 روز دوره بعد از رحلت پیامبر وارد می شده است. این فضیلت را من بالاتر از همه می دانم که برای غیرانبیا(ع) آن هم نه همه انبیا برای طبقه بالای انبیا(ع) و بعضی از اولیا که در رتبه آنها هست برای کسی دیگر حاصل نشده. این از مختصات حضرت صدیقه(س) است (صحیفه نور جلد 20 ص 16 - 4 ) د) مهدویت و انتظار در فلسفه انتظار نیز ایشان ضمن تبیین درست مسأله انتظار به ضرورت زمینه سازی برای ظهور حضرت صاحب الامر(عج) تأکید می کند و سکوت و پرداختن به ذکر و گوشه نشینی را بر نمی تابند. (صحیفه امام ج 18 ص 269 ) چنین تفسیری از انتظار، افق مشترکی با جامعه گرایی خاص عرفانی امام دارد. |
|
|
یادواره پانصد شهید شهرستان بم در روز دوشنبه ۴خرداد ماه برگزار می شود
از عموم بسیجیان مخلص و سلحشور دعوت می شود در این مراسم معنوی حضور بهم رسانند
مکان:مهدیه شهداء واقع در خیابان پاسداران بم
شروع مراسم :ساعت ۸صبح