گلهای بوستان انقلاب

وبلاگ اطلاع رسانی پایگاه مقاومت شهید دهنوی محله میرآباد ارجمند شهرستان نرماشیر

گلهای بوستان انقلاب

وبلاگ اطلاع رسانی پایگاه مقاومت شهید دهنوی محله میرآباد ارجمند شهرستان نرماشیر

شهید رجایی

عکس معروف پیرمردی که در یکی از سفرها چانه شهید رجائی را گرفته است و آن دو به یکد دیگر چشم دوخته اند از عکس های ماندنی و معنادار دوران خدمت گزاری آن شهید است .
وقتی آن عکس اولین بار به حضورش تقدیم شد با تبسم حاکی از رضایت باطنی فضای پرمسئولیت سنگین خویش را برای خود و یارانش ترسیم کرد.
بعد از فرار بنی صدر وقتی شهید رجایی برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری اعلام آمادگی کرد برخی از یارانش خواستند از همان عکس معروف برای پوستر تبلیغاتی وی استفاده کنند. بنابر این در زیر آن عکس از قول آن پیرمرد نوشتند : من از تو حمایت می کنم ولی از تو می خواهم که بروی اسلام را پیاده کنی . آن بزرگوار با این نوشته مخالفت کرد و گفت : این دروغ است ! چون این پیرمرد در این دیدار چیز دیگری به من گفته است نه آن چه نوشته اند!
هدف اسلام است نه مقام
اومی گفت : وقتی کسی می گوید : من عضو انجمن یا مجمع اسلامی هستم بلافاصله باید بداند که چندصد هزار شهید و معلول (جانباز) زیر گوش او می گویند : پیام ما که شهید (و جانباز) شدیم این است که اسلام در جامعه پیاده شود.
شما خانواده های شهدا باید همیشه ناظر به جریانات اجتماعی و کارها باشید و باید از نخست وزیر وزیران و تمام دست اندرکاران بخواهید آرمان شهیدان را دنبال کنند تا اسلام در جامعه تحقق یابد.
شما باید هر وقت مرا می بینید بپرسید چه می کنی حتی سر من فریاد بکشید ـ البته فریادی برادرانه همچون اعضای یک خانواده ـ که برای مستضعفان چه کرده ای
شما باید اگر من رئیس جمهور شدم زیر گوش من بگویید : فلانی ! مسئله همین جا تمام نمی شود. قرار نبود که رئیس جهمور شوی و همین ! اسلام چه شد ما وقتی به جوان ها و کوچک ترها و مردم می رسیم باید هی از دست آوردهای انقلاب بگوییم ; اما وقتی به مسئولان می رسیم که یکی از آنان خودمان هستیم باید جلو آیینه باشیم و بگوییم : آی فلانی ! اسلام چه شد چه قدر از اسلام را پیاده کرده ای !
خاصیت انسان
شهید رجائی می گفت : هیچ وقت اظهار درد چاره کار نیست . هرچه از این مقوله گفته شود از سختی ها گله و شکایت شود جز این که اعصاب را خسته و ناراحت سازد و غمی بر غم ها بیفزاید اثری ندارد. برای رفع گرفتاری و جبران آن باید اقدام به کار نمود و تا آن جا که میسور است باید برای حل مشکلات قیام کرد. خاصیت و خصوصیت انسان خداجو همین است که از مشکل نهراسد و به جای شکوه و شکایت و صرف وقت بیهوده در بیان درد همت خود را در راه رفع موانع و تاختن به سوی هدف متعالی خویش به کار بندند. همه ما وظیفه داریم به جای داشتن روحیه منفی و زبان یاس و ملال نقش مثبت و فعال خود را در راه اجرای اهداف انقلاب ایفا کنیم .
یک روز عصر برای کسب تکلیفی وارد اتاق کارش شدم . او با استفاده از فرصت فراغت از جلسات مشغول کار جاری و درحال مطالعه نامه ها بود. به نظرم آمد کمی خسته است . پس از سلام طبق عادت گفتم : خسته نباشید. با نگاه معنادارش درحالی که تبسم رضایتمندانه ای بر لب داشت گفت : ممنونم و متشکر. بعد از کمی پرسش و پاسخ ادامه داد : فلانی ! آیا بهتر نیست به جای عبارت « خسته نباشید » که در آن از یاد خدا غفلت شده است همان اصطلاح خداشناختی را متداول کنیم و بگوییم : « خدا قوت » !
در این عبارت دو نکته منظور شده است : یکی نیرو بخشیدن به مخاطب خود و دیگری یادآوری این نکته که این نیرو و توان از آن خداست و از سوی اوست که به انسان داده می شود تا برای خدمت به جامعه مورد بهره برداری قرار گیرد.
شهیدان مسئولیت دولت
یک بار در جلسه ای با حضور شهید رجائی بحث روز قیامت حساب و کتاب الهی مطرح بود. ایشان گفت : شما در مرحله اول به فکر حساب و کتاب خدا نباشید! به یک مرحله پایین تر فکر کنید! ببینید اگر همه شهیدان را خداوند در روز قیامت به صف کند و شما از جلوی آنان بگذرید و آنان به شما بگویند : با این انقلاب که ما به دست شما دادیم چه کردید شما چه جوابی دارید به آنان بدهید اگر جواب شهیدان را دادید جواب خدا را هم می توانید بدهید!
احترام به شخصیت
شیوه امتحان گرفتن آقای رجائی بسیار آموزنده بود. او به دانش آموزان شخصیت می داد و با شناختی که از آنان در طول دوره تدریس داشت بیش تر به همان آموخته های شان تکیه می کرد و از سایر همکارانش برای مراقبت جلسه امتحان استفاده نمی کرد. بیش ترین موفقیت او در این راه بود که در همان جلسات اول در کلاس روان شناسی می کرد و مشخصات هر دانش آموز را به راحتی در ذهن می سپرد و به تدریج تقریبا به خصوصیات روحی و تحصیلی هر یک پی می برد.
وقتی ساعت امتحان فرا می رسید در ابتدای تذکر کوتاهی می داد و از همه می خواست که وظیفه حفظ آرامش در امتحان را رعایت کنند و بیش از این به خود و دیگران زحمت نمی داد. آن گاه تنها با طمانینه ای خاص در گوشه ای بر روی صندلی می نشست و خود را با مطالعه قرآن یا کتابی سرگرم می کرد. همین امر موجب می شد که جلسه امتحان وی به جلسه بروز و انعکاس شخصیت مطلوب دانش آموزان تبدیل شود و کسی عکس العمل ناخوشایندی نشان ندهد. اگر دانش آموزی از عهده امتحان بر نمی آمد تقلب نمی کرد. آن چه می دانست می نوشت یا برگه خود را سفید می داد در پایان جلسه امتحان آخر سال هم معمولا در یک یادداشتی تعدادی از کتاب های اعتقادی و سیاسی اجتماعی مفید را به دانش آموزان معرفی می کرد تا در ایام فراغت تابستان مطالعه و از آنها بهره برداری کنند.
رعایت ادب با سلام
ایمان و تقوا در رفتار آقای رجائی موج می زد. نگاهش به همه پاک و رفتارش خیلی جدی و حساب شده بود و در عین حال همیشه تبسم شیرین و معناداری بر لب هایش دیده می شد. در دستورهایی که می داد هیچ گاه تحکم تلخی و خشکی در آنها دیده نمی شد. وقتی با کسی روبه رو می شد در نهایت ادب و تواضع و در عین حال با حفظ حریم و فاصله ای که لازم می دید مواجه می شد به راحتی انتقادها را می پذیرفت و با کمال خوش رویی و متانت حرف دل و عقیده اش را ـ مستقیم و غیرمستقیم ـ اظهار می کرد.
دانش آموزی روز جلسه امتحان وقتی لحظه ای او را در پله های سالن تنها دید با شتاب پیش رفت و بی آن که سلام کند و احترامش را نگه دارد بدون مقدمه درباره امتحان از وی پرسشی کرد. او با آرامش و وقار خاصی اول به آن دانش آموز سلام کرد و بعد جوابش را به مهربانی داد. خود همان دانش آموز می گفت : از بزرگواری او خیلی خجالت کشیدم و از رفتار کریمانه اش ادب و انسانیت و درس زندگی آموختم . (برگرفته از کتاب رمز جاودانگی حسن عسکری راد)

سنگر فرهنگ


آب که از سرچشمه می جوشد زلال و بی آلایش است . به هنگام جریان در مسیر کم کم رنگ و بوی آن دگرگون می شود و زلالی و شفافیت خود را از دست می دهد. آلودگی اگر به چشم دیده شود به خودی خود سبب پرهیز از مصرف می گردد. اگر به گونه ای نامحسوس به میکروب کشنده در آمیزد هر چند به ظاهر صاف و زلال نماید خطرناک خواهد بود و با هشدار آگاهان باید از آن پرهیز شود.
باورهای دینی و آموزه های مذهبی همانند آب روان و شفافی می مانند که از سرچشمه زلال وحی منشا گرفته و در گذر زمان ممکن است به انگیزه های گوناگون از سوی دیگراندیشان و افرا دو جریانهای گوناگون دچار تحریف و التقاط گردند.
از این روی همواره باید آموزه ها و باورهای دینی از سوی اهل معرفت و خبره پالایش شوند. اسلام به عنوان دین خاتم و داعیه دار جهانی شدن از همان آغاز در معرض خطر و هجوم پیرایه ها قرار داشته و از این ناحیه از سوی دوست و دشمن زیان دیده است .
در این عرصه بویژه در صدر اسلام از همه پیشتازتر یهودیان تازه مسلمان بودند که در باطن به مرام خود باور داشتند و در نشر آن تلاش می ورزیدند.
اینان آموزه های دینی خود را در پوشش حدیث تفسیر و... در میان مسلمانان رواج می دادند و آموزه ها و باورهای دینی را می آلاییدند و چنان در این کژراهه پیش رفتند که بر پیامبر(ص ) نیز دروغ بستند و سخنان آن بزرگوار را تحریف کردند...
در زمان ائمه (ع ) نیز کسانی به انگیزه های گوناگون دست به تحریف و جعل گفتار و احادیث آنان آلودند. بدین جهت پیشوایان معصوم (ع ) معیار صدق گفتار و سیره و سنت خویش را قرآن دانستند و خود همواره باتحریف گران و دروغ پردازان درگیر بودند و سعی داشتند گوهر واقعی دین را به دور از پیرایه ها به امت اسلامی بنمایانند :
« ... فان فینا اهل البیت فی کل خلف عدولا ینفون عنه تحریف الغالین و انتحال المبطلین و تاویل الجاهلین ... » (1 )
« در میان ما خاندان در هر نسل و عصری عادل مردانی می زیند که تحریف اهل غلو و بر چسب اهل باطل و تاویل نادانان را از چهره دین می زدایند. »
عالمان دین نیز که مرزبانی از باورهای دینی را در عصر غیبت بر عهده دارند به دستور خدا و پیامبر و امامان معصوم (ع ) باید به پاسداری از اسلام ناب برخیزند و آن را از هر آلودگی به دور دارند :
« یحمل هذا الدین فی کل قرن عدول ینفون عنه تاویل المبطلین و تحریف الغالین و انتحال الجاهلین ... » (2 )
« در هر برهه ای مردان عادل بار مسئولیت این دین را بر دوش کشیده و تاویل اهل باطل و تحریف غالبان و نادانان را از آن دور می کنند. »
همواره عالمان دین در برابر تحریف و انحراف در اصول و مبانی دین حساس بوده و با تلاش علمی فرهنگی و عملی جامعه را از هجوم موجهای سهمگین تحریف گران به دور داشته اند. از آغاز روزگار غیبت تاکنون با همه فراز و فرودها در مسند نگهبانی از برج و باروی دین بزرگانی چون : شیخ مفید سید مرتضی شیخ طوسی عبدالجلیل رازی میرحامد حسین هندی کاشف الغطا علامه طباطبائی امام خمینی شهید مطهری و... از اسلام ناب باورها و ارزشهای والای اسلامی دفاع کرده و در برابر انحرافهای دینی شبهه ها و اتهامها بسان سد پولادین ایستاده اند.
استاد شهید مرتضی مطهری از این رسالت سترگ این گونه یاد می کند :
« اولین پستی که در دوره خاتمیت از پیامبران به عالمان انتقال می یابد پست دعوت و تبلیغ و ارشاد و مبارزه با تحریفها و بدعتهاست ... عللی که منجر به تحریف و بدعت میشود همه وقت بوده است و خواهد بود. باز علمای امت هستند که وظیفه دار مبارزه با تحریفها و بدعتها می باشند ... » (3 )
در سده های اخیر که اوضاع اجتماعی فرهنگی جامعه ها از جمله جامعه های اسلامی بر اثر آمد و شد بیگانگان دگرگونی پیدا کرد و قدرتهای استکباری در درون کشورهای اسلامی پایگاه زدند و روز به روز بر حوزه نفوذ خود افزودند و بازدارنده ها را از سر راه برمی داشتند تنها سدی که همیشه و همه گاه آنها را ناکام می کرد و از پیش روی باز می داشت دین و باورهای دینی بود. اینان برای برداشتن این سد بزرگ دست به کار شدند و از تمام توان خود بهره بردند. مهم ترین اهرمی که در این کشمکش به کار گرفتند و با دین و دینداری در افتادند این بو دکه تئوریسنها و نظریه پردازان خود را بسیج کردند تا شیوه ها و روشهای خود را برای از درون تهی کردن و در هم کوباندن و وارونه سازی باورهای دینی ارائه دهند.
آنان نیز از هیچ تلاش دریغ نورزیدند و وارونه سازی اندیشه های دینی را جز برنامه های خود قرار دادند و دستاوردهای خود را در بین جوانان و متفکران و اهل اندیشه پراکندند و بسیاری از خام اندیشان و ناآگاهان را از راه به در بردند. در برابر هجوم همه این کژرویها تحریف ها و التقاطهای فکری پاره ای از متفکران اسلامی منادی اسلام ناب بودند. در چنین روزگاری شهید مطهری از جایگاه ویژه ای برخوردار بود و برابر این هجوم همه سویه به اسلام نقش حساس و تعیین کننده ای داشت .
شهید مطهری از سویی از سرچشمه زلال و گوارای معارف اسلامی سیراب شده بود و از دیگر سوی بااندیشه ها ایدئولوژیها مکتبها و ایسمهای مطرح در جهان آشنایی ژرف و همه سویه داشت .
او با این ویژگیهای برجسته و استعداد و نبوغ ذاتی و پشتکار و تلاش سرسختانه زمینه لازم را برای آشنایی نسل زمان بااسلام و زدودن تحریف از پیکره دین فراهم ساخت .
شهید مطهری در هنگامه رویارویی با تحریف گران و رواج دهندگان فرهنگها و اندیشه های ویران گر سرسخت بود. هر روزنه ای را که دشمن می گشود و از آن جا به ویران گری می پرداخت و اندیشه های زلال را می آلود خشمگینانه به رویارویی برمی خاست و دستهای تباهی آفرین را افشا می کرد . (4 )
پاورقی :
1 ـ اصول کافی کلینی ج 1 ص 32
2 ـ الحیاه حکیمی ج 2 ص 291 دفتر نشر فرهنگ اسلامی
3 ـ ختم نبوت مرتضی مطهری ص 65 صدرا
4 ـ طلایه دار صبح 151 ـ 154 دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم

حق گرایی و باطل ستیزی در سیره امام کاظم(ع)

امام موسی کاظم(ع) همانند دیگر اوصیای الهی کوشید تا در قول و عمل به عنوان نمونه عینی و شاهد کامل الهی ظاهر شود. زندگی او سرشار از آموزه ها و درس هایی است که می تواند راهنمای عمل هر یک از افراد و جوامع بشری باشد. هر کسی که بخواهد در مسیر کمالی قرارگیرد و زندگی فردی و اجتماعی خود را چنان بسازد که احساس خوشبختی کند و هرگونه اندوهی از گذشته و ترسی از آینده خویش بزداید، می تواند با رجوع به آن بزرگوار، خود را در این حالت قراردهد.
هر یک از امامان(ع) همانند پیامبران(ع) مظهر اسمی از اسمای الهی هستند که در القاب نام های ایشان نمود می یابد چنان که حضرت موسی(ع) کلیم الله و حضرت محمد(ص) حبیب الله و امام علی بن موسی(ع) رضا و
امام موسی بن جعفر(ع) کاظم است. آن حضرت در برابر بسیاری از مصایب و شدایدی که در زندگی خویش تحمل کرد کظم غیض نموده و با در پیش گرفتن صبر و شکیبایی بی مانند نمونه ای از پایداری در برابر ظلم و ستم ستمگران و دولت مردان باطل را به همه جهانیان نشان داده است. نوشتار حاضر تلاش می کند تا صبر و پایداری آن حضرت(ع) را براساس سیره و قول ایشان بنمایاند و نشان دهد که چگونه آن حضرت(ع) در برابر فشارها حکومت های ظالم بنی عباسی صبر پیشه کرد و هرگز دمی از مبارزه با ظلم و احقاق حق دست برنداشت. سال های زندان های مخوف و وحشتناک را تحمل کرد ولی هرگز از راه مبارزه دست نکشید و همواره درپی احقاق حق و بازگو کردن آن و ستیز با باطل بود. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.
حق گرایی و حق خواهی، آرمان پیامبران
حق به امری گفته می شود که واجب و ثابت است و در اصل به معنای مطابقت و موافقت می آید. البته این واژه کاربردهای چندگانه ای دارد که می توان به ایجاد چیزی براساس حکمت و یا چیزی که براساس حکمت ایجاده شده و یا سخنی که به اندازه و به موقع گفته شود و یا اعتقاد به چیزی چنان که هست (مفردات راغب اصفهانی ذیل واژه حق) اشاره کرد.
در همه این کاربردها اصل مطابقت با واقع هستی مورد توجه می باشد بر این اساس قرآن گاه خداوند را حق و گاه هستی و آفریده الهی را حق می شمارد و هر چیزی را که برخلاف آن باشد به عنوان باطل می شمارد.
قرآن در بیان تمثیلی می کوشد تا این معنا را به مردم بفهماند که باطل از آن جایی که چیزی جز نیستی نمی باشد می کوشد تا خود را با آویختن و آمیختن به حق معنا کند و وجود دهد. از این رو باطل همواره به حق می چسبد تا خودنمایی بلکه وجودنمایی کند. در آیه 17 سوره رعد خداوند به خودنمایی باطل بر محور حق اشاره می کند و توضیح می دهد که چگونه باطل همانند حبابی بر آب، سست و پوچ است و بی حق می ترکد.
از آن جایی که میان حق و باطل هیچ واسطه ای نیست (یونس آیه32) و در زندگی انسان ها آن دو ملازم یک دیگرند (رعد آیه17) برای بسیاری، مشکل جداسازی پدید می آید؛ ولی از آن جایی که فطرت و طبیعت آدمی براساس حق جویی و حقیقت پذیری قرارداده شده (بقره آیه71 و نیز انبیاء آیه55) انسان می تواند با تکیه بر فطرت و طبیعت سالم خویش آن دو را شناخته و با گرایش به حق خود را از گرفتاری های باطل و پیامدهای زیانبار آن در امان نگه دارد.
قرآن بیان می کند که حق پذیری، تنها رمز سعادت و رهایی انسان ها از آتش دوزخ و خشم الهی است (زخرف آیات 74تا 78) و برانسان است تا در برابر حق تسلیم بوده و آن چه از سوی خداوند از راه آموزه های وحیانی به آدمی می رسد بپذیرد. (یونس آیه94)
دل های پاک چون دل های پاک پیامبران که براساس فطرت است محل نزول کلام حق الهی است (سبا آیه48) و بر مردم است که از حقی که از سوی خداوند بر دل های پیامبران و مردان پاک سیرت الهی فرود می آید پیروی کنند. (محمد آیه3)
از آن جایی که حق مطلق، خداوند است و حرکت پیامبران و معصومان(ع) برمدار حق است، اراده الهی بر این تعلق گرفته است تا در نهایت حق بر باطل پیروز شود و باطل از میان برود. (انفال آیه7 و توبه آیه48 و یونس آیه82 و شورا آیه24)
حق در تحلیل قرآنی پایه و محور احکام و قوانین وحیانی الهی چون احکام اسلام است (توبه آیه33) و خداوند پیامبرانش را با این هدف فرستاده است تا حق را به مردم معرفی کنند و آن را در جامعه تحقق بخشند. (فتح آیه28)
ویژگی های حق طلبان و باطل ستیزان
حق طلبان کسانی هستند که در برابر هوس ها و تمایلات فسادانگیز باطل گرایان و حق ناپذیران تسلیم نمی شود (مؤمنون آیه70و 71) و همانند حضرت ابراهیم(ع) جز به حق، روی خوش نشان نداده و با باطل در هر لباس و جامه ای مبارزه می کنند (بقره آیه135 و انعام آیات79 و 161 و نحل آیه120 و آیات دیگر) دل هایشان در برابر حق نرم است و از سلامت فطرت و صفا بهره مند می باشند. (حج آیات 52تا 54)
اجتناب از اندیشه های سودجویانه (نور آیات 48و 49) در کنار تامل در کیفیت آفرینش (ق آیات5و 6)، دوری از هرگونه استکبار (مائده آیه82)، داشتن تواضع و فروتنی (مائده آیه83)، دارابودن سلامت قلب و صفای باطن (حج آیات53و 54) و علم کامل به وحدانیت خداوندی و توحید مطلق (حج آیه54) از ویژگی های حق طلبان است.
حق در اندیشه سیاسی و اجتماعی آموزه های قرآنی، محور و میزان قضاوت و نیز حکومت است (اعراف آیه181) و کسی که در اندیشه حق و در عمل عامل به حق است، از او چیزی جز عدل و داد بیرون نمی آید و در هیچ اندیشه و عملی راه به انحراف نمی برد و از راه حق و عدالت خارج نمی شود.
این مسئله موجب شده تا در تحلیل قرآنی انسانهای حق گرا و عدالت ورز همانند باطل گرا و مفسد نباشند و انسان های نیکوکار با انسان های منحرف و متجاوز و مفسد یکسان شمرده نشوند. (ص آیات27 و 28 و جاثیه آیه21- 22)
حق خواهی و باطل ستیزی امام موسی کاظم(ع)
امام موسی کاظم(ع) به سبب مبارزه دایمی در زندگی خویش به این نام شناخته شده است. او توانست با حق خواهی به عنوان هدف آرمانی در زندگی فردی و اجتماعی خویش و ظلم و باطل ستیزی، در چنان جایگاهی قرار گیرد که مصداق بارز کاظم شناخته شود. کاظمیت آن امام همام(ع) زمانی معنای واقعی به خود می گیرد که در برابر فشارهای ظالمان و سختی ها و مصایب بی شماری که از سوی دشمنان اعمال می شد صبر و شکیبایی می ورزد و با کظم و خود نگه داری و محافظت بر اصول حق و ارزشی به مبارزه خویش ادامه می دهد.
در سیره امام کاظم(ع) حق گرایی و باطل ستیزی در عمل اجتماعی و سیاسی از جایگاه خاصی برخوردار است. آن بزرگوار هرگز حاضر نشد تا با همه زندان ها و شکنجه ها دست از حق گویی و حق گرایی برداشته و با باطل کنار آید.
این یوسف علوی، حاضر شد 7 تا 14 سال در زندان خلفای زور و باطل بماند ولی دست از مبارزه با ظلم و باطل نشوید و با آنان کنار نیاید.
محدوده فدک
سران خلافت سلطنتی از آن حضرت خواستند تا دست از حق گویی و مبارزه بکشد و در برابر گرفتن حق و حقوقی هرچند حتی فدک، با خلافت سلطنتی کنار آید. از این رو به ایشان پیشنهاد می دهند ماهانه حقوقی کلان در اختیارش گذاشته و یا زندگی او را تامین کنند؛ ولی آن حضرت(ع) همانند حضرت یوسف صدیق(ع) می فرماید: رب السجن احب الی مما یدعوننی الیه؛ پروردگار من! زندان در نزد من محبوب تر است از آن چه آنان بدان می خوانند.
آن حضرت حاضر نمی شود تا دست از حق گویی و حق طلبی و باطل ستیزی بردارد. و لذا در برابر بخشش فدک بیان می کند که مفهوم فدک در اندیشه سیاسی خلافت ولایی الهی، چیزی جز همه دارالاسلام نیست. بر این اساس هنگامی که از او می خواهند تا محدوده فدک را نشان دهد تا آن را به عنوان میراث فاطمی(س) بازگردانند، آن حضرت(ع) همه مرزهای خلافت سلطنتی از آسیای میانه تا سند و ایران و شرق و غرب ممالک اسلامی تا آفریقا و اندلس را نشان می دهد و محدوده فدک را این گونه مشخص می کند.
هدف، باطل را توجیه نمی کند
حق گرایی و باطل ستیزی در همه وجود امام کاظم(ع) آن صابر صدیق نبوی(ع) به خوبی به شکل قول و عمل و گفتار و سیره خودنمایی می کند.
از نظر آن حضرت(ع) هرگز باطل نمی تواند راهی به سوی حق باشد و دولت ظالم و باطل نمی تواند عدالت و حق را اجرا کند بر این اساس در اندیشه و تحلیل آن حضرت(ع) نمی توان به سوی حق با ابزار باطل رسید و اگر کسی بخواهد عدالتی را ایجاد کند و حقی را بر پا دارد نمی تواند از ابزار باطل سود برد. به عبارت دیگر هدف هرچند والا و عالی باشد نمی تواند ابزار باطل را توجیه و به آن جواز استفاده دهد.
در این باره آن حضرت خطاب به یکی از یاران خویش می فرماید: یا فلان! اتق الله و قل الحق و ان کان فیه هلاکک فان فیه نجاتک و دع الباطل و ان کان فیه نجاتک فان فیه هلاکک؛ خود را از خشم خدا حفظ کن و تقوا پیشه کن و سخن حق را بی پروا و هیچ ترسی بگو هرچند که نابودی تو در آن باشد؛ اما بدان که حق، موجب نابودی تو نیست بلکه آن نجات دهنده توست. اما باطل را همواره رها کن هرچند که به ظاهر نجات تو در آن باشد؛ زیرا هرگز باطل نجات بخش نیست بلکه در نهایت موجب هلاکت تو می شود.
حق گرایی و حق طلبی و باطل ستیزی هرچند که بهای سنگینی دارد که باید پرداخته شود ولی آن حضرت(ص) با کاظمیت خویش توانست با صبر و شکیبایی، همه فشارها و اهانت ها و زندان ها را تحمل کند.
قرآن بیان می کند که حق گرایان همواره از سوی حق ستیزان مورد فشار و تهدید و زندان شکنجه قرار می گیرند که حضرت یوسف(ع) و ساحران بازگشته به دین توحیدی موسی(ع) از آن جمله هستند که در برابر فشارها صبر و تحمل پیشه کردند. حق ستیزان باطل ستیزان را متهم می سازند (مومنون آیه 69و 70) و اجازه نمی دهند که آنان زندگی خویش را در مسیر کمالی و رشدی طی کنند.
استکبار ورزی و تکبر و خود برتربینی حق ستیزان (یونس آیات 75و 76) و تعصب های بی جا (سبا آیه 43) و حسادت (بقره آیه 109) و جرم و جنایت و بزهکاری آنان (انفال آیه 8 و نیز یونس آیه 83) از مهم ترین علل و عواملی است که موجب می شود تا شخص در رفتار شخصی و اجتماعی خویش به سوی حق ستیزی و باطل متمایل شود.
از این رو حضرت کاظم(ع) همواره با هرگونه عاملی که موجبات گرایش به حق ستیزی را پدید آورد مبارزه می کند و از یاران خویش می خواهد که این گونه عمل کنند و هرگز در هیچ عمل کوچک و بزرگی از حق دست بر ندارند و برای دست یابی به آرامش و آسایش ظاهری به باطل گرایش نیابند.
آن حضرت(ع) روش های مختلفی را برای احقاق حق و ابطال باطل در پیش گرفت که یکی از آنها نفوذ دادن یاران باوفا و آزموده خویش در دستگاه حکومتی بود تا دوستان ایمانی را یاری کرده و به مردم کمک کنند و جان و مال و عرض ایشان را از ظلم و ستم حاکمان حفظ کنند از جمله این یاران می توان به علی بن یقطین اشاره کرد که با نفوذ در دستگاه حکومتی توانست کمک های بسیاری را به مومنان و دفع ظلم کند.
البته این روش مبارزه با ظلم مبتنی بر حق بوده و آن حضرت هرگز از باطل برای دست یابی به حق استفاده نکرد؛ بلکه در همان حال به یاران سفارش می کرد که هرگز کاری نکنند که برای دست یابی به حقی ظلم و باطلی را مرتکب شوند. بنابراین زمانی که یکی دیگر از یاران خواست تا کاری کند که از نظر امام در حکم بهره گیری از باطل برای رسیدن به حق بود، او را بر حذر داشت و آن یار باوفا و شیعه واقعی حق و عدالت، نیز شتران خویش را فروخت تا تن به باطلی نسپارد.
امام موسی کاظم(ع) شیر بیشه امامت و شمشیر آخته اسلام و حق ضد کفر و باطل و ظلم بود این مساله موجب شد تا او را سال ها از زندانی به زندانی منتقل کنند. ولی آن حضرت این سخن شاعر عرب را زمزمه می کرد: مرا ملامت کردند که تو زندانی شدی (و امامت در میان مردم نکردی) گفتم این که عیب نیست. کدام شمشیر کاری هست که او را در غلاف قرار ندهند. مگر نمی بینی شیر را که به بیشه خود خو می گیرد و از آن بیرون نمی رود اما درندگان پست و ضعیف هماره آزاد و دایم در تردد و حرکت به این سو و آن سویند.
آن حضرت(ع) نیز شیری بود که به زندان افتاد تا علاقه مردم را از وی ببرند و از مقام عظمای ولایت فرو اندازند ولی همه این کارها بی فایده و بی اثر بود؛ زیرا زندانبان او هم که فضل برمکی بود دل در محبت او باخت و در برابر عظمت وی تواضع کرد.
عار نبود شیر را از سلسله
ما نداریم از رضای حق گله
شیر را بر گردن از زنجیر بود
بر همه زنجیرسازان میر بود
آن حضرت(ع) حتی در زندان هم میر و والی بر کائنات بود و حتی شیر پرده نیز اسیر اشاره او می شد. این گونه است که مهر و محبت او هر روز در دل ها بیش تر می شد و دشمنان به ویژه هارون الرشید این حاکم جور و باطل را مهر و محبت مردمی، سخت به وحشت می افکند. و لذا او را به شهادت رساندند تا این نور را خاموش کنند و یکی از باطل ستیزان را از میدان به در برند. این در حالی است که شهادت آن حضرت خود آغازی بر پایان حکومت خلافت سلطنتی شد و بزرگ ترین دوران طلایی عباسی آغاز زوال را پذیرفت.
 

خاطره

خاطره ای از علامه محمدتقی جعفری
استاد بسیار وارسته از علایق ماده و مادیت و حکیم و عارف بزرگ مرحوم آقا شیخ مرتضی طالقانی قدس الله سره که در حوزه علمیه نجف اشرف در حدود یک سال و نیم خداوند متعال توفیق حضور در افاضاتش را به من عنایت فرموده بود دو روز به مسافرت ابدی اش مانده بود که مانند هر روز به حضورش رسیدم . وقتی که سلام عرض کردم و نشستم فرمودند : برای چه آمدی آقا
عرض کردم : آمده ام که درس را بفرمایید.
شیخ فرمود : برخیز و برو. آقا جان برو درس تمام شد. چون آن روز که دو روز به ایام محرم مانده بود خیال کردم که ایشان گمان کرده است که محرم وارد شده است و درس های حوزه نجف برای چهارده روز به احترام سرور شهیدان امام حسین علیه السلام تعطیل است . لذا درس ها هم تعطیل شده است .
عرض کردم : دو روز به محرم مانده است و درس ها دایر است .
شیخ در حالی که کمترین کسالت و بیماری نداشت و همه طلبه های مدرسه مرحوم آیت الله العظمی آقا سید محمدکاظم یزدی که شیخ تا آخر عمر در آن جا تدریس می کرد از سلامت کامل شیخ مطلع بودند فرمودند : آقاجان به شما می گویم درس تمام شد. من مسافرم . خر طالقان رفته پالانش مانده روح رفته جسمش مانده .
این جمله را فرمود و بلافاصله گفت : لااله الاالله .
در این حال اشک از چشمانش سرازیر شد. در این موقع متوجه شدم که شیخ از آغاز مسافرت ابدی اش خبر می دهد با این که هیچ گونه علامت بیماری در وی وجود نداشت . و طرز صحبت و حرکات جسمانی و نگاه هایش کم ترین اختلال مزاجی را نشان نمی داد.
عرض کردم : حالا یک چیزی بفرمایید تا بروم .
فرمود : آقا جان فهمیدی متوجه شدی بشنو.
تا رسد دستت به خود شو کارگر
چون فتی از کار خواهی زد به سر
بار دیگر کلمه لااله الاالله را گفتند و دوباره اشک از چشمان وی به صورت و محاسن مبارکش سرازیر شد. من برخاستم که بروم . دست شیخ را برای بوسیدن گرفتم . شیخ با قدرت زیادی دستش را از دست من کشید و نگذاشت آن را ببوسم (شیخ در ایام زندگی اش مانع از دستبوسی می شد). من خم شدم و پیشانی و صورت و محاسنش را بوسیدم . قطرات اشک چشمان شیخ را با لبان و صورتم احساس کردم که هنوز فراموش نمی کنم . پس فردای آن روز در مدرسه مرحوم صدر اصفهانی که در حدود یازده سال این جانب در آن جا اشتغال داشتم اولین جلسه روضه سرور شهیدان امام حسین علیه السلام را برگزار کرده بودیم . مرحوم آقا شیخ محمدعلی خراسانی که از پارساترین وعاظ نجف بودند آمدند و روی صندلی نشستند. پس از حمد و ثنای خداوند و درود بر محمد و آل محمد(ص ) گفتند : انالله و اناالیه راجعون . شیخ مرتضی طالقانی از دنیا رفت و طلبه ها بروند برای تشییع جنازه او.
همه ما برخاستیم و به طرف مدرسه مرحوم آقا سید کاظم یزدی رفتیم و دیدیم مراجع و اساتید و طلبه ها آمده اند که جنازه شیخ را بردارند. از طلاب مدرسه مرحوم سید داستان فوت شیخ را پرسیدیم . همه آن ها گفتند شیخ دیشب مانند همه شب های گذشته از پله های پشت بام بالا رفت . در حدود نیم ساعت به مناجات سحرگاهی با صدای آهسته مانند همیشه پرداخت و سپس از پله ها پایین آمد و نماز صبح را خواند. پس از دقایقی چند چراغ را خاموش کرد. تا این جا حالت همیشگی شیخ بود ولی شیخ همیشه نزدیکی طلوع آفتاب از حجره بیرون می آمد و در حیات مدرسه قدم می زد و بعضی از طلبه ها و اغلب جناب حجه الاسلام والمسلمین آقا سید هادی تبریزی معروف به خداداد صبحانه شیخ را آماده می کردند و شیخ می رفت به حجره و تدریس را شروع می فرمود. امروز صبح متوجه شدیم که با این که مقداری از طلوع آفتاب می گذرد شیخ برای قدم زدن در حیات مدرسه نیامد. لذا نگران شدیم و از پشت شیشه پنجره حجره شیخ نگاه کردیم . دیدیم شیخ در حال عبادت :
جانی که بدو سپرده بد حق
مرجوع نمود و مستردش
(منبع : کار و ثروت از دیدگاه اسلام اثر علامه محمدتقی جعفری )

ماهیت اشرار

تمثیل و تشبیهی درباره آفات و آسیب های عناصر شرور
آیا آدم های شرور را دیده اید و سعی در شناخت آنان کرده اید و یا در معرض آسیب و زیان ناشی از رفتار و عملکردشان قرار گرفته اید
اگر چنین کسان را نمی شناسید اینک بشناسید و اگر می شناسید بیشتر و بهتر بشناسید و مراقبت کنید.
« شرور » یا « شریر » صاحب شر و متصف به شرارت را گویند و « شر » یعنی بدی تباهی فساد بدذاتی و بدکرداری .
شر و تباهی در بسیاری از رفتار و کنش ها تجلی دارد و به همین دلیل موضوعات مختلفی را شامل می شود و انواع و اقسامی را به خود اختصاص می دهد.
یکی از شناخت های مهمی که باید نسبت به اشرار و بدکرداران کسب نمائیم این است که آنان به طور مستمر و پیوسته مرتکب ظلم و جور و شرارت و پستی می شوند و هرگز اینگونه نیست که خطا و فسادی از آنان صادر شود و به ندامت و پشیمانی بیفتند و زبان به استغفار بگشایند و به توبه گرایش یابند که اینان از عملکرد تباه خود نادم و شرمنده نمی شوند و به توبه متمایل نمی گردند و شگفت انگیزتر این که بدکاری های خود را نیکوکاری تلقی می کنند! و باز هم شگفت انگیز این که از دیگران انتظار تمجید و تکریم و بزرگداشت دارند!
اگر بخواهیم در معرض آسیب و زیان های اشرار قرار نگیریم باید بسیار دقیق و عمیق به ارزیابی رفتار و عملکرد افرادی بپردازیم که بیم شر و بدکرداری از آنها می رود و به هیچ وجه به غفلت و تسامح در این امر مهم گرفتار نیاییم .
حضرت امام محمدتقی (ع ) ما را در نیل به شناخت این افراد مساعدت می کنند و مشخصه مهم و خطرآفرین آدم های شرور را می نمایانند تا ما در مواجهه با افراد گوناگون در صحنه های حیات اجتماعی و سیاسی در سطح و ظاهر نمانیم و به عمق و ژرفا نظر گستریم و از این راه ماهیت افراد شرور را دریابیم و خود را در معرض آسیب های مکرر آنان قرار ندهیم .
امام محمدتقی (ع ) همه ما را مخاطب قرار می دهند و می فرمایند :
« ایاک و مصاحبه الشریر فانه کالسیف یحسن منظره و یقبح اثره »
« از مصاحبت و پیوستگی با آدم های شرور بپرهیز که اینان همانند شمشیر ظاهری درخشان و اثری نامطلوب و زیانمند دارند. »
حضرت امام محمدتقی (ع ) این تمثیل و تشبیه ماهیت اشرار را می نمایانند و همگان را به مراقبت و دقت و بیداری و هوشیاری فرا می خوانند تا در دام آسیب و زیان های برکرداران گرفتار نیایند. برای پیام گیری از این رهنمود ژرف امام (ع ) لازم است در آنچه در ذیل می آید تعمق روا داریم .
1 ـ امام محمدتقی (ع ) در این رهنمود از تمثیل و تشبیه بهره می برد . از این طریق به اهمیت شیوه مزبور در ایجاد ارتباط با مخاطب واقف می گردیم و متوجه می شویم که تمثیلات و تشبیهات در زودتر و بهتر منتقل کردن حقایق و واقعیت ها اهمیت و نقش بسیار مهمی ایفا می نمایند.
تفاوت این کلام که « آدم های شرور ظاهری زیبا و باطنی زشت دارند » با این کلام که « آدم های شرور همچون شمشیر ظاهری درخشنده دارند و اثری نامطلوب و آسیب رسان » در این است که عبارت دوم ـ که آمیخته با تمثیل است ـ سریع تر مخاطب را به واقعیت های تلخ نهفته در رفتار و کنش اشرار رهنمون می شود و او بهتر و عمیق تر درمی یابد که شروران از چه ماهیتی برخوردار می باشند. به دیگر سخن مخاطب به گونه ای ملموس واقعیت وجودی اشرار را در می یابد و بدون آنکه نیازی به استدلال و بحث نظری داشته باشد سریع متوجه می شود که اشرار از چه ماهیت خطرناک و زیانباری برخوردار می باشند.
2 ـ در این تمثیل آدم های شرور و لاابالی به شمشیر تشبیه می شوند . شمشیر دو مشخصه و خصوصیت بارز دارد . اولا درخشنده و روشن است و در اثر نداشتن تیرگی و زنگ همواره برق می زند و چشم را به خود جلب و خیره می کند. ثانیا تیز و فرورونده و نابودکننده می باشد.
آدم های شر و بدکردار همین گونه اند : ظاهری خوب و موجه و زیبا دارند ولی باطنی خبیث و پست و خطرناک . ظاهرشان به گونه ای است که کمتر کسی می تواند به این نتیجه قطعی برسد که اینان آفت زا و زیان رسان می باشند و به همین دلیل بسیارند افرادی که تحت تاثیر ظاهرهای موجه و جذب کننده اشرار قرار می گیرند و فریب می خورند و به دام می افتند و آسیب و زیان می بینند. این فریب خوردگی تا آنجا شدت و فزونی می یابد که بعضی از افراد با آدم های شرور پیوند دوستی برقرار می کنند و این شمشیرهای هلاکت بار را همواره بر بالای سر خویش آماده نگه می دارند!
3 ـ « اشرار » انواع و اقسامی دارند که در یک نگرش کلی می توان آن را به اشرار اقتصادی اشرار اجتماعی و اشرار سیاسی تقسیم بندی نمود.
« اشرار اقتصادی » کسانی هستند که به مال و ثروت مردم جامعه دست می یازند و حاصل زحمات طولانی آنان را یکباره به غارت می برند و نه تنها دزدی و حرامخواری و خیانت به اموال مردم را زشت و نکوهیده نمی دانند که امری ممدوح و پسندیده تلقی می کنند تو گویی دیگران وظیفه دارند با فعالیت های وقفه ناپذیر اقتصادی به کسب مال و ثروت مشروع و حلال بپردازند و اشرار بیایند و حاصل کار تلاش آنان را چپاول کنند!
« اشرار اجتماعی » کسانی است که اولا برای مردم جامعه مزاحمت ایجاد می کنند و امنیت و سلامت آنان را مختل می نمایند و با نظم و سامان و قانون مخالفت و معارضه می کنند. ثانیا به گردنکشی می پردازندو قلدری می کنند و از این طریق به ضرب و جرح افراد می پردازند. ثالثا نوامیس مردم را هتک می کنند و مزاحمت برای آنان به وجود می آورند و به تعدی و تجاوز می پردازند.
عربده کشی زورگیری فحاشی چاقوکشی و سایر نمایش های مضحک مبتنی بر رفتار زشت « لات منشی » از دیگر جلوه های رفتار اشرار اجتماعی به شمار می روند.
« اشرار سیاسی » از اشرار اقتصادی و اجتماعی خطرناک ترند و رد پای آنان را در جریان ها و احزاب سیاسی و باندها و جناح ها می توان مشاهده نمود.
اشرار سیاسی به این دلیل از اشرار اقتصادی و اجتماعی خطرناک ترند که عرصه سیاست و قدرت دارای وسعت بیشتر می باشد و به میزان این وسعت و تشکیلات عریض و طویل دامنه نفوذ جریان ها و احزاب نیز گسترش می یابد و از همین جا مصادیق و صحنه های فتنه انگیزی و اختلاف افکنی با پی آمدهای وحشتناک آن روبه فزونی می رود. همچنین به همین دلیل و از همین جا « ترور فکری » صالحان کاردان با نشر دروغ و تهمت و فریب و نیرنگ شدت می گیرد و راه ها به بیراهه ها تبدیل می شود و افکار عمومی جامعه از حقایق و واقعیت های منحرف می گردد.
اشرار سیاسی به « ترور فیزیکی » نیز روی می آورند و در مواقعی که خودشان تشخیص می دهند چهره های شاخص را نشانه می روند تا جامعه و کشور را از افکار و طرحها و خدمت های صادقانه آنان محروم کنند.
پرخاشگری هتاکی حرمت شکنی استبداد رای زورگویی و دروغ بافی از مشترکات « اشرار اقتصادی و اجتماعی و سیاسی » محسوب می شود و آنان اگرچه در موضوع کار خود از هم جدا می باشند لکن در « ادبیات اخلاقی » در یک مسیر و با هدف واحد قرار دارند.
« اشرار سیاسی » از اشرار اقتصادی و اجتماعی خطرناک ترند و ردپای آنان را در جریان ها و احزاب سیاسی و باندها و جناح ها می توان مشاهده نمود. اشرار سیاسی به این دلیل از اشرار اقتصادی و اجتماعی خطرناک ترند که عرصه سیاست و قدرت دارای وسعت بیشتر می باشد و به میزان این وسعت و تشکیلات عریض و طویل دامنه نفوذ جریان ها و احزاب نیز گسترش می یابد و از همین جا مصادیق و صحنه های فتنه انگیزی و اختلاف افکنی با پی آمدهای وحشتناک آن روبه فزونی می رود. همچنین به همین دلیل و از همین جا ترور فکری صالحان کاردان با نشر دروغ و تهمت و فریب و نیرنگ شدت می گیرد و راه ها به بیراهه ها تبدیل می شود و افکار عمومی جامعه از حقایق و واقعیت ها منحرف می گردد
پرخاشگری هتاکی حرمت شکنی استبداد رای زورگویی و دروغ بافی از مشترکات « اشرار اقتصادی و اجتماعی و سیاسی » محسوب می شود و آنان اگر چه در موضوع کار خود از هم جدا می باشند لکن در « ادبیات اخلاقی » در یک مسیر و با هدف واحد قرار دارند

آزمایش موشک شهاب ۳




رزمایش پیامبر اعظم (ص ) 3 با رمز مقدس « یا رسول الله » توسط یگان های موشکی نیروی هوایی و واحدهای شناوری نیروی دریایی سپاه با هدف ارتقا توان رزم یگان های موشکی و واحدهای شناوری سپاه برگزار شد.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران در این رزمایش نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران موشک ارتقا یافته شهاب 3 را با موفقیت در رزمایش دریایی در خلیج فارس آزمایش کردند.
سردار سرتیپ حسین سلامی فرمانده نیروی هوایی سپاه با اعلام خبر پرتاب تعدادی از موشک های دوربرد و میان برد نیروی هوایی سپاه در رزمایش پیامبر اعظم (ص ) 3 در این باره گفت : به دشمنانی که قصد دارند با رزمایش های نظامی و عملیات روانی توخالی ما را مورد تهدید قرار دهند هشدار می دهیم دست ما همواره روی ماشه و موشک های ما همواره آماده پرتاب خواهند بود.
وی با اشاره به پیشرفت های موشکی سپاه در سیستم پیشرانه و چابک سازی تاکید کرد : این تنها بخشی کوچک از گزینه های دفاعی متنوع ماست که امروز در برابر دید جهانیان قرار دارد و عکس العمل واقعی ما در برابر تهدیدات دشمنان بسیار سریع تر قاطع تر و کوبنده تر خواهد بود.
وی در تبیین اهداف رزمایش در سطح استراتژیک تصریح کرد : این رزمایش تبلور عزم و اراده و اقتدار ملی نیروهای مسلح پرتوان جمهوری اسلامی ایران در مقابل تهدیدات دشمنان است که در هفته های اخیر با ادبیات خشن و تهدیدآمیز سیاست خارجی خود علیه ایران را دنبال می کنند.
فرمانده نیروی هوایی سپاه پاسداران افزایش روزافزون کمیت موشک ها و ارتقا کیفیت آن ها را از جمله تفاوت های اساسی این رزمایش در مقایسه با رزمایش های قبلی عنوان کرد و افزود : متخصصان صنایع موشکی همواره در جهت بهینه سازی و افزایش قابلیت رزمی این موشک ها تلاش می کنند و سیستم ها و سامانه های موشکی ما کاملا در وضعیت عملیاتی و آرایش دفاعی قرار دارند که ما را قادر می سازند در کمترین زمان ممکن عکس العمل دفاعی کوبنده و قاطع از خود نشان دهیم .
وی با اشاره به این که « این رزمایش مایه افتخار ایرانیان است » یادآور شد : پیام این رزمایش دفاعی بازدارنده و اقتدارآمیز برای دشمنان ما است که در محاسبات سیاسی و نظامی خود با دقت بیشتر عمل کنند.
سلامی آزمایش پیشرفت های موشکی سپاه و تمرین واکنش سریع و قاطع به تهاجم احتمالی و پرتاب همزمان تعداد زیادی از موشک ها را از اهداف دیگر این رزمایش ذکر کرد.
وی هم چنین در پاسخ به عملیات روانی رژیم غاصب صهیونیستی خاطرنشان کرد : ما فراتر از رژیم صهیونیستی فکر می کنیم و اعتقاد راسخ داریم که در شان ملت شریف ما نیست که خود را با این رژیم غاصب مقایسه کنیم و مقیاس تهدید و مقابله ما بسیار فراتر از رژیم صهیونیستی خواهد بود.
در این مرحله از رزمایش پیامبر اعظم (ص ) 3 انواع موشک های زمین به زمین میان برد و دور برد از کلاس شهاب ها فتح ها و زلزال ها مورد آزمایش قرار گرفت .
کارشناسان نظامی پرتاب موشک در شرایط جوی نامساعد و در تمام ساعات شبانه روز را از قابلیت های منحصر به فرد این موشک ذکر کردند.
براساس این گزارش صبح روز چهارشنبه عملیات پرتاب هم زمان این موشک ها با حضور فرمانده کل سپاه وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و تعدادی از مسئولین لشکری و کشوری با موفقیت انجام شد.
العالم نیز در این باره نوشت : موشک ارتقا یافته شهاب 3 با برد 2000 کیلومتر به وزن یک تن در منطقه برگزاری این رزمایش واقع در خلیج فارس با موفقیت آزمایش شد.
این پایگاه اطلاع رسانی اضافه کرد : سومین رزمایش پیامبر اعظم (ص ) توسط دریادلان نیروی دریایی سپاه با بهره گیری از تجارب ارزشمند و نکات راهبردی رزمایش های پیامبر اعظم 1 و 2 در خلیج فارس و تنگه هرمز آغاز شده است .
تحلیلگران سیاسی و کارشناسان نظامی ایرانی و خارجی نیز گفته اند : این موشک می تواند اهداف داخل فلسطین اشغالی را در صورت حمله رژیم صهیونیستی به تاسیسات هسته ای ایران هدف قرار دهد.
ایران با تکیه بر توانمندی های خود و تجربیات مهندسان و متخصصان داخلی به قدرت موشکی منطقه تبدیل شده است .
ایران همچنین توانسته است دقت موشک شهاب 3 در اصابت به اهداف را بالا ببرد به طوری که این موشک می تواند اهداف را در فاصله دو هزار کیلومتری هدف قرار دهد.
نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در سومین رزمایش پیامبر اعظم (ص ) موشک های جدید را با موفقیت آزمایش کردند.
خبرنگار العالم در ادامه این گزارش اظهار کرد : موشک های جدید شهاب 3 بکار گرفته در این رزمایش همزمان شلیک شدند و شلیک همزمان موشک ها اظهارات مقامات ایران را مبنی بر این که ایران می تواند دشمنان خود را با تعداد زیادی از موشک ها در نخستین لحظات هرگونه حمله احتمالی به ایران هدف قرار دهد تایید می کند و با این آزمایش قدرت و توانایی خود را در هدف قرار دادن دشمن در دقایق نخست ثابت کرد.
ایران همیشه پیام صلح و آرامش برای همه طرف های منطقه ای و بین المللی به ویژه طرف های غربی فرستاده است و همیشه و حتی در این شرایط نیز تاکید می کند که خواستار حل مساله هسته ای از طریق گفت وگو است .
هم چنین دریادار پاسدار مرتضی صفاری فرمانده نیروی دریایی سپاه گفت : برای انجام ماموریت فراگیر و مستقیم در خلیج فارس و تنگه هرمز بخش عمده ستاد نیروی دریایی سپاه در منطقه ساحلی مستقر شده است .
وی طی سخنانی در منطقه رزمایش پیامبر اعظم (3 ) افزود : سومین رزمایش پیامبر اعظم (ص ) توسط دریادلان نیروی دریایی سپاه با بهره گیری از تجارب ارزشمند و نکات راهبردی رزمایش پیامبر اعظم 1 و 2 در خلیج فارس و تنگه هرمز آغاز شده است .
وی ادامه داد : در این رزمایش دستاوردها وتوانمندی های ویژه 2 سال تاخیر نیروی دریایی سپاه مورد تمرین و آزمایش در شرایط نبرد واقعی قرار گرفته است .
وی با اشاره به کارگیری انبوه شناورهای مختلف موشک انداز اژدرافکن راکت انداز انواع موشک های ساحل به دریا و بهره گیری از نیروهای ویژه عملیاتی و رزمی نیروی دریایی سپاه در این رزمایش اظهار کرد : در فاصله رزمایش پیامبر اعظم 2 تا امروز نیروی دریایی دامنه تسلط همه جانبه وعمیق مهارتی خود در حوزه نیروی انسانی و به کارگیری انبوه تجهیزات و سلاح ها را ارتقا بخشیده است .
فرمانده نیروی دریایی سپاه اظهار کرد : در ابعاد تاکتیکی ویژگی منحصر به فرد و بی نظیر دریادلان نیروی دریایی سپاه به گونه ای است که آن ها با دستیابی به تاکتیک های نوین و بومی در شرایط مختلف « در همه جا هستند و در عین حال در هیچ جا نیستند.
وی افزود : نیروی دریایی سپاه به دلیل ماموریت فراگیر و مستقیم در خلیج فارس سناریو رزمایش را متناسب با پهنه و دامنه ماموریت ها و ویژگی های محیطی و منطقه ای طراحی و مراحل مختلف آن در چارچوب منطق اهداف و زمان بندی تعریف شده با موفقیت و رضایت کامل در حال انجام است .
صفاری در پایان با تاکید بر اهمیت استراتژیک و فوق العاده خلیج فارس و تنگه هرمز گفت : نیروی دریایی سپاه با انجام این رزمایش ضمن نمایش اقتدار و آمادگی فراگیر و همه جانبه خود برای رویارویی با هرگونه شرارت و ماجراجویی احتمالی پیام اطمینان بخش و اعتمادآفرین خود به ملت ها و کشورهای منطقه را منتشر کرده است که جمهوری اسلامی ایران و آن ها بدون حضور بیگانگان قادر به تامین امنیت خلیج فارس و تنگه هرمز بوده و از ظرفیت های لازم جهت جلوگیری از هرگونه تهدید برای انرژی مورد نیاز کشورهای جهان برخوردار می باشند.