« جهل و نادانی » ویروسی پیش رونده و آفتی زیانبار و آسیبی مهلک و تباه کننده به شمار می رود و به همین دلیل برای شکل گیری جامعه ای رشد یافته و پویا و در حال حرکت سالم و سازنده باید خطرات این آفت و آسیب را آنگونه که لازم است شناخت و به رفع آنها پرداخت .
وقتی قرآن کریم جهل و نادانی را « ظلمت و تاریکی » می نامد و این نقیصه و خطر بزرگ را در تقابل با « نور و روشنایی » که در فرهنگ قرآنی « دانایی و آگاهی » محسوب می شود می داند و سپس می پرسد : « آیا ظلمت و تاریکی با نور و روشنایی همانند می باشند ! » (1 ) به نیکی می توان دریافت که جهل چیست و چه آثار خطرناکی را تولید می کند.
همچنین وقتی قرآن کریم انسان های سفیه و جاهل را در همان حالی که در جهل و سفاهت غوطه می خورند به گونه ای فریفته و درحماقت فرورفته می داند که اعلام می کند : آنان سفیه و نادان می باشند و خود نمی دانند و نمی فهمند!(2 ) باید به شدت خطر و آسیب رسانی آن وقوف حاصل نمود.
و نیز آیه شریفه ای که می فرماید : « سفیهان کر و گنگ و کورند و از ضلالت و گمراهی خود برنمی گردند » (3 ) نشان از عمق خطر جاهلان وجمودگرایان برای اسلام و جامعه اسلامی دارد و همه را به بیداری و هشیاری فرامی خواند
متون روایی اسلام نیز به همین ترتیب خطر جهل را می نمایانند آنجا که اعلام می کنند : « جهل مرگ است » (4 ) و « جاهل مرده ای در میان زندگان است » (5 ) و « حرکت کننده نادان و جاهل همچون سائر و رونده ای است که در بیراهه افتاده و هرچه بیشتر در رفتن تلاش می کند از هدف دورتر می گردد » (6 )
با توجه به آنچه از نظر گذشت جهل و نادانی را که از عوامل و زمینه های بزرگ وقوع واقعه کربلا به شمار می رود نباید کوچک پنداشت و از کنار آن به سهولت گذشت . زیرا جهل ریشه اصلی بیراهه روی مردم جامعه آن روز می باشد و انحراف ها و ضلالت های آنان از این مرداب عفن مایه گرفت و خیانت ها و جنایت ها فسق و فسادها خبائث و پلیدی ها و هر زشتی و تبهکاری صورت گرفته در آن عصر خاستگاهی چون جهالت و ناآگاهی مردم داشت .
تردیدی وجود ندارد که در کالبد شکافی جهل و نادانی های منجر به وقوع حادثه تلخ و رنجزای کربلا نباید سریع و سطحی به این عامل بنگریم که باید از عمق و ریشه های اصلی آن سراغ بگیریم و در این صورت است که بهتر می توانیم به نقش تخریبی جهل در قیام کربلا واقف و آگاه گشته و ژرف تر به زمینه سازی این عامل در وقوع آن واقعه اسف انگیز و دردناک شناخت و بینش حاصل نمائیم .
بررسی های دقیق تاریخی ما را به این واقعیت رهنمون می شود که جهل و نادانی مردم در واقعه کربلا یکباره و سریع به وجود نیامد بلکه دارای سابقه ای طولانی می باشد که به دوران امامت و زمامداری حضرت علی (ع ) باز می گردد و سپس در دوران امامت حضرت امام حسن مجتبی (ع ) تداوم می یابد و سرانجام در حیات و امامت حضرت اباعبدالله الحسین (ع ) در تفکر و رفتار و عملکرد مردم تسری می یابد. در واقع امام حسین (ع ) را باید کشته جهل و نادانی مردم دوران زندگی و امامت حضرت علی (ع ) دانست نه جهلی که سریع و یکباره و در فاصله ای کوتاه شکل گرفته باشد که چنین امری محال و چنین تفکری خطا و محکوم است .
تعمق در آنچه در ذیل می آید نشان می دهد که حکومت بنی امیه چگونه از جهل مردم بهره گرفت و شخصیت حضرت علی (ع ) را در جامعه اسلامی آن روز در غربت فروبرد.
در تاریخ و آثاری همچون النصایح الکافیه مروج الذهب مسعودی تاریخ طبری مناقب ابوحنیفه و شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید آمده است :
در زمان بنی امیه در بیش از هفتاد هزار منبر علی (ع ) را سب می کردند و دشنام می دادند.
کار اطاعت مردم از معاویه به جایی رسیده بود که سب و دشنام علی سنت شده بود و کودکان بر آن سنت متولد می شدند و بزرگان با آن روش می مردند.
به معاویه گفتند : « تو که به آرزویت رسیده ای حالا دیگر از دشنام و لعن علی (ع ) دست بردار » معاویه گفت : « نه چنین نمی کنم تا آن که کودکان بر این لعن تربیت شوند و بزرگان پیر گردند تا دیگر یادکننده ای باقی نماند که یاد و فضیلت های علی را بداند و زنده نگه دارد » (7 )
به این ترتیب دشنام و لعن علی (ع ) آنچنان در قلمرو سلطنت و حاکمیت معاویه رواج یافته بود که هم تبدیل به فرهنگ شد هم ملاک ارزش گذاری بود و هم هنجار اجتماعی . (8 )
بی تردید همین گونه که حضرت علی (ع ) با تبلیغات وسیع دستگاه معاویه در مظلومیت و غربت قرار گرفت و جهل و نادانی ساخته و پرداخته اسلام اموی باعث شد که امام و پیشوای معصوم به عنوان فردی خارج از دین سب و لعن شود و مخالفت و جنگ علیه او مشروع ! قلمداد گردد امام حسین (ع ) که فرزند آن پیشوای الهی بود و تداوم دهنده راه پاک او قربانی جهل مردم گردید و جاهلان فریب خورده در اثر تبلیغات فریبکارانه معاویه قتال با فرزند رسول الله (ص ) را به قصد قربت و به عنوان یک واجب شرعی بر خود لازم و ضروری دانستند!
این آموزه دینی که می فرماید : « انسان جاهل با مکر و حیله دیگران فریب می خورد » (9 ) شاهد گویایی است بر این واقعیت تلخ که جهل و نادانی مردم باعث شد که در دام های مکر و حیله معاویه اسیر شوند و فریب خورند و به گمراهی بیفتند و در برابر علی (ع ) و فرزندش حضرت امام حسین (ع ) قرار گیرند.
مکر و نیرنگ ها و اغواگری های حکومت بنی امیه حتی در میان سپاهیان حضرت علی (ع ) نیز رخنه کرد و اثر گذاشت و آنان را به جهل و قشری گری کشاند به گونه ای که گروهی از آنها در دوره امامت و حکومت امیرمومنان (ع ) با تاثیرپذیری از مکر و نیرنگ های معاویه در مشی و سیره سیاسی و نظامی آن پیشوای معصوم به تردید افتادند و جهل و جمود و قشری گری آنان باعث وارد آمدن ضرر و زیان های جبران ناپذیری به جبهه حق گردید.
در تاریخ آمده است که در جریان جنگ صفین جمع کثیری از یاران علی (ع ) خدمت امام (ع ) رسیدند و عرض کردند : « ما با این که به فضل شما اعتراف داریم ولی در جنگ با معاویه دچار تردید شده ایم ما را به مرزها بفرست تا در آن جا با کفار جنگ کنیم » .
همچنین در همین جنگ صفین بود که مردی از یاران امام علی (ع ) نزد عمار یاسر آمد و به او گفت : « من هنگام خروج از کوفه تا دیشب در باطل بودن معاویه و لزوم جنگ با وی تردید نداشتم اما اکنون دچار شک و تردید شدم زیرا می بینم که ما اذان می گوییم و نماز می خوانیم آنها نیز اذان می گویند و نماز می خوانند . » (10 )
نمونه دیگر که بسیار دردناک و اسف انگیز می باشد مربوط می شود به سیاست شیطانی قرآن بر سر نیزه کردن معاویه و فریفتن سپاهیان حضرت علی (ع ) و بازماندن از ادامه نبرد با دشمن .
معاویه که می دید جنگ صفین نزدیک است که با پیروزی سپاه حضرت علی (ع ) به اتمام رسد توسط عمروعاص به حیله ای دست یازید و آن اینکه دستور داد قرآن ها را سر نیزه کننده و به این علامت که ما حاضریم کتاب خدا را میان خود و شما حاکم قرار دهیم از پیشروی و وارد آمدن آخرین ضربات و مرحله نهایی پیروزی سپاه علی (ع ) جلوگیری کنند.
گروهی از سپاه حضرت علی (ع ) که اسیر جهل و جمود و قشری گری بودند در دام این سیاست شیطانی اسیر شدند و به نزد امام (ع ) آمدند و از او خواستند که دستور دهد جنگ علیه معاویه متوقف گردد. امیرمومنان (ع ) فرمود : « فریب آنان را مخورید که این کار مکر و خدعه است و دستور قرآن این است که ما به جنگ ادامه دهیم . زیرا آنان هرگز حاضر نبوده و نیستند به قرآن عمل شود و اصولا اختلاف ما و آنها بر سر عمل به قرآن است و معاویه و سپاهیانش که می بینند نزدیک است ما به پیروزی و نتیجه نهایی برسیم به این حیله و نیرنگ روی آورده اند. »
این گروه جاهل و نادان از سپاه امام (ع ) پاسخ دادند : « آنان به طور رسمی اعلام می کنند که ما حاضریم قرآن را میان خود و شما حاکم قرار دهیم به همین دلیل ما جنگ با سپاه معاویه را جایز نمی دانیم زیرا از این پس جنگ با آنان جنگ با قرآن است . بنابراین اگر سریع فرمان به متارکه نبرد صادر نکنی همین جا خود تو را قطعه قطعه خواهیم کرد. »
حضرت علی (ع ) به ناچار دستور به ترک جنگ داد و به این ترتیب از شکست اردوگاه باطل در اثر جهل و نادانی گروهی از سپاهیان جلوگیری به عمل آمد و پس از آن جریان حکمیت پیش آمد و دردهای تازه و رنج های مداوم و مظلومیت و غربت امام (ع ) و در پی آن شهادت جانسوز او با نقشه و توطئه منافقی به نام اشعث و به دست مسلمان جاهل و متحجری به نام ابن ملجم به وقوع پیوست .
این گونه بود که جهل و جمود مسلمان نمایانی که علی (ع ) را در مظلومیت و غربت افکندند و اسلام نبوی را منزوی ساختند و اسلام اموی را حاکم و مسلط نمودند در دوران امامت و رهبری حضرت امام حسین (ع ) تداوم یافت و موجب وقوع حادثه کربلا گردید.
به این ترتیب همان شمشیر جهلی که بر فرق علی (ع ) فرود آمد و آن را شکافت بر گلوی مطهر حضرت امام حسین (ع ) نشست . و این « جهل » هنوز هم در جوامع و سرزمین های اسلامی قربانی می گیرد!
پاورقی :
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ قرآن کریم سوره رعد (13 ) آیه 15
2 ـ سوره بقره (2 ) آیه 13
3 ـ سوره بقره (2 ) آیه 18
4 ـ غررالحکم تنظیم موضوعی ج 1 ص 202
5 ـ همان مدرک ص 205
6 ـ همان مدرک ص 206
7 ـ قیام و حیات حسینی موسسه فرهنگی قدر ولایت ص 150 و 151
8 ـ همان منبع ص 151
9 ـ غررالحکم ج 1 ص 210
10 ـ ره توشه راهیان نور دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم ص 120 و 121
بررسی های دقیق تاریخی ما را به این واقعیت رهنمون می شود که جهل و نادانی مردم در واقعه کربلا یکباره و سریع به وجود نیامد بلکه دارای سابقه ای طولانی می باشد که به دوران امامت و زمامداری حضرت علی (ع ) باز می گردد
همان شمشیر جهلی که بر فرق علی (ع ) فرود آمد و آن را شکافت بر گلوی مطهر حسین (ع ) نیز نشست و این « جهل » هنوز هم در جوامع و سرزمین های اسلامی قربانی می گیرد!
بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
جنایت هولناک رژیم صهیونیستی در غزه و قتلعام صدها مرد و زن و کودک مظلوم، بار دیگر چهرهی خونخوار گرگهای صهیونیست را از پشت پردهی تزویرِ سالهای اخیر بیرون آورد و خطر حضور این کافر حربی را در قلب سرزمینهای اُمت اسلام، به غافلان و مسامحهکاران گوشزد کرد.
مصیبت این حادثهی هولناک برای هر مسلمان بلکه برای هر انسان با وِجدان و با شرف در هر نقطهی جهان بسی گران و کوبنده است، ولی مصیبت بزرگتر سکوت تشویقآمیز برخی دولتهای عربی و مدّعی مسلمانی است. چه مصیبتی از این بالاتر که دولتهای مسلمان که باید در برابر رژیم غاصب و کافر و محارب، از مردم مظلوم غزه حمایت میکردند، رفتاری پیشه کنند که مقامات جنایتکار صهیونیست، گستاخانه آنها را هماهنگ و موافق با این فاجعهآفرینیِ بزرگ معرفی کنند؟
سران این کشورها چه جوابی در برابر رسولالله صلیاللهعلیهوآله خواهند داشت؟ چه جوابی به ملتهای خود که یقیناً عزادار این فاجعهاند خواهند داد؟ به یقین امروز دل مردم مصر و اردن و سایر کشورهای اسلامی از این کشتار، پس از آن محاصرهی طولانی غذائی و داروئی لبالب از خون است.
دولت جنایتکار بوش در واپسین روزهای حکمرانی ننگین خود با همدستی در این جنایت بزرگ، رژیم آمریکا را بیش از پیش روسیاه کرد و پروندهی جرائم خود را به عنوان جنایتکار جنگی قطورتر ساخت. دولتهای اروپائی با بیتفاوتی و شاید همراهی خود در این فاجعهی بزرگ، یکبار دیگر دروغ بودن ادعاهای طرفداری از حقوق بشر را ثابت کردند و شرکت خود در جبههی ضدیت با اسلام و مسلمین را نشان دادند. اکنون سئوال من از علماء و روحانیون جهان عرب و رؤسای الازهر مصر این است که آیا هنگام آن نرسیده است که برای اسلام و مسلمین احساس خطر کنید؟ آیا هنگام آن نرسیده است که به واجب نهی از منکر و کلمةُ حقٍ عندَ امامٍ جائر عمل کنید؟
آیا عرصهی دیگری عریانتر از آنچه در غزه و فلسطین در جریان است در همدستی کُفار حربی با منافقان امّت برای سرکوب مسلمانان لازم است، تا شما احساس تکلیف کنید؟
سئوال من از رسانهها و روشنفکران جهان اسلام و بویژه جهان عرب آن است که تا چه هنگام به مسئولیت رسانهئی و روشنفکری خود بیتفاوت خواهید ماند؟ آیا سازمانهای حقوق بشرِ رسوای غرب و شورای باصطلاح امنیت سازمان ملل بیش از این هم ممکن است رسوا شوند؟
همهی مجاهدان فلسطین و همهی مؤمنان دنیای اسلام به هر نحو ممکن موظف به دفاع از زنان و کودکان و مردم بیدفاع غزهاند و هر کس در این دفاع مشروع و مقدس کشته شود شهید است و امید آن خواهد داشت که در صف شهدای بدر و اُحد در محضر رسولالله صلیاللهعلیهوآله محشور شود.
سازمان کنفرانس اسلامی باید در این شرائط حساس به وظیفهی تاریخی خود عمل کند و جبههی یکپارچهئی به دور از ملاحظهکاری و انفعال، در برابر رژیم صهیونیستی تشکیل دهد. باید رژیم صهیونیستی به وسیلهی دولتهای مسلمان مجازات شود. سران آن رژیم غاصب باید به جرم این جنایت و نیز محاصرهی طولانی مدّت، شخصاً محاکمه و مجازات شوند.
ملّتهای مسلمان میتوانند با عزّم راسخ خود این مطالبات را تحقّق بخشند و وظیفهی سیاستمداران و علما و روشنفکران در این بُرهه بسی سنگینتر از دیگران است.
اینجانب به مناسبت فاجعهی غزه روز دوشنبه را عزای عمومی اعلام میکنم و مسئولان کشور را به ادای وظائف خود در این حادثهی غمانگیز فرا میخوانم. وَ سَیعلَمُ الذین ظَلَموا اَیّ مُنقلبٍ یَنقلبون.
سیّدعلی خامنهای
8/دی/1387
عن ابی جعفر(ع ) : « ان الامر بالمعروف والنهی عن المنکر فریضه عظیم بهاتقام الفرائض ... » : همانا امر به معروف و نهی از منکر واجب عظیم و بزرگی است که پابرجایی سایر واجبات به آن بستگی دارد. »
این حدیث شریف بیانگر اهمیت فوق العاده این فریضه و جایگاه ویژه آن در دین مبین اسلام است و از تعبیر رسا و دلپذیر « بهاتقام الفرایض » چنین استفاده می شود که امر به معروف و نهی از منکر از لوازم حکومت اسلامی به شمار می رود. چنانچه شرایط زمان و مکان ویژگی مخاطبان امر به معروف و نهی از منکر را درنظر بگیریم به ضرورت دقت و ظرافت تعیین کننده در انجام این فریضه پی خواهیم برد...
ماه محرم (که حرکت امام حسین (ع ) از مدینه به کربلا سفری در راستای تحقق و احیای امر به معروف و نهی از منکر بوده است ) فرصتی است مغتنم تا مبلغان بخشی از وظیفه الهی خود را انجام دهند...
مفهوم امر و نهی
این دو کلمه عربی وقتی به فارسی ترجمه شوند معنی « فرمان مثبت » و « فرمان منفی » به خود می گیرند « امر » در این جا به معنی فرمان به انجام دادن کاری و « نهی » به معنی فرمان به ترک و انجام ندادن آن کار است . چنانچه ملاحظه می شود نخستین چیزی که در فرمان دادن لازم است و در خود کلمه فرمان (امر یا نهی ) گنجانده شده مساله قدرت است زیرا شخص قوی و مقتدر است که می تواند فرمان بدهد.
مفهوم معروف و منکر
نخستین نکته ای که در این جا جلب توجه می کند وسعت و شمول و جامعیت مفهوم این دو کلمه است زیرا به طوری که از منابع لغوی استفاده می شود « معروف » هر کاری است که خوبی آن به وسیله عقل و شرع شناخته می شود و « منکر » نقطه مقابل آن است ; یعنی منکر هر کاری است که مورد انکار و تقبیح عقل و شرع قرار گیرد...
قرآن و امر به معروف و نهی از منکر
ریشه احکام شرعی را باید در قرآن و تفصیل و شاخه های آن را در سنت جست . قرآن کریم در آیه های فراوانی به فریضه امر به معروف و نهی از منکر اشاره کرده است که به برخی اشاره می شود.
« یومنون بالله والیوم الاخر ویامرون بالمعروف وینهون عن المنکر ویسارعون فی الخیرات واولئک من الصالحین » .
« ولتکن منکم امه یدعون الی الخیر و یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر واولئک هم المفلحون » .
« کنتم خیر امه اخرجت للناس تامرون بالمعروف و تنهون عن المنکر و تومنون بالله » (آل عمران آیات 114 و 104 و 110 )
« ان الله یامرو بالعدل والاحسان وایتا ذی القربی و ینهی عن الفحشا والمنکر ... » (سوره نحل آیه 90 )
از مجموع آیات در این باب درمی یابیم که فریضه امر به معروف و نهی از منکر از نظر اسلام بسیار پراهمیت است و همه از عالی و دانی باید برای اجرای آن همگام و همصدا شوند. درباره آیات امر و نهی بسیار می توان نوشت و شرح داد ولی تنها به نکاتی چند بسنده می کنیم :
1 ـ امر به معروف و نهی از منکر واجب است . این مسئله از بدیهیات است و هیچ یک از مسلمانان در وجوب آن تردید نکرده است .
2 ـ وجوب این فریضه در همه ادیان بوده و امتهای گذشته نیز بدان مکلف بوده اند .
3 ـ امر به معروف و نهی از منکر از شوون پیامبری است .
4 ـ ترک این فریضه علت نابودی جوامع گذشته بوده است .
5 ـ امر به معروف و نهی از منکر از حقوق متقابل مسلمانان است و افراد جامعه اسلامی در برابر آن مسئولند .
6 ـ این فریضه بر آگاهان واجب تر است چون عالمان دین مسئولیت بیشتری دارند .
7 ـ زنان نیز مکلف به امر به معروف و نهی از منکر هستند .
8 ـ امر به معروف و نهی ازمنکر نیازمند کسب قدرت است .
شیوه های عملی امر به معروف و نهی از منکر
هدف اساسی در امر به معروف و نهی از منکر تحقق معروف و زدودن منکر است . برای رسیدن به این هدف باید به دنبال موثرترین شیوه باشیم لذا در این مختصر به برخی از آنها اشاره می شود.
1 ـ تبلیغ عملی
اولین شیوه بسیار موثر در امر به معروف و نهی از منکر تبلیغ عملی است .
مهمترین عامل موفقیت پیامبراکرم (ص ) و ائمه (ع ) در گسترش مکتب در همین نکته نهفته است . پیامبراکرم (ص ) در حفر خندق و ساختن مسجد قبل از این که دیگران را تشویق به این کار کند خود پیشقدم بود همین طور امامان معصوم (ع ).
2 ـ احترام به شخصیت افراد
دومین اصلی که در تاثیر امر به معروف و نهی ازمنکر شایان توجه است احترام به شخصیت افراد می باشد. مرتکبان منکر تا وقتی که متجاهر به گناه نشده اند و علنی دست به آن نیالوده اند محترمند و نباید به هتک حرمت آنها پرداخت .
3 ـ ارشاد تدریجی
این توقع نابجایی است که بخواهیم کسانی را که در گرداب منکرات غلطیده اند یک باره از گرداب درآوریم و از آنها مسلمان زمان سازیم . اصولا تربیت امری تدریجی است و رذایل و فضایل هیچ کدام یک مرتبه در جان انسانها به وجود نمی آیند. و از رموز مهم نزول تدریجی قرآن همین است زیرا قرآن کتاب تربیت است .
4 ـ نرمخویی و محبت
از شیوه های بسیار مهم و موثر در امر به معروف و نهی از منکر نرمخویی و محبت است ; خصلتی که موفقیت پیامبراکرم (ص ) بنا به تصریح قرآن کریم مرهون آن بوده است .
سخن تا توانی به آزرم گوی
درشتی مکن در سخن نرم گوی
به شیرین زبانی و لطف و خوشی
توانی که پیلی به مویی کشی
5 ـ تشویق به ارزشها
از امتیازات مکاتب الهی همین تشویق به خوبیهاست . پیامبراکرم (ص ) از عنصر تشویق برای پیشبرد اهداف خود فراوان استفاده می کرد. برای آنان که دو رکعت نماز برای خدا خوانده بودند جایزه تعیین می کرد.
پستهای حساس سیاسی فرهنگی و نظامی را به افراد لایقی می سپرد و بدین ترتیب امت را به نیکی و پاکی دعوت می فرمود. که « اسامه بن زید » هجده ساله را فرمانده لشکر قرار داد و... و بدین ترتیب امت را به نیکی و پاکی دعوت می فرمود.
6 ـ ایجاد فضای امر و نهی
بدون تردید محیط هر چند نقش زیربنائی ندارد ولی در پرورش فضایل و رذایل نقش اساسی دارد. رسالت انبیا نیز مبتنی بر این اصل بود که محیط را به گونه ای آماده سازند تا خود مردم « قائم به قسط و عدالت » باشند « لیقوم الناس بالقسط » . لذا پیامبراکرم (ص ) می فرماید : « کلکم راع و کلکم مسوول عن رعیته » .
7 ـ برخورد عملی با مرتکبان منکر
اگر در کنار شیوه های گذشته این شیوه را مدنظر نداشته باشیم بدون شک امر به معروف و نهی از منکر ابتر و بی ثمر خواهد ماند.
مراتب امر به معروف و نهی از منکر
برای این امر به معروف و نهی از منکر سه مرحله شمرده شده :
1 ـ انکار قلبی
مسلمان باید همواره خواستار معروف و بیزار از منکر باشد و این خصلت در او نهادینه شده باشد اما این مرتبه کافی نیست بلکه مسلمان باید به هر شکل ممکن علاقه مندی خود به معروف و نفرت خود از منکر را نشان دهد و در آینه چهره خود نمایان سازد و این حداقل انتظاری است که از او می رود.
این مرحله خود شرایط گوناگونی دارد چون : نگاه کردن خاموش ماندن سر به زیر انداختن روی گرداندن ندیده گرفتن طرف اخم کردن و...
2 ـ انکار زبانی
گاه ممکن است از امر به معروف و نهی از منکر در سطح نخست یعنی انکار قلبی نتیجه مطلوب گرفته نشود. در این جا لازم است به مرحله بعدی برویم ; یعنی خیلی ساده از تارک معروف و عامل به منکر بخواهیم دست از رفتارش بردارد. این مرتبه نیز خود دارای مراتبی است مانند سربسته سخن گفتن پند دادن سخن ملایم گفتن و سرانجام به صراحت سخن گفتن .
3 ـ اقدام عملی
گاهی نیز مشاهده می شود که منکر چنان در فردی ریشه دار شده که با زبان ریشه کن نمی شود و نیازمند عمل است که « به عمل کار برآید به سخنرانی نیست » .
در چنین مرتبه ای است که باید به اقدام عملی دست زد. مقصود از اقدام عملی هرگونه فعالیت هدفدار و مشروعی است که زمینه را برای ریشه کنی فساد و رشد معروف فراهم می سازد.
حرکت امام حسین (ع ) از مدینه تا کربلا هجرتی در راستای تحقق و احیای امر به معروف و نهی از منکر بوده است
« معروف » هر کاری است که خوبی آن به وسیله عقل و شرع شناخته می شود و « منکر » نقطه مقابل آن است یعنی هر کاری که مورد انکار و تقبیح عقل و شرع قرار گیرد
تبلیغ « عملی » شیوه ای مهم و بسیار موثر در امر به معروف و نهی از منکر به شمار می رود
محمد اکرمی
عن ابی جعفر(ع ) : « ان الامر بالمعروف والنهی عن المنکر فریضه عظیم بهاتقام الفرائض ... » : همانا امر به معروف و نهی از منکر واجب عظیم و بزرگی است که پابرجایی سایر واجبات به آن بستگی دارد. »
این حدیث شریف بیانگر اهمیت فوق العاده این فریضه و جایگاه ویژه آن در دین مبین اسلام است و از تعبیر رسا و دلپذیر « بهاتقام الفرایض » چنین استفاده می شود که امر به معروف و نهی از منکر از لوازم حکومت اسلامی به شمار می رود. چنانچه شرایط زمان و مکان ویژگی مخاطبان امر به معروف و نهی از منکر را درنظر بگیریم به ضرورت دقت و ظرافت تعیین کننده در انجام این فریضه پی خواهیم برد...
ماه محرم (که حرکت امام حسین (ع ) از مدینه به کربلا سفری در راستای تحقق و احیای امر به معروف و نهی از منکر بوده است ) فرصتی است مغتنم تا مبلغان بخشی از وظیفه الهی خود را انجام دهند...
مفهوم امر و نهی
این دو کلمه عربی وقتی به فارسی ترجمه شوند معنی « فرمان مثبت » و « فرمان منفی » به خود می گیرند « امر » در این جا به معنی فرمان به انجام دادن کاری و « نهی » به معنی فرمان به ترک و انجام ندادن آن کار است . چنانچه ملاحظه می شود نخستین چیزی که در فرمان دادن لازم است و در خود کلمه فرمان (امر یا نهی ) گنجانده شده مساله قدرت است زیرا شخص قوی و مقتدر است که می تواند فرمان بدهد.
مفهوم معروف و منکر
نخستین نکته ای که در این جا جلب توجه می کند وسعت و شمول و جامعیت مفهوم این دو کلمه است زیرا به طوری که از منابع لغوی استفاده می شود « معروف » هر کاری است که خوبی آن به وسیله عقل و شرع شناخته می شود و « منکر » نقطه مقابل آن است ; یعنی منکر هر کاری است که مورد انکار و تقبیح عقل و شرع قرار گیرد...
قرآن و امر به معروف و نهی از منکر
ریشه احکام شرعی را باید در قرآن و تفصیل و شاخه های آن را در سنت جست . قرآن کریم در آیه های فراوانی به فریضه امر به معروف و نهی از منکر اشاره کرده است که به برخی اشاره می شود.
« یومنون بالله والیوم الاخر ویامرون بالمعروف وینهون عن المنکر ویسارعون فی الخیرات واولئک من الصالحین » .
« ولتکن منکم امه یدعون الی الخیر و یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر واولئک هم المفلحون » .
« کنتم خیر امه اخرجت للناس تامرون بالمعروف و تنهون عن المنکر و تومنون بالله » (آل عمران آیات 114 و 104 و 110 )
« ان الله یامرو بالعدل والاحسان وایتا ذی القربی و ینهی عن الفحشا والمنکر ... » (سوره نحل آیه 90 )
از مجموع آیات در این باب درمی یابیم که فریضه امر به معروف و نهی از منکر از نظر اسلام بسیار پراهمیت است و همه از عالی و دانی باید برای اجرای آن همگام و همصدا شوند. درباره آیات امر و نهی بسیار می توان نوشت و شرح داد ولی تنها به نکاتی چند بسنده می کنیم :
1 ـ امر به معروف و نهی از منکر واجب است . این مسئله از بدیهیات است و هیچ یک از مسلمانان در وجوب آن تردید نکرده است .
2 ـ وجوب این فریضه در همه ادیان بوده و امتهای گذشته نیز بدان مکلف بوده اند .
3 ـ امر به معروف و نهی از منکر از شوون پیامبری است .
4 ـ ترک این فریضه علت نابودی جوامع گذشته بوده است .
5 ـ امر به معروف و نهی از منکر از حقوق متقابل مسلمانان است و افراد جامعه اسلامی در برابر آن مسئولند .
6 ـ این فریضه بر آگاهان واجب تر است چون عالمان دین مسئولیت بیشتری دارند .
7 ـ زنان نیز مکلف به امر به معروف و نهی از منکر هستند .
8 ـ امر به معروف و نهی ازمنکر نیازمند کسب قدرت است .
شیوه های عملی امر به معروف و نهی از منکر
هدف اساسی در امر به معروف و نهی از منکر تحقق معروف و زدودن منکر است . برای رسیدن به این هدف باید به دنبال موثرترین شیوه باشیم لذا در این مختصر به برخی از آنها اشاره می شود.
1 ـ تبلیغ عملی
اولین شیوه بسیار موثر در امر به معروف و نهی از منکر تبلیغ عملی است .
مهمترین عامل موفقیت پیامبراکرم (ص ) و ائمه (ع ) در گسترش مکتب در همین نکته نهفته است . پیامبراکرم (ص ) در حفر خندق و ساختن مسجد قبل از این که دیگران را تشویق به این کار کند خود پیشقدم بود همین طور امامان معصوم (ع ).
2 ـ احترام به شخصیت افراد
دومین اصلی که در تاثیر امر به معروف و نهی ازمنکر شایان توجه است احترام به شخصیت افراد می باشد. مرتکبان منکر تا وقتی که متجاهر به گناه نشده اند و علنی دست به آن نیالوده اند محترمند و نباید به هتک حرمت آنها پرداخت .
3 ـ ارشاد تدریجی
این توقع نابجایی است که بخواهیم کسانی را که در گرداب منکرات غلطیده اند یک باره از گرداب درآوریم و از آنها مسلمان زمان سازیم . اصولا تربیت امری تدریجی است و رذایل و فضایل هیچ کدام یک مرتبه در جان انسانها به وجود نمی آیند. و از رموز مهم نزول تدریجی قرآن همین است زیرا قرآن کتاب تربیت است .
4 ـ نرمخویی و محبت
از شیوه های بسیار مهم و موثر در امر به معروف و نهی از منکر نرمخویی و محبت است ; خصلتی که موفقیت پیامبراکرم (ص ) بنا به تصریح قرآن کریم مرهون آن بوده است .
سخن تا توانی به آزرم گوی
درشتی مکن در سخن نرم گوی
به شیرین زبانی و لطف و خوشی
توانی که پیلی به مویی کشی
5 ـ تشویق به ارزشها
از امتیازات مکاتب الهی همین تشویق به خوبیهاست . پیامبراکرم (ص ) از عنصر تشویق برای پیشبرد اهداف خود فراوان استفاده می کرد. برای آنان که دو رکعت نماز برای خدا خوانده بودند جایزه تعیین می کرد.
پستهای حساس سیاسی فرهنگی و نظامی را به افراد لایقی می سپرد و بدین ترتیب امت را به نیکی و پاکی دعوت می فرمود. که « اسامه بن زید » هجده ساله را فرمانده لشکر قرار داد و... و بدین ترتیب امت را به نیکی و پاکی دعوت می فرمود.
6 ـ ایجاد فضای امر و نهی
بدون تردید محیط هر چند نقش زیربنائی ندارد ولی در پرورش فضایل و رذایل نقش اساسی دارد. رسالت انبیا نیز مبتنی بر این اصل بود که محیط را به گونه ای آماده سازند تا خود مردم « قائم به قسط و عدالت » باشند « لیقوم الناس بالقسط » . لذا پیامبراکرم (ص ) می فرماید : « کلکم راع و کلکم مسوول عن رعیته » .
7 ـ برخورد عملی با مرتکبان منکر
اگر در کنار شیوه های گذشته این شیوه را مدنظر نداشته باشیم بدون شک امر به معروف و نهی از منکر ابتر و بی ثمر خواهد ماند.
مراتب امر به معروف و نهی از منکر
برای این امر به معروف و نهی از منکر سه مرحله شمرده شده :
1 ـ انکار قلبی
مسلمان باید همواره خواستار معروف و بیزار از منکر باشد و این خصلت در او نهادینه شده باشد اما این مرتبه کافی نیست بلکه مسلمان باید به هر شکل ممکن علاقه مندی خود به معروف و نفرت خود از منکر را نشان دهد و در آینه چهره خود نمایان سازد و این حداقل انتظاری است که از او می رود.
این مرحله خود شرایط گوناگونی دارد چون : نگاه کردن خاموش ماندن سر به زیر انداختن روی گرداندن ندیده گرفتن طرف اخم کردن و...
2 ـ انکار زبانی
گاه ممکن است از امر به معروف و نهی از منکر در سطح نخست یعنی انکار قلبی نتیجه مطلوب گرفته نشود. در این جا لازم است به مرحله بعدی برویم ; یعنی خیلی ساده از تارک معروف و عامل به منکر بخواهیم دست از رفتارش بردارد. این مرتبه نیز خود دارای مراتبی است مانند سربسته سخن گفتن پند دادن سخن ملایم گفتن و سرانجام به صراحت سخن گفتن .
3 ـ اقدام عملی
گاهی نیز مشاهده می شود که منکر چنان در فردی ریشه دار شده که با زبان ریشه کن نمی شود و نیازمند عمل است که « به عمل کار برآید به سخنرانی نیست » .
در چنین مرتبه ای است که باید به اقدام عملی دست زد. مقصود از اقدام عملی هرگونه فعالیت هدفدار و مشروعی است که زمینه را برای ریشه کنی فساد و رشد معروف فراهم می سازد.
حرکت امام حسین (ع ) از مدینه تا کربلا هجرتی در راستای تحقق و احیای امر به معروف و نهی از منکر بوده است
« معروف » هر کاری است که خوبی آن به وسیله عقل و شرع شناخته می شود و « منکر » نقطه مقابل آن است یعنی هر کاری که مورد انکار و تقبیح عقل و شرع قرار گیرد
تبلیغ « عملی » شیوه ای مهم و بسیار موثر در امر به معروف و نهی از منکر به شمار می رود
در حالیکه فلسطینی های ساکن غزه زیر شدیدترین فشارهای ناشی از محاصره نظامی توسط ارتش صهیونیستی قرار گرفته اند. جهان همچنان در برابر این فاجعه چشم فرو بسته و سکوت مرگبار اختیار کرده است .
در حالیکه بستن گذرگاه های غزه بدست نظامیان صهیونیست وارد بیست و ششمین روز خود شده است وزارت جنگ رژیم صهیونیستی اعلام کرد گذرگاه های باریکه غزه همچنان بسته می ماند.
رژیم صهیونیستی با بستن کامل گذرگاه های غزه مانع از ورود دارو مواد غذایی و سوخت به این منطقه شده است .
براساس این گزارش در روزهای اخیر غزه با بدترین شرایط انسانی روبرو شده است .
نیروگاه برق غزه هم روز گذشته به علت تمام شدن سوخت از فعالیت باز ایستاد.
کنعان عبید معاون رئیس بخش انرژی غزه به خبرگزاری فرانسه گفت : این نیروگاه باوجود ممانعت رژیم صهیونیستی از ورود تجهیزات مورد نیاز فعالیت نسبی خود را از سر گرفته بود و برای راه اندازی آن از تجهیزات یدکی ساخت داخل استفاده می شد.
در این اوضاع حملات رژیم صهیونیستی به کرانه باختری و غزه پیوسته ادامه دارد به طوری که بامداد دیروز نظامیان رژیم صهیونیستی در عملیاتی در نابلس درکرانه باختری 8 فلسطینی را به اسارت گرفتند .
منابع بیمارستانی در غزه نیز از زخمی شدن سه فلسطینی در یورش نظامیان صهیونیست خبر دادند .
در این حال صدها شهروند ساکن غزه روز یکشنبه برای گرامیداشت یاد 263 بیمار فلسطینی که به علت نبود برق دارو و ملزومات بیمارستانی جان خود را از دست دادند تحصن کردند.
در این میان اتحادیه عرب هم تنها به هشدار شفاهی به رژیم صهیونیستی درباره عواقب حمله گسترده و قریب الوقوع احتمالی به غزه بسنده کرد.
از سوی دیگر کارن ابوزید رئیس آژانس کمک رسانی به آوارگان فلسطینی آنروا از احتمال اشاعه کم خونی در بین ساکنان نوار غزه به دلیل سوتغذیه خبر داد. وی هم چنین از افزایش انواع بیماری ها در نوار غزه به دلیل محاصره این منطقه و عدم امکانات پزشکی و دارویی خبر داد.
محسن ابورمضان عضو کمیته بین المللی مبارزه با تحریم نوار غزه نیز از جامعه بین المللی خواست تا با اعمال فشار علیه رژیم صهیونیستی این رژیم را وادار به بازگشایی گذرگاه ها و ورود کمک های انسانی و غذایی به نوار غزه کنند تا از وقوع فاجعه انسانی جلوگیری شود.
وی در گفت وگو با شبکه الجزیره تاکید کرد : محاصره نظامی اسرایل علیه غزه و بستن گذرگاه های این منطقه مجازات گروهی مردم فلسطین است و اشغالگران می خواهند با گرسنه نگه داشتن مردم آنها را به دلیل مقاومت شان در برابر اشغالگری مجازات کنند.
این مقام کمیته بین المللی مبارزه با تحریم گفت : اسراییل تاکنون از فعالیت 30 سازمان حقوق بشر در اراضی فلسطینی تحت اشغال و ورود آنها به غزه جلوگیری کرده است .
طاهر نونو سخنگوی دولت حماس نیز تاکید کرد : با توجه به تداوم حملات اسراییل علیه ملت فلسطین عملا آتش بس با اشغالگران لغو شده است .
وی گفت : اسراییل به هیچ یک از تعهداتش در قبال آتش بس از جمله توقف حملات بازگشایی گذرگاه ها و لغو محاصره غزه عمل نکرده است .
در همین حال داوود شهاب سخنگوی جنبش جهاد اسلامی فلسطین بر حق گروه های مقاومت در واکنش به حملات مداوم رژیم اشغالگر علیه فلسطینیان محاصره شده در نوار غزه تاکید کرد.
ابوحمزه سخنگوی اطلاع رسانی گردان القدس شاخه نظامی این جنبش نیز نسبت به تداوم اقدامات خصمانه رژیم صهیونیستی علیه کرانه باختری و نوار غزه هشدار داد.
وی افزود : تا زمانی که اشغالگران به آتش بس پایبند نیستند سخن گفتن از تمدید آتش بس امکان پذیر نیست .
این مقام نظامی جنبش جهاد تاکید کرد : طی ماه آبان 17 فلسطینی در حملات اسراییل علیه غزه به شهادت رسیدند و تحریم غزه و بستن گذرگاه ها نیز هم چنان ادامه دارد به همین دلیل گردان القدس واکنش به این اقدامات را امری واجب می داند و حملات موشکی به شهرک های سدروت و عسگلان در واکنش به این اقدامات صورت گرفته است .
اسماعیل رضوان یکی از رهبران جنبش حماس نیز از گروه های فلسطینی خواست تا در خصوص تداوم آتش بس با رژیم اشغالگر تجدیدنظر کند.
وی عنوان داشت : ادامه آتش بس با توجه به شرایط کنونی و عدم پایبندی اشغالگران به تعهداتشان دشوار به نظر می رسد. در همین حال سازمان های زنان حزب الله لبنان با برپایی تظاهراتی در جنوب این کشور خواستار شکستن محاصره غزه شدند.
شرکت کنندگان در این تظاهرات شعارهایی را در اعلام همبستگی و همدردی با مردم غزه سر داده و اقدامات اشغالگران در این منطقه را محکوم کردند.
تظاهر کنندگان که پرچم های لبنان فلسطین و پرچم های مقاومت را در دست داشتند با در دست گرفتن پلاکاردهایی حمایتشان را از ملت محاصره شده غزه اعلام کردند.
این تظاهرات تا مقابل یکی از مراکز کنترل مرزی رژیم صهیونیستی در جنوب لبنان و با سر دادن شعارهایی علیه اشغالگران ادامه یافت .