گلهای بوستان انقلاب

وبلاگ اطلاع رسانی پایگاه مقاومت شهید دهنوی محله میرآباد ارجمند شهرستان نرماشیر

گلهای بوستان انقلاب

وبلاگ اطلاع رسانی پایگاه مقاومت شهید دهنوی محله میرآباد ارجمند شهرستان نرماشیر

تبیین گر وحی

علی‌بن موسی‌الرضاع‌ وارث علمی‌بود که از خاندان رسالت بدیشان رسیده بود. در متون تاریخی مباحثات علمی‌و مناظرات دینی زیادی از ایشان نقل شده است. در این متون نقل شده که ایشان چگونه در این بحث‌ها بر مخالفان به وسیله استدلال غلبه می‌یافتند و اسکات خصم را موجب می‌شدند.

همچنین تسلط ایشان در علوم مختلف به نحوی که عالمان بزرگ عصر را وا می‌داشت که از محضر حضرت تلمذ کنند و درس فراگیرند، از فضایلی است که تاریخ بدان شهادت می‌دهد.

بعضی راویان نقل کرده‌اند که چنین اتفاق نمی‌افتاد که مساله‌ای در محضر امام رضا ع‌ مطرح شود و بی جواب بماند. همچنین نقل است که پاسخ های ایشان مستند به قرآن بوده است.

آری امام هشتم شیعیان همانند سایر ائمه اطهار دارای جایگاه علمی‌باالایی بود. تا حدی که به ایشان «عالم آل محمد» می‌گفتند. نقل است که هرگاه دانشمندان مذاهب مختلف با ایشان روبه‌رو شده و به بحث می‌پرداختند، اعتراف می‌کردند که کسی عالم‌تر و در مراتب علمی‌ بالاتر از ایشان نیست.

این چنین شهادت دادن تاریخ به علم و دانش امام رضاع‌ در شرایطی که ایشان را دشمنانش احاطه کرده بودند، نشان‌دهنده عظمت مقام علمی‌ ایشان است. تاریخ دلیلی ندارد که در بیان مقام علمی‌ علی‌بن موسی‌الرضاع‌‌ غلو کند. چرا که جلسات مناظره و بحثی که امام در آنها حاضر بودند، غالبا توسط مامون صوورت می‌گرفته است.

بسیاری از تحلیل گران تاریخ بر این عقیده‌اند که مامون این جلسات را به این نیت نیز ترتیب می‌داد که با حضور عالمان برجسته از ادیان مختلف، سوالات متعددی مطرح شود تا جایی که امام رضاع‌ در جواب یک سوال بمانند و بدین شکل جایگاه علمی ‌ایشان لطمه بخورد. در صورتی که چنین نمی‌شد و مساله‌ای نبود که نزد ایشان مطرح شود و بی‌پاسخ بماند.

همچنین استناد پاسخ‌های ایشان به قرآن کریم از درجه اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. مسلما نزد شیعیان قول امام معصوم مستند است. اما ایشان خود به قرآن استناد می‌کنند. این مطلب دو درس را می‌تواند برای ما داشته باشد. یکی این‌که قرآن کتابی است که همیشه و همواره می‌تواند برای مسلمانان حجت نهایی و فصل الخطاب باشد. مسلمانان می‌توانند همیشه و هر جا در تشخیص ثواب از باطل از آن مدد گیرند.

نکته دیگر این است که ایشان و بیتی که ایشان منتسب به آنند مفسران واقعی قرآنند. قرآن به تبیین نیاز دارد. خداوند عرب جاهلی را به برکت قرآن و به واسطه آن یگانه تاریخ که آفرینش خاک پای اوست، نبی مکرم اسلام (برجان پاکش هزاران آفرین) هدایت کرد و عزت بخشید؛ اما پس از وفات پیامبرص این متن مقدس را بدون مفسر وا ننهاد تا از آن تفاسیر عجیب و بی‌ربط خوارجیان فهمیده نشود. تفسیر متن نیازمند عقلانیت متناسب با متن است.

متن ابتدایی و ساده را همگان می‌فهمند و قادر به تفسیر آنند، اما هر عقلی را توانایی تفسیر و فهم متن عمیق و دارای بطن نیست. این مطلب در مورد تمام متون چه مقدس و چه غیر مقدس، چه علمی، چه ادبی و... صادق است. مثلا در ادبیات فهم بسیاری از اشعار تنها نیاز مند مسلط بودن به زبان فارسی است. اما کمند تعداد افرادی که حتی بتوانند متن اشعار حافظ را صحیح بخوانند چه برسد به فهم و تفسیر آن.

بنابراین قرآن نیز که جمع تمام عقول بشری توانای ذکر آیه‌ای مانند آیات آن نیست، نیازمند مفسر خود است. و مفسران راستین آن از دل خاندان رسالت‌اند، آنان که آشنایان راستینن، عقلانیت حاکم بر وحی هستند. اشارات امام رضاع‌‌ در پاسخ های خود به قرآن گویای این جنبه از رابطه ایشان با قرآن نیز هست؛ بدین معنا که علی‌بن موسی الرضاع‌ بیانگر معنای وحی و واسطه کلام مقدس و مخاطب عام و خاص آن است.

زمزمه های زیارت

وقتی که به خاک خراسان می رسی در دلت شور زیارت به پا می شود و بی صبرانه مشتاق دیدن بارگاهی می شوی که دل همه مشتاقان به آن سمت راه دارد و حتی ثانیه ای را غنیمت می شماری و گاهی حتی قبل از اینکه بار سفر را به زمین بگذاری می خواهی خستگی سفر را با زیارت مرقد مطهر و مزار باعظمت حضرت علی بن موسی الرضا(ع ) از تن به در کنی و باشکوه گنبد طلایی و گلدسته های رفیع حرم همراه همه زائران همکلام شوی و هر لحظه بگویی .
« اللهم صل علی علی بن موسی الرضا(ع ) »
با اولین لحظه حضور در حرم دلشوره ای به دلت می افتد که زیارت امام رضا(ع ) همیشه زود می گذرد و تو در همان لحظه نخست به جای آنکه سفره دلت را باز کنی قول زیارت آینده را می گیری و می خواهی بدانی که ایا دوباره زیارت یار نصیبت می شود
هر لحظه ذکر پروردگار می گویی و صلوات می فرستی و آنگاه است که گفت وگوی رسمی با امام غریب را آغاز می کنی و از دلتنگی ها وآلام و رنج ها و حتی بیماریها و مشکلات می گویی و از او می خواهی که به درگاه پروردگار شفیع شود چرا که می دانی جایگاه او نزد خدا همانند بقیه ائمه معصومین رفیع است و دعایش مستجاب ...
گفتم غریب نه غیر ممکن است آدمها مشکلات و دردهای خود را برای غریبه بگویند! تو در دل همه جای داری و به همین دلیل است که کوچکترین خواسته های دل خود را هم برای تو می گویند آنگاه است که تو هم از او می خواهی تو را دریابد و غریبانه از درگاهش نراند و لذا او را به آدم و خاتم قسم می دهی نام مادرش زهرا(س ) را می بری و به جگرگوشه اش جواد(ع ) می خوانی که یا مولای اتیتک زائرا و افدا عائذا و... فکن لی شافعا الی الله یوم فقری و فاقتی فلک عندالله مقام محمود و انت عنده وجیه و...
ای سرورم ای آقایم به عزم زیارتت به درگاهت وارد شدم و پناه آوردم شما نیز برای ما دعا کنید که یقین داریم دعای شما نزد پروردگار مقبول است .
شب مشهد سرد و غریب است و گنبد منورت از دوردست ها غربت را از یاد همه زائران که حتی از عراق و عربستان و کویت و بحرین و همه شهرهای ایران آمده اند می برد.
باران رحمت می بارد و هوای پائیزی سرما را در هوا متراکم می سازد اما دل زائران به شوق زیارت سرشار از گرماست چرا که گرمای وجودت در دل مشتاقانت جای دارد و انگار در خانه خود هستند. اینجا کسی احساس غربت و تنهایی نمی کند ای آقای من ! مرا نیز به عنوان زائرت بپذیر چرا که سخن فرزندت جواد(ع ) را آویزه گوش خود دارم که گفته است : کسی که با معرفت قبر پدرم امام رضا(ع ) را در طوس زیارت کند بهشت را برای خود تضمین کرده است و معرفتی بالاتر از آن نیست که در کنار مزار امام رضا(ع ) شیعیانش بارها و بارها از خدا می خواهند « اللهم طهرنی و طهر قلبی » و چه چیزی باارزش تر از پاکی و پاکی دل که خدا برای همین پاکی ضمانت بهشت را قرار داده است .
ای آقای من سلام تو از هر آشنایی به ما نزدیکتری پس ما را دریاب و در کنار بارگاهت بپذیر و با هدایت خود ما را در دنیا و آخرت رستگار ساز چرا که ما بیمار روی توایم و هیچگاه نمی خواهیم از این بیماری نجات یابیم تو آنی که می دانیم طبیبانه به بالین ما می آیی !
آقای من گاهی از روی غفلت درهای طلایی مزارت مرا فریب می دهد اما تک تک خشت های خاکی بارگاهت را گواه می گیرم که آن خشت ها نیز همچون خاک بقیع و کربلا طوطیای چشمان من است و این غربت جغرافیایی اثری در قربت معنوی مرقد شریف نبوی و خاک مزار مادرت زهرا(س ) ندارد.
ای بزرگوار ای بزرگ زاده آگاهی من از مقام رفیع تو محدود است ; اما هنگامی که همچون زائری سبکبار از نیشابور گذشتم فهمیدم که شما با تحمل چه سختی ها و مشقت هایی چه تهدیدها و اهانت هایی از مدینه النبی و مسجدالحرام فاصله گرفتید و به ناچار به ولایتعهدی طاغوتی چون مامون خلیفه پلید عباسی رضایت دادید آگاهم که دشت های پی درپی و صحراهای خشک و بی آب را همراه دو دژخیم فرستاده مامون طی نمودید و از مدینه به بصره و از بصره به ایران آمده اید.
ای عبد صالح خدا! می دانم که شما را به بصره بردند تا به طرفداران حکومت در بصره بگویند که حاکمیت مطلق همچنان در دست حاکم عباسی است در حالیکه شما بر دلهای مردم حکومت می کردید و حتی هنگامی که به اهواز رسیدید و گرمای هوای اهواز سبب بیماری شما شد مجبور شدید چند روزی را به استراحت بپردازید ولی هنگامی که اطبای آن روز اهواز که مشهور خاص و عام بودند از علم طبابت شما مبهوت شدند دریافتند که شما به مخزن اسرار علوم ارتباط دارید و همین مساله سبب شد دژخیمان همراه موضوع را به خلیفه گزارش کنند. خلیفه ای که شما را به دروغ به ولایتعهدی پیشنهاد کرد تا پایه های حکومت لرزان خود را مستحکم سازد و چند صباحی از فشار سیاسی و اعتراضات مردمی در امان باشد.
ای ولی مومنان ! علت فراخوانده شدن شما به مقر حکومت عباسی در مرو را آن روز که جگر گوشه پاکتان جواد(ع ) هنگام وداع شما در مسجدالحرام زمزمه کرد به یاد دارید آنگاه که گفته بود « دلم نمی خواهد شما از پیش ما بروید چون وداعی که اکنون با خانه خدا کردید به گونه ای است که انگار دگرباره آن را نخواهید دید » .
آن کودک معصوم که بیشتر از هفت ـ هشت سال از عمر شریفش نمی گذشت به خوبی می دانست که ظلم و ستم بنی عباس را حد و حصری نیست ; همچنانکه هارون الرشید پدر بزرگوار شما حضرت موسی بن جعفر را سالها در زندانهای بصره و بغداد زندانی کرد و در نهایت او را به شهادت رساند.
آن سالها نه تنها سادات و علویان و در کل شیعیان ; که حتی سایر افراد و مذاهب متوجه دروغ عباسیان شده بودند که به نام علویان و خونخواهی حسین (ع ) حکومت را از بنی امیه گرفتند و به نام خود سند زدند. اما از هر گوشه ای از بلاد اسلام خصوصا خراسان و طبرستان سیستان و بصره و... فریادهای اعتراض بلند شده بود و در آن مقطع که مامون تازه از مرگ پدر و اعتراض امین ـ برادر خود ـ فارغ شده بود می خواست آرامشی در حکومت خود پدید آورد و سکه ای نو ضرب کند که نام فرزندان علی (ع ) و زهرا(س ) را هم داشته باشد و این شد که علیرغم مخالفت شما با تهدید به مرگ شما را به خراسان فراخواند.
ای وارث محمد(ص ) و ای وارث امیر مومنان علی (ع )! ما که می دانیم همانند اجداد طاهرین خود شما را باکی از شهادت در راه خدا نبود; اما فرزند خردسال شما جواد هنوز برای مواجهه با توطئه ها و طعن دشمنان بسیار خردسال بود و اگر نبود امامت شیعیان لحظه ای از مخالفت و جهاد در مقابل فرعونی همچون مامون کوتاهی نمی کردید.
چه می توانید بکنید در حالیکه آن دوران حتی نام نهادن فرزندان ذکور به نام علی ممنوع بود و عجیب اینکه شما هم به نام جدتان علی (ع ) خوانده شده بودید و در تیررس حقد و کینه حاکمان جبار بودید اما چه می توانید انجام دهید جز دعوتی که قبل از حرکت هم به نزدیکان خود گفته بودید بازگشتی در آن نیست و پس از من جواد(ع ) امام شما خواهد بود.
آن زمانی که مامون برای فراخوان شما تصمیم گرفت می خواست شما را از پیروان و شیعیان خود در مدینه جدا کند و بر ساز و دهل بکوبد که امام شیعیان راه دنیاپرستی را پیش گرفت و معاونت مرا پذیرفت تا از این طریق گله ای بر جایگاه رفیع معنوی شما گذارد در حالیکه در پس این نیت شوم همانا مراقبت از عملکرد شما و زیر نظرداشتن شما هدف پلیدش بود.
ای وارث خون خدا! شما با پذیرفتن این دعوت البته بر ما هم منت نهادید و راههای درست را برای ما آشکار ساختید و چه بسا حضور شما در ایران سبب شده است که این سرزمین سرزمین شیعه لقب بگیرد و بسیاری از امام زادگان دیگر هم راهی این دیار شوند که بارگاه مطهر مزار آنها نیز امروز محفل عاشقان و شیعیان عالم شده است که بارگاه مطهر حضرت معصومه این و احمد بن موسی ـ شاهچراغ (ع ) نیز یکی از این بارگاههای مقدس محسوب می شود.
این جرقه آن روزی در سرزمین ایران زده شد که شما در نیشابور در جمع هزاران تن از اندیشمندان و دانشمندان فرق مختلف آن روز خراسان با بیان حدیث قدسی سلسله الذهب راه شیعیان را در مسیر راه رسول اسلام (ص ) به سمت پروردگار معرفی کردید. از همان زمان همه دانستند که ذکر شما چیزی جز ذکر پروردگار و وحدانیت او نیست .
در همین حال و هواست که همراه زائران از هر دری به سوی ضریح مقدس می نگرم و به رواق دارالولایه که می رسم موضوع ولایتعهدی به خاطرم می آید که چه زجرها کشیدید تا با سردمداران ظلم و فساد همراه نشوید به همین دلیل هم برای پذیرش مسئولیت ولایتعهدی شرط گذاشتید که در هیچ کار سیاسی و امر و نهی حکومتی و عزل و نصب ها دخالتی نکنید به امر قضاوت و داوری نپردازید هیچ سنتی را جابجا نکنید. زیرا هرگونه دخالتی خود تایید حکومت محسوب می شد که شما از آن بیزار بودید.
اما در مقابل چاره ای نداشتید که به مخالفان خود هم بگوئید که تنها اهل عبادت و تهجد نیستید که اهل علم و عمل و مرد سیاست هم هستید همچنانکه جد شما نبی مکرم اسلام (ص ) و علی (ع ) بوده اند. این پاسخی بود به امویان و عباسیان که سالها چنین تبلیغ می کردند که اهل بیت صرفا مقام معنوی دارند و کاری به حکومتداری ندارند!
شما ای آقای ما! می دانستید که مامون چه می خواهد اما خوب می دانستید که چگونه می توانید از پس توطئه های مامون برآیید زیرا اگر این مسئولیت را نمی پذیرفتید توطئه قتل عام شیعیان در دستور کار مامون قرار می گرفت که شما نمی پذیرفتید از دماغ مسلمانی خونی جاری شود.
به صحن دارالاجابه که می رسم همانند صحن های دیگر بارگاه رضوی به نماز می ایستم تا شاید به دلیل خلوص نیت زائران حرم شریف نمازهای من نیز به بالا رود و همانند کسانی نباشم که دعایشان را به آسمان راهی نیست . جایی که انبوهی از زائران ذکر می گویند و قرآن می خوانند و به سمت یک قبله به نماز ایستاده اند.
چه می توانم از خود زمزمه کنم هنگامی که از هر گوشه ای از صحن جامع رضوی و مقابل ایوان معروف به ولیعصر(عج ) زمزمه فرج امام زمان (عج ) به گوش می رسد و در صحن مسجد گوهرشاد نیز طلبه های جوان آنچنان به مباحث علمی مشغول هستند که گویی داستان مواجهه شما را با علمای نصرانی یهودی زرتشتی صائبی بودایی و رومی و... در مجلس معروف مامون را مرور می کنند که هر گروهی که آن روز در سرزمین بزرگ اسلامی ادعای حقانیت داشتند در مقابل شما جمع شده بودند و می دانیم که چگونه شما با استدلال علمی با هر یک براساس مستندات کتاب های مقدس آنها سخن گفتید و آنها را مقهور علم و معرفت خود ساختید. جلسه ای که در ظاهر برای مقابله علمی پیشگامان فلسفی آن روز با شما برپا شده بود افرادی که حتی به اصحاب انکار معروف شده بودند و دقیقا راه مباحثه با آنها را می دانستید که حتی اصحاب انکار که منکر هر فکر و ایده ای غیر از فکر و عقیده خود بودند نه در مقابل شما کم آوردند و بر جامعیت علمی شما مهر تایید زدند.
اگرچه آن روز پاسخ همه شبهات نحله های مختلف را دادید ولی اگر آن سئوالات آن روز بیان نمی شد معلوم نبود فرقه های مختلف آن روز سرزمین بزرگ ایران با چه سفسطه ای اساس کار تبلیغ را در دست خود می گرفتند و مردم را به گمراهی سوق می دادند در حالیکه شما به دانش صحیح وصل بودید و می دانستید حق چیست و حقیقت کدام است
آن دوران مدعیان دروغین فراوان بودند همچنانکه امروز نیز در دنیا ادعاهای دروغ فراوان است اما اگر نبود سنگ بنای درستی که شما و اجداد طاهرین شما و به ویژه امام جعفر صادق (ع ) و موسی کاظم (ع ) نمی گذاشتند امروز پاسخ گفتن به شبهات رنگارنگ یقینا غیرممکن می نمود.
ای آقای من ! از سال 148 هجری قمری که سال تولد شماست ـ که در فردا روزی دیده بر کره ارضی باز کرده اید ـ تا سال 183 که امامت پرشکوه شما آغاز شد و تا سال 201 هجری تا پایان صفر سال 203 هم خون دلهای فراوانی خورده اید اگرچه در ظاهر نام شما بر سکه ها ضرب می شد و حکمرانی زر و زور و تزویر مامون را می دیدید و صبر می کردید. صبری که در نهایت با خوردن انگور آغشته به زهر مامون به اتمام رسید و شما نیز همانند پدران شریف خود به شهادت رسیدید.
تقدیر الهی بر این قرار گرفته بود که شما در خراسان به شهادت برسید همانگونه که حسین (ع ) در کربلا شهید شده بود و رسول گرامی اسلام (ص ) پیشتر از آنکه شما متولد شوید خبرش را داده بود که « جگر گوشه ام پاره تنم در سرزمین خراسان مدفون خواهد شد هیچ مومنی او را زیارت نمی کند مگر آنکه خداوند بهشت را بر او واجب گرداند و بدنش را به آتش جهنم حرام نماید » .
این سخن نیز همانند حدیث سلسله الذهب از همه ائمه معصومین پس از پیامبر اکرم (ص ) نقل شد که زیارت قبر علی ابن موسی الرضا(ع ) اگر با توجه باشد شست وشودهنده گناهان است و از امام موسی بن جعفر(ع ) پدر امام رضا(ع ) هم تکرار شد که : « هر کس قبر فرزندم علی (ع ) را زیارت کند خداوند ثواب هفتاد حج مقبول را برای او مرحمت نماید » .
و در نهایت اینکه از خود امام رضا(ع ) هم روایت شده : « هر که مرا زیارت کند من در سه جا به دیدن او می آیم : اول وقتی نامه های اعمال را تحویل می دهند دوم هنگامی که از صراط می گذرند و سوم موقع ارزشیابی اعمال در روز قیامت » .
در چنین شرایطی است که حق داریم همانند همه زائران حرم مطهر امام رضا(ع ) حتی خوردن آب در سقاخانه حضرت را به نیت شفای جسم و روح بنوشیم و جای جای حرم شریف رضوی را پله های صعود به مقام شریف قرب الهی صالحان و نیکان قرار دهیم . جایی که در دعاهای خود نیز همه پیامبران الهی از آدم تا خاتم را می خوانیم و پروردگار عالم را به ابراهیم خلیل الله و اسماعیل ذبیح الله و موسی کلیم الله و عیسی روح الله و محمد رسول الله قسم می دهیم که یا الهی و سیدی و مولایی طهرنی و طهر لی قلبی و... که ما را پاک نگهدار و پاک بمیران .
وقتی که قدم به خاک خراسان می گذاری در دلت شور زیارت به پا می شود و بی صبرانه مشتاق دیدن بارگاهی می شوی که دل همه مشتاقان به آن راه دارد و حتی ثانیه ها برای حضور در صحن امام رضا(ع ) تعیین کننده می شوند
آی آقای ما گاهی تو را امام غریب می خوانیم اما غیرممکن است آدمها مشکلات و دردها و حتی خواسته های خود را برای غریبه بگویند!
هنگامی که از دشت های وسیع نیشابور می گذشتم فهمیدم که شما برای حرکت از مدینه تا رسیدن به بصره و اهواز و کویرهای ایران و تا رسیدن به مرو چه سختی ها مشقت ها و تهدیدهایی را تحمل کرده اید که در جایی از تاریخ تاریک حکومت های سلطه گر ذکر نشده است حاکمان پلیدی که شما را با تهدید از مدینه به سناباد کشاندند
تقدیر الهی بر این قرار گرفت که شما در خراسان به شهادت برسید و شیعیانت زیارت مزار مطهرت را شفای جسم و روح خود و خاک مزارت را توتیای چشمان خود قرار دهند
تو در سرزمین طوس از هر آشنایی به ما نزدیکتری پس ما را دریاب و در کنار بارگاهت بپذیر و با راهنمایی خود در دنیا و آخرت همراه ما باش

صفات منافقان

ای بندگان خدا شما را به ترس از خدا سفارش می کنم و شما را از منافقان می ترسانم . زیرا آنها گمراه و گمراه کننده اند خطاکار و به خطاکاری تشویق کننده اند به رنگ های گوناگون ظاهر می شوند از ترفندهای گوناگون استفاده می کنند برای شکستن شما از هر پناهگاهی استفاده می کنند و در هر کمینگاهی به شکار شما می نشینند. قلب هایشان بیمار و ظاهرشان آراسته است در پنهانی راه می روند و از بیراهه حرکت می کنند.
وصفشان دارو و گفتارشان درمان اما کردارشان دردی است بی درمان بر رفاه و آسایش مردم حسد می ورزند و بر بلا و گرفتاری مردم می افزایند و امیدواران را ناامید می کنند.
آنها در هر راهی کشته ای و در هر دلی راهی و بر هر اندوهی اشکها می ریزند مدح و ستایش را به یکدیگر قرض می دهند و انتظار پاداش می کشند اگر چیزی را بخواهند اصرار می کنند و اگر ملامت شوند پرده دری می کنند و اگر داوری کنند اسراف می ورزند.
آنها برای هر حق باطلی و برابر هر دلیل شبهه ای و برای هر زنده ای قاتلی و برای هر دری کلیدی و برای هر شبی چراغی تهیه کرده اند.
بااظهار یاس می خواهند به مطامع خویش برسند و بازار خود را گرم سازند و کالای خود را بفروشند سخن می گویند اما به اشتباه و تردید می اندازند وصف می کنند اما فریب می دهند در آغاز راه را آسان و سپس در تنگناها به بن بست می کشانند آنها یاوران شیطان و زبانه های آتش جهنم می باشند :
« آنان پیروان شیطانند و بدانید که پیروان شیطان زیانکارانند » (نهج البلاغه خطبه 194 )

مظهر عفت و تقوا

حضرت فاطمه معصومه (س) در روز اول ذیقعده سال 173 هجری، در شهر مدینه چشم به جهان گشود. این بانوی بزرگوار، از همان آغاز، در محیطی پرورش یافت که پدر و مادر و فرزندان، همه به فضایل اخلاقی آراسته بودند. عبادت و زهد، پارسایی و تقوا، راستگویی و بردباری، استقامت در برابر ناملایمات، بخشندگی و پاکدامنی و نیز یاد خدا، از صفات برجسته این خاندان پاک سیرت و نیکو سرشت به شمار می رفت. پدران این خاندان، همه برگزیدگان و پیشوایان هدایت، گوهرهای تابناک امامت و سکان داران کشتی انسانیت بودند.

 

سرچشمه دانش

 حضرت معصومه (س) در خاندانی که سرچشمه علم و تقوا و فضایل اخلاقی بود، پرورش یافت. پس از آنکه پدر بزرگوار آن بانوی گرامی به شهادت رسید، فرزند ارجمند آن امام، یعنی حضرت رضا (ع) عهده دار امر تعلیم و تربیت خواهران و برادران خود شد و مخارج آنان را نیز بر عهده گرفت. در اثر توجهات زیاد آن حضرت، هر یک از فرزندان امام کاظم (ع) به مقامی والا دست یافتند و زبانزد همگان گشتند. ابن صباغ ملکی در این باره میگوید: «هر یک از فرزندان ابی الحسن موسی معروف به کاظم، فضیلتی مشهور دارد». بدون تردید بعد از حضرت رضا (ع) در میان فرزندان امام کاظم (ع)، حضرت معصومه (س) از نظر علمی و اخلاقی، والامقام ترین آنان است. این حقیقت از اسامی، لقب ها، تعریف ها و توصیفاتی که ائمه اطهار (ع) از ایشان نموده اند، آشکار است و این حقیقت روشن می سازد که ایشان نیز چون حضرت زینب (س) «عالمه غیر معلمه» بوده است. 

 

مظهر فضایل

 حضرت فاطمه معصومه (س) مظهر فضایل و مقامات است. روایات معصومان (ع) فضیلت ها و مقامات بلندی را به آن حضرت نسبت می دهد. امام صادق (ع) در این باره می فرمایند: «آگاه باشید که برای خدا حرمی است و آن مکه است؛ و برای پیامبر خدا حرمی است و آن مدینه است. و برای امیرمؤمنان حرمی است و آن کوفه است. بدانید که حرم من و فرزندانم بعد از من، قم است. آگاه باشید که قم، کوفه کوچک ماست، بدانید بهشت هشت دروازه دارد که سه تای آن ها به سوی قم است. بانویی از فرزندان من به نام فاطمه، دختر موسی، در آن جا رحلت می کند که با شفاعت او، همه شیعیان ما وارد بهشت  می شوند.»

 

مقام علمی حضرت معصومه (س)

 حضرت معصومه (س) از جمله بانوان گرانقدر و والا مقام جهان تشیع است و مقام علمی بلندی دارد. نقل شده که روزی جمعی از شیعیان، به قصد دیدار حضرت موسی بن جعفر (ع) و پرسیدن پرسش هایی از ایشان، به مدینه منوره مشرف شدند. چون امام کاظم (ع) در مسافرت بود، پرسش های خود را به حضرت معصومه (س) که در آن هنگام کودکی خردسال بیش نبود، تحویل دادند. فردای آن روز برای بار دیگر به منزل امام رفتند، ولی هنوز ایشان از سفر برنگشته بود. پس به ناچار، پرسش های خود را باز خواستند تا در مسافرت بعدی به خدمت امام برسند، غافل از این که حضرت معصومه (س) جواب پرسش ها را نگاشته است. وقتی پاسخ ها را ملاحظه کردند، بسیار خوشحال شدند و پس از سپاسگزاری فراوان، شهر مدینه را ترک گفتند. از قضای روزگار در بین راه با امام موسی بن جعفر (ع) مواجه شده، ماجرای خویش را باز گفتند. وقتی امام پاسخ پرسش ها را مطالعه کردند، سه بار فرمود: پدرش فدایش.

    

فضیلت زیارت

 دعا و زیارت، پر و بال گشودن از گوشه تنهایی، تا اوج با خدا بودن است. دعا و زیارت، جامی است زلال از معنویت ناب درکام عطشناک زندگی؛ و زیارت حرم معصومه (س)، بارقه امیدی در فضای غبارآلود زمانه، فریاد روح مهجور در هنگامه غفلت و بی خبری، و نسیمی فرحناک و برخاسته از باغستان های بهشت است. زیارت مرقد فاطمه معصومه (س)، به انسان اعتماد به نفس می دهد، و او را از غرق شدن در گرداب نومیدی باز می دارد و به تلاش بیشتر دعوت می کند. زیارت مزار با صفای کریمه اهل بیت (س)، سبب می شود که زائر حرم، خود را نیازمند پروردگار ببیند، در برابر او خضوع کند، از مرکب غرور و تکبر- که سرچشمه تمامی بدبختی ها و سیه روزی هاست- فرو آید و حضرت معصومه (س) را واسطه درگاه پروردگار عالمیان قرار دهد. بر همین اساس است که برای زیارت آن حضرت، پاداش بسیار بزرگی وعده داده شده و آن، ورود به بهشت است. در این باره از امام جواد (ع) نقل شده که فرمود: «هر کس عمه ام را در قم زیارت کند، بهشت از آن اوست».

 

برگزیدن شهر قم

پس از آنکه حضرت معصومه (ع) به شهر ساوه رسید، بیمار شد. چون توان رفتن به خراسان را در خود ندید، تصمیم گرفت  به قم برود. یکی از نویسندگان در این باره که چرا حضرت معصومه (س) شهر قم را برگزید، می نویسد: «بی تردید می توان گفت که آن بانوی بزرگ، روی ملهم و آینده نگر داشت و با توجه به آینده قم و محوریتی که بعدها برای این سرزمین پیش  می آید - محوریتی که آرامگاه ایشان مرکز آن خواهد بود - بدین دیار روی آورد. این جریان به خوبی روشن می کند که آن بانوی الهی، به آینده اسلام و موقعیت این سرزمین توجه داشته و خود را با شتاب بدین سر زمین رسانده و محوریت و مرکزیت آن را با مدفن خود پایه ریزی کرده است.

 

زیارت حضرت معصومه (س) از منظر روایات

 درباره فضیلت زیارت حضرت معصومه (س) روایات فراوانی از پیشوایان معصوم رسیده است. از جمله، هنگامی که یکی از محدثان برجسته قم، به نام «سعد بن سعد» به محضر مقدس امام رضا (س) شرفیاب می شود، امام هشتم خطاب به ایشان می فرماید: «ای سعد! از ما در نزد شما قبری است». سعد می گوید: فدایت شوم! آیا قبر فاطمه دختر موسی بن جعفر (س) را می فرمایید؟ می فرماید: «آری، هر کس او را زیارت کند، در حالی که به حق  او آگاه باشد، بهشت از آن اوست.»

پیشوای جهان تشیع امام جعفر صادق (س) نیز در این باره می فرماید: «هر کس او را زیارت کند، بهشت بر او واجب گردد». و در حدیث دیگری آمده است: «زیارت او، هم سنگ بهشت است».

 

زیارت مأثور درباره حضرت معصومه (ع)

یکی از ویژگیهای حضرت معصومه (س)، ورود زیارتنامه ای از سوی معصومان (س) درباره ایشان است که پس از حضرت فاطمه زهرا (س)، او تنها بانوی بزرگواری است که زیارت مأثور دارد. بانوان برجسته ای چون: آمنه بنت وهب، فاطمه بنت اسد، خدیجه بنت خویلد، فاطمه ام البنین، زینب کبری، حکیمه خاتون و نرجس خاتون که هیچ شک و تردیدی در مقام بلند و جایگاه رفیع  آن ها نیست. هیچ کدام زیارت مأثور از سوی معصومان (س) ندارند و این نشان دهنده مقام والای این بانوی گرانقدر اسلام است. باشد که شیعیان و پیروان اهل بیت عصمت و طهارت (س) به ویژه بانوان، این مقام بزرگ و عالی را پاس بدارند و همواره الگو و مظهر عفاف و تقوا و حیا باشند. تنها در این صورت است که روح باعظمت این بانوی بزرگ از همه ما خشنود خواهد شد.

 

امام رضا (ع) و لقب «معصومه»

 حضرت فاطمه معصومه (س) بانویی بهشتی، غرق در عبادت و نیایش، پیراسته از زشتی ها و شبنم معطر آفرینش است. شاید یکی از دلایل «معصومه» نامیدن این بانو، آن باشد که عصمت مادرش حضرت زهرا (س) در او تجلی یافته است. بر اساس پاره ای از روایات، این لقب از سوی امام رضا (ع) به این بانوی والامقام اسلام وارد شده است؛ چنان که فقیه بلند اندیش و سپید سیرت شیعه، علامه مجلسی (ع) در اینباره میگوید: امام رضا (ع) در جایی فرمود: «هرکس معصومه را در قم زیارت کند، مانند کسی است که مرا زیارت کرده است».

 

کریمه اهل بیت

 حضرت معصومه (س) در زبان دانشمندان و فقیهان گران قدر شیعه، به لقب «کریمه اهل بیت» یاد می شود. از میان بانوان اهل بیت، این نام زیبا تنها به آن حضرت اختصاص یافته است. بر اساس رویای صادق و صحیح نسب شناس گرانقدر، مرحوم آیت الله مرعشی نجفی، این لقب از طرف امام صادق (ع) بر حضرت معصومه (س) اطلاق شده است. در این رؤیا، امام صادق (ع) به آیت الله نجفی که با دعا و راز و نیاز، تلاش پیگیری را برای یافتن قبر مطهر حضرت زهرا (س) آغاز کرده خطاب فرمود: برتو باد به کریمه اهل بیت.

 

القاب حضرت معصومه (س)

 به طور کلی، سه زیارت نامه برای حضرت معصومه (س) ذکر شده که یکی از آن ها مشهور و دو تای دیگر غیر مشهور است. اسامی و لقب هایی که برای حضرت معصومه (س) در دو زیارت نامه غیر مشهور ذکر شده؛ به قرار ذیل است: طاهره (پاکیزه)،  حمیده (ستوده)؛ بِرّه (نیکوکار)؛ رشیده (حد یافته)؛ تقّیه (پرهیزگار)؛ رضّیه (خشنود از خدا)؛ مرضیّه (مورد رضایت خدا)؛ سیده صدیقه (بانوی بسیار راستگو)؛ سیده رضیّه مرضّیه (بانوی خشنود خدا و مورد رضای او)؛ سیدةُ نساء العالمین (سرور زنان عالم). هم چنین محدثّه و عابده از صفات و القابی است که برای حضرت معصومه (س) عنوان شده است.

 

شفاعت حضرت معصومه (س)

 بالاترین جایگاه شفاعت، از آن رسول گرامی اسلام است که در قرآن کریم، از آن به «مقام محمود» تعبیر شده است. همین طور دو تن از بانوان خاندان رسول مکرم اسلام، شفاعت گسترده ای دارند که بسیار وسیع و جهان شمول است و می تواند همه اهالی محشر را فرا گیرد. این دو بانوی عالی قدر، صدیقه اطهر، حضرت فاطمه زهرا (س) و شفیعه روز جزا، حضرت فاطمه معصومه (س) هستند. در مورد شفاعت گسترده حضرت زهرا (س) همین بس که شفاعت، مهریه آن حضرت است و به هنگام ازدواج، پیک وحی طاقه ابریشمی از سوی پروردگار آورد که در آن، جمله «خداوند مهریه فاطمه زهرا را، شفاعت گنهکاران از امت محمد (ص) قرار داد»، این حدیث از طریق اهل سنت نیز نقل شده  است. پس از فاطمه زهرا (س) از جهت گستردگی شفاعت، هیج بانویی به شفیعه محشر، حضرت معصومه (س) نمی رسد. بر همین اساس است که حضرت امام جعفر صادق (ع) فرمودند: «با شفاعت او، همه شیعیان ما وارد بهشت می شوند».

 

سرّ قداست قم

در احادیث فراوانی به قداست قم اشاره شده است. از جمله امام صادق (ع) قم را حرم اهل بیت (ع) معرفی و خاک آن را، پاک و پاکیزه تعبیر کرده است. همچنین ایشان در ضمن حدیث مشهوری که درباره قداست قم به گروهی از اهالی ری بیان کردند، فرمودند: «بانویی از فرزندان من به نام فاطمه دختر موسی، در آن جا رحلت می کند که با شفاعت، او همه شیعیان ما وارد بهشت می شوند». او می گوید: من این حدیث را هنگامی از امام صادق (ع) شنیدم که حضرت موسی بن جعفر(ع) هنوز دیده به جهان نگشوده بود. این حدیث والا، از رمز شرافت و قداست قم پرده برمی دارد و روشن می سازد که این همه فضیلت و شرافت این شهر که در روایات آمده، از ریحانه پیامبر، کریمه اهل بیت (س)، مهین بانوی اسلام، حضرت معصومه (س) سرچشمه می گیرد که در این سرزمین دیده از جهان فرو می بندد و گرد و خاک این سرزمین را، توتیای دیدگان حور و ملایک می کند.  

 

محبت و مباهات حضرت معصومه (س) به امام هشتم

 مدت 25 سال تمام، حضرت رضا (ع) تنها فرزند نجمه خاتون بود. پس از یک ربع قرن انتظار، سرانجام ستاره ای تابان از دامان نجمه درخشید که هم سنگ امام هشتم (ع) بود و امام (ع) توانست والاترین عواطف انباشته شده و در سودای دلش را بر او نثار کند. بین حضرت معصومه و برادرش امام رضا (ع) عواطف سرشار و محبت شگفت انگیزی بود که قلم از ترسیم آن عاجز است. در یکی از معجزات امام کاظم (ع) که حضرت معصومه (ع) نیز نقشی دارد، هنگامی که نصرانی می پرسد: شما که هستید؟ می فرماید: «من معصومه، خواهر امام رضا (ع) هستم». این تعبیر، از محبت سرشار آن حضرت به برادر بزرگوارش امام رضا (ع) و نیز از مباهات ایشان به این خواهر- برادری سرچشمه می گیرد.

  

سرآمد بانوان

 فاطمه معصومه (س) از جهت شخصیت فردی و کمالات روحی، در بین فرزندان موسی بن جعفر (ع) بعد از برادرش، علی بن موسی الرضا (ع) در والاترین رتبه جای دارد. این درحالی است که بنا بر مستندات رجالی، فرزندان دختر امام کاظم (ع) دست کم هجده تن بوده اند و فاطمه در بین این همه بانوی گران قدر، سرآمد بوده است. حاج شیخ عباس قمی آنگاه که از دختران موسی بن جعفر (ع) سخن می گوید، درباره فاطمه معصومه (س) می نویسد: «بر حسب آنچه به ما رسیده، افضل آن ها، سیده جلیله معظمه، فاطمه بنت امام موسی (ع) معروف به حضرت معصومه است.

   

فضیلت بی نظیر 

 شیخ محمد تقی تُستری، در قاموس الرجال، حضرت معصومه (س) را به عنوان بانوی اسوه معرفی کرد و فضیلت وی را در میان دختران و پسران حضرت موسی بن جعفر (ع)، غیر از امام رضا (ع) بی نظیر دانسته است. ایشان در این زمینه چنین می نویسند:  «در میان فرزندان امام کاظم (ع) با آن همه کثرتشان، بعد از امام رضا (ع) کسی هم شأن حضرت معصومه (س) نیست».  بی گمان این گونه اظهار نظرها و نگرش به شخصیت فاطمه دختر موسی بن جعفر (ع) بر برداشت هایی استوار است که از متن و روایات وارده از ائمه اطهار (ع) به دست آمده است. این روایت ها، مقام هایی را برای فاطمه معصومه (س) برشمرده اند؛ مقامی که نظیر آن، برای دیگر برادران و خواهران وی ذکر نکرده اند و به این ترتیب، نام فاطمه معصومه (س) درشمار زنان برتر جهان قرار گرفته است.

  

بوی وصال

 بی شک اهل بیت پیامبر (ص) چهره های پرفروغی به جهانیان عرضه کرده اند و نامشان مانند ستارگان درخشان در آسمان فضایل می درخشد. درخشان ترین ستاره در میان بانوان هفتمین منظومه ولایت، فاطمه فرزند پاکیزه موسی بن جعفر (ع) است؛ بانویی که سالهاست تشنگان معرفت از حریمش، زلال ایمان می نوشند و عارفان با گذر بر زندگی فرزانه اش و درک لحظه های آسمانی شدنش، درهای عروج را به روی خود می گشایند و بوی وصال را در گستره زمین منتشر می سازند.

 

بانوی کرامت

کویر براى حضورت نورانى مى شود وپنجره هابه شوق رویت، نیمه شبى رابه سوى خورشید باز نمى شوند . کوچه پس کوچه هاى قم به یمن حضورت نورانى مى شوند و سروهاى آزاد به احترامت قیام مى کنند.

آرام آرام، بر پهنه کویر حضور پرولایت شکوفه مى دهد ; غربت به یمن غریب معنامى یابد.

دلم مى خواهد برایتان از بانویى سخن بگویم که خیال سبزتان نیمه شبى بر اقامه سبزش سلام مى دهدو در آینه حرمش چهره آراید.

برایتان از بانویى سخن مى گویم که همانند زینب (س) که براى قیام قربانى داد و خورشید عاشورا را با صبرش تعریف کرد، او هم با قدمهاى پرحیاتش، به سرزمین کویرى قم حیات بخشید ودر رگ ایرانیان خون حمایت از ولایت را جارى ساخت.

برایتان از بانویى سخن مى گویم که به یمن حضورش، شهر قم، مرکز صدور علم ودانش علوى شد و محل رشد وبالندگى .

برایتان از بانویى سخن مى گویم که بارگاه زیبایش، پناهگاه دل هاى عاشقى است که شب هاى چهارشنبه در جمکران بیتوته مى کنند. به نیابت از شیعه در نیمه شب هاى کویرى قم، سربرآستان حرم حضرت دوست مى سایند و براى ظهور گل نرگس دعا مى کنند و از بانوى کرامت، براى شکوفه دادن درخت اجابت استمداد مى طلبند.

معصومه …

معصومه تفسیر معصومیت است که روزگارى در مدینه طلوع کرد، معصومه اقامت غربت است در روزگار غربت نگاه ها، معصومه تفسیر بلند تبعیت است از ولایت .

معصومه نگاه سبزى است که از معصومیت سرچشمه مى گیرد، معصومه، روزگار دلداگى است واز غربت به قربت رسیدن .

معصومه ترجمان بلند عاشوراست و قصه با زینب هم سفرشدن .

معصومه فلسفه شیدایى است و غزل ماندن و بودن، معصومه نگین ایران است که درقم، شهر اقامه مى درخشد .

معصومه ضریت بالاى ارادت به ولایت است، معصومه، قصه بلند مدینه تامشهد است .

معصوم انتهاى متبلور است. معصومه سرسلسله تنهایى است، معصومه فانى فى الله است.

پیام آور عدالت

در دوران ظهور اصل عدالت در همه مسائل کلی و فرعی هستی جریان می یابد به گونه ای که هیچ ستمی به احدی روا نمی شود چنان که امام رضا(ع ) می فرماید :
خدا به وسیله مهدی موعود زمین را از هر گونه ستمی پاک می گرداند و آن گاه که ظهور کند قانون عادلانه را در بین مردم رواج می دهد در نتیجه هیچ کس به کس دیگر ظلم روا نمی دارد . (1 )
امام کاظم (ع ) درباره آیه کریمه « یحیی الارض بعد موتها زمین را پس از مردن زنده می کند » (روم : 24 ) فرمود :
این زنده کردن زمین با باران نیست بلکه خداوند مردانی را برمی انگیزد تا عدالت را زنده کنند پس زمین در پرتو عدل زنده می شود و بی گمان اجرای حد خدا در زمین مفیدتر از چهل روز بارندگی است . (2 )
آن گاه که روزگار حاکمیت آن امام موعود فرا رسید طعم شیرین عدالت به همه جهانیان چشانده می شود. امام باقر(ع ) در این باره می فرماید :
پس از ظهور مهدی (عج ) هیچ حقی از کسی برعهده دیگری نمی ماند مگر آنکه آن حضرت آن را می ستاند و به صاحب حق می دهد . (3 )
عدالت و امنیت
یکی از ویژگی های حکومت حضرت مهدی (عج ) برقراری صلح و امنیت است همان گونه که امام حسن مجتبی (ع ) در حدیثی به این موضوع تصریح می کنند . (4 )
افزون بر روایت ها در بسیاری از کتاب های آسمانی هم بر این امر تصریح شده است برای مثال در کتاب اشعیای نبی آمده است :
« مسکینان را به عدالت داوری خواهد کرد برای مظلومان زمین به راستی حکم خواهد کرد ... » (5 )
نبی مکرم اسلام در بیانی کوتاه امنیت و آرامش را این گونه نشان می دهد.
« زنی بر هودجی نشسته از حجاز تا عراق در کمال آسایش طی طریق می کند و از چیزی نمی هراسد . » (6 )
و امام باقر(ع ) در فرازی دیگر می فرماید : « حتی لایری اثر من الظلم تا جایی که دیگر نشانی از ظلم دیده نمی شود . » (7 )
امام صادق (ع ) نیز گستره عدل مهدوی را در جمله ای بسیار زیبا اینگونه بیان می کند : « به خدا سوگند! عدالت او در داخل خانه هایشان به آنها می رسد همان گونه که سرما و گرما به داخل خانه هایشان نفوذ می کند » . (8 )
اینها اندکی از بسیار و قطره ای از دریای روایت های وارد شده از امامان نور است درباره گستره عدل تنها بازمانده حجج الهی و تنها ذخیره پروردگار برای نمایش عدل و داد بر فراز پهن دشت جهان .
عدالت فراگیر
با ظهور مهدی (عج ) عدالت و امنیت فرجامی خوش می یابد. امام علی (ع ) درباره عدالت گستری و ایمنی عصر ظهور و سرشاری آن دوره از این برکت ها می فرماید :
اگر به تحقق قائم ما قیام کند به واسطه ولایت و عدالت او آسمان آنچنان که باید ببارد می بارد و زمین نیز رستنی هایش را بیرون می دهد و کینه از دلهای بندگان زدوده می شود و میان دد و دام آشتی برقرار می شود به گونه ای که یک زن میان عراق و شام پیاده خواهد رفت و آسیبی نخواهد دید و هر جا قدم می گذارد همه سبزه و رستنی است . (9 )
از این دسته روایات ها برمی آید که در حکومت مهدی (عج ) عدالت فراگیر است و همه بهره های آسمان و زمین بدون تبعیض نصیب همگان خواهد شد همانگونه که امام حسین (ع ) در فرازی مهم می فرماید : « هنگامی که قائم قیام می کند عدل گسترده می شود و این گستردگی عدالت نیکوکار و فاجر را در بر می گیرد » . (10 )
از دیگر نشانه های بی نظیر حکومت مهدوی تقسیم درست و برابر بیت المال و اموال مشترک عمومی است چنان که امام باقر(ع ) فرموده است :
وقتی قائم اهل بیت قیام کند (بیت المال ) را با مساوات تقسیم می کند و نسبت به شهروندان عدل می ورزد. پس هر کس او را اطاعت کند خدا را اطاعت کرده است و سرکشی نسبت به او همانند سرکشی و گناه نسبت به خداست . (11 )
بدیهی است که عدالت گستری حضرت مهدی (عج ) خود زمینه ساز تقویت و پایندگی مشروعیت حکومت ایشان خواهد بود و دل های بیشتر مردم را جذب خواهد کرد .پیامبر گرامی اسلام در این باره روایت می کند.
« وی زمین را از عدل و قسط پر می کند همان گونه که از ستم و جفاکاری پرشده بود. هم ساکنان آسمان و هم ساکنان زمین از او خشنودند » . (12 )
عدالت و امنیت همواره از آرزوهای دیرینه ساکنان زمین و سرلوحه دعوت انبیا و اولیای الهی بوده است که سرانجام امام عصر(عج ) این نهضت را به اذن خداوند با خوشی به پایان خواهد برد و فرد فرد آدمیان بدون هیچ گونه تبعیض و گزینشی طعم شیرین عدالت و امنیت مهدوی را خواهند چشید. آسمان ها و زمین نیز با پیشه کردن عدالت همه نعمت های خود را در اختیار بشر قرار می دهند و ترس و ناامنی و بی عدالتی جای خود را به آرامش و عدل خواهد داد. عدالت مهدوی حکم می کند که ملاک گزینش کارگزاران نیز شایستگی و کاردانی آنهاباشد.
فقرزدایی
اسلام با پذیرش کامل « معیار نیاز » که مبتنی بر حق زندگی برای همگان است تداوم فقر را تحمل نمی کند و با آن به شدت مبارزه می کند. یکی از نگرانی های بزرگ اولیای الهی پیامبر گرامی اسلام و امیرمومنان علی (ع ) در تمامی لحظه های زندگی شان این بود که فقر و نابرابری را از چهره افراد جامعه بزدایند و از راه کسب و کار آبرومندانه و به کارگیری سیاست های صحیح اقتصادی درآمدی کافی و حلال برای مردم فراهم شود.
حکومت حق شرایطی را ایجاد می کند که در آن مردم کمترین امکانات اساسی زندگی را داشته باشند و برای همه کسانی که جویای کارند امکان کار فراهم باشد و افرادی هم که در آمد کافی ندارند یا به هر علتی نمی تواند کار کنند درآمدی به اندازه نیازشان دریافت کنند.
امام علی (ع ) در دوران حکومت کوتاه خود دست کم در کوفه جزئی ترین امکانات اساسی را برای عموم مردم تامین کرد چنان که خود می فرمود :
« کسی در کوفه نیست که در رفاه به سر نبرد حتی پایین ترین افراد نان گندم می خورد سرپناه دارد و از آب گوارا می نوشد » . (13 )
امام زمان (عج ) نیز پس ازامامان معصوم (ع ) در زدودن فقر می کوشد و نه تنها فقر را کاهش می دهد بلکه به حذف کامل آن توفیق می یابد از یک سو سرمایه های مادی فزونی می یابد و رشد اقتصادی پایدار پدید می آید و از دگر سو این امکانات عادلانه توزیع می شود و فشار و ستم سودجویان زیاد خواه از بین می رود. سرانجام مردم نیز سرشار از روحی الهی و آراسته به اخلاق و معرفت و تقوا می شوند چنان که دامنه حرص و آز که سرچشمه گناهانی چون تکاثر و بخل و احتکار و تنازع است برچیده می شود.
از پیامبر اکرم (ص ) روایت است : « در زمان مهدی (عج ) مال خرمن می شود هر کس نزدت مهدی آید و گوید به من مالی ده ! مهدی بی درنگ بگوید بگیر » . (14 )
و اینکه خود مردم هم نیازهای یکدیگر را با جان و دل برآورده می کنند . (15 )
پاورقی :
1 ـ کمال الدین ج 2 ص 272
2 ـ مکیال المکارم ج 1 ص 81
3 ـ تفسیر عیاشی ج 1 ص 62
4 ـ طبرسی احتجاج ج 2 ص .291
5 ـ « عهد عتیق » اشعیای نبی فصل 11 بند 1 ـ .10
6 ـ کنزالعمال ج 14 ص .572
7 ـ طبرسی تفسیر مجمع البیان ج 7 ص .88
8 ـ نعمانی الغیبه ص 297
9 ـ تحف العقول ص .110
10 ـ بحارالانوار ج 27 روایت 24 ص .90
11 ـ همان ج 52 روایت 103 ص .350
12 ـ همان ج .1 ح .11 ص .591
همان ـ ج 40 ـ ص 327
14 ـ بحارالانوار ج 51 ص .88
15 ـ شمس ولایت ص 95 ـ 93
عدالت و امنیت همواره از آرزوهای دیرینه ساکنان زمین و سرلوحه دعوت انبیا و اولیای الهی بوده است . و سرانجام آدمیان طعم شیرین عدالت و امنیت را در حکومت جهانی قائم موعود خواهند چشید
در حکومت مهدی موعود ترس و ناامنی و بی عدالتی جای خود را به آرامش و عدل و امنیت خواهد داد
در عدالت مهدوی ملاک گزینش کارگزاران حکومتی شایستگی و کاردانی آنها می باشد
در حکومت مهدوی فقر زدوده می شود سرمایه های مادی فزونی می یابد و رشد اقتصادی پایدار پدید می آید و فشار و ستم سودجویان از بین می رود